یکی از مطالب در موضوع خمس و توزیع بین اصناف سته
این است که سه صنف اخیر آیه شریفه مختص بنی هاشم نمی باشد.
به بیان دیگر سادات در خمس سهم ویژه ای ندارند.
اولین دلیل حکم عقل به قبح اختصاص حق ویژه برای سادات می باشد.
مجموع مقدمات ذیل برای تبیین حکم عقل ملاحظه گردد:
1- قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی
2- آیه شریفه «و اعلموا انما غنمتم من شیء...» در سال دوم هجری نازل شده و زکات قبل از سال نهم دریافت نمی شده است. دلیلی بر تقدیم فقرای بنی هاشم نیست. در سال دوم عموم بنی هاشم کافر اند و اندکی که مسلمان شده اند ظرفیت دریافت تمام سهم سادت را نداشته در حالیکه عموم سپاهیان پیامبر ص در فقر مفرط بسر می برند ؟؟ انصاف کجاست که تمام سپاه که چشم به غنائم دوخته نگاه کنند و بستگان پیامبر ص در غنائم غوطه ور باشند.
3- جعل سهم سادات برای یک گروه اندک نسبت به عموم فقرا حکم غیر منطقی است
براستی اگر عموم مردم خمس شان را بپردازند و بنا باشد نصف خمس در موضوع سادات بنی هاشم هزینه شود این سرمایه کلان چگونه قابل صرف کردن خواهد بود
توجه شود که فقرای بنی هاشم بسیار اندک از فقرای عموم هستند و زکات علاوه بر فقرا در امور عام المنفعه هم هزینه می شود. و مبالغ زکات خیلی کمتر از خمس در ارباح می باشد و بلکه قابل مقایسه نمی باشد
- مقدمات ادامه دارد...
بعضی از فقها قائلند که همه خمس متعلق به امام است و سهم سادات هم برای خصوص امام معصوم از بنی هاشم است
به نظرم در سیره ائمه نیز دریافت تمام خمس توسط امام بوده و هیچگاه دریافت سهم سادات مستقل نبوده
البته اینکه ادعای قبح عقلی شود صحیح نیست چون مصالح در عقل ما نمیگنجد و این ادعا ها در مقابل نص غلط است
ممکن است قرار دادن سهم سادات برای فقیر سید به جهت اهتمام ویژه به غنای آنها بوده
البته پس از تموم شدن فقیر سید، بقیه خمس در موارد عمومی صرف میشود
(19-اسفند-1396, 19:30)حسین بن علی نوشته: [ -> ]البته اینکه ادعای قبح عقلی شود صحیح نیست چون مصالح در عقل ما نمیگنجد و این ادعا ها در مقابل نص غلط است
اگر نص باشد ادعای قبح عقلی بی جهت است
لکن در ادامه خواهد آمد که دلالت شریفه بر حق سادات ثابت نیست
یتامی و مساکین وابن سبیل
اختصاصی به بنی هاشم نداشته و مطلق است.
نهایت بحث در ظواهر می باشد.
(19-اسفند-1396, 20:25)مومن نوشته: [ -> ]ممکن است قرار دادن سهم سادات برای فقیر سید به جهت اهتمام ویژه به غنای آنها بوده
البته پس از تموم شدن فقیر سید، بقیه خمس در موارد عمومی صرف میشود
اولا، همه بحث در مورد منطقی و عقلانی بودن چنین اهتمامی است.
ثانیا، بعد از تمام شدن صرف بقیه چه تاثیری در سهم سادات دارد؟
شرط پرداخت خمس به سادات، فقر به معنای فقهی است. لذا حتی به سیدی که مخارج سالش را ندارد اما می تواند در حد شانش کار کند و روزانه مخارجش را در بیاورد پرداخت نمی شود. به علاوه به نظر بسیاری از فقها ( وچه بسا غالب فقها) بیشتر از مخارج یک سال را نمی توان به سید داد.
برخی تعابیر شما (مانند غوطه ور شدن بستگان پیامبر در غنائم) وجیه و علمی به نظر نمی رسد.
اگر شارع فرموده بود که خمس را ولو بلغ ما بلغ و در هر حالی به خصوص مستحقین از بنی هاشم بدهید بله در این صورت می شد گفت که در ظرفی که همه ی مردم خمسشان را پرداخت کنند و مستحقی از بنی هاشم باقی نماند این حکم قابل اجرا نخواهد بود. اما ادعای فقها که این نیست. می فرمایند که در صورت وجود مستحق از بنی هاشم به وجهی که گذشت به آنها پرداخت شود و اگر مستحق از بنی هاشم نبود یا خمس بیشتر از مخارج آنها بود در سائر مخارج مصرف شود. این چه قبح عقلی ای دارد؟؟؟
گویی شارع فرموده در مصرف نصف خمس، برطرف کردن فقر بنی هاشم را (که از زکات نیز محروم اند) بر سائر مخارج مقدم کنید. آیا این عقلا قبیح است؟
لذا معلوم می شود این که نوشته اید در سال دوم مستحقین از بنی هاشم چندان نبوده اند محذوری ایجاد نمی کند. شارع حکم کلی خمس را فرموده حالا اگر آن موقع بنی هاشم مستحق نبوده اند قهرا در سائر مخارج مصرف می شود. آیا مثلا اگر زمان نزول آیه، ابن السبیل وجود نداشته باشد شما اشکال می کنید که جعل استحقاق برای ابن السبیل به نحو کلی محذور عقلی دارد؟؟
(22-اسفند-1396, 20:33)محمود رفاهی فرد نوشته: [ -> ]شرط پرداخت خمس به سادات، فقر به معنای فقهی است. لذا حتی به سیدی که مخارج سالش را ندارد اما می تواند در حد شانش کار کند و روزانه مخارجش را در بیاورد پرداخت نمی شود. به علاوه به نظر بسیاری از فقها ( وچه بسا غالب فقها) بیشتر از مخارج یک سال را نمی توان به سید داد...
در مقدمه عقلی کثرت این مبلغ کلان سهم سادات برای یک گروه محدود بعید شمرده شده و خلاف حکمت الهی تلقی شده است
شما می فرمائید بیشتر از رفع فقرشان مستحق نمی شوند
خوب این که بدتر است
اگر بنا باشد سرمایه کلان خمس فقط برای رفع فقر یک گروه محدود جعل شده باشد، بقیه این سهم در کجا هزینه شود
امید است نفرمائید در دریا بریزند تا ماهیان خانه هایی از جواهر در ته دریا بسازند و آدمیان از غیر بنی هاشم در روی زمین بناهای حلبی بسازند.
مقدمات عقلی برای قبح چنین جعلی بود
(22-اسفند-1396, 20:33)محمود رفاهی فرد نوشته: [ -> ] آیا مثلا اگر زمان نزول آیه، ابن السبیل وجود نداشته باشد شما اشکال می کنید که جعل استحقاق برای ابن السبیل به نحو کلی محذور عقلی دارد؟؟
قیاس تان صحیح نیست
چون به فتوای مشهور خمس دو قسم است
سهم سادات و سهم امام
خود سهم سادات سه صنف است که به فتوای مراجع تقسیم بین اصناف ثلاثه آن گروه لازم نیست
فلذا می توان همه سهم سادات را به یک صنف دهد هر چند دو صنف دیگر موجود باشند
برخلاف سهم سادات که امکان صرف آن در مصارف سهم امام به فتوای مشهور وجود ندارد