استاد سید احمد مددی میفرماید: هر کدام از بایع و مشتری در معامله بیع دو کار را انجام میدهند که یکی از انها اصلی و دیگری تبعی است. پس بایع دو کار را انجام میدهد یکی تملیک مبیع است که کار اصلی بایع است و دیگر تملک ثمن است که کار فرعی بایع است. مشتری نیز یک کار اصلی انجام میدهد که همان تملک مبیع است و یک کار فرعی انجام میدهد که همان تملیک ثمن است.
البته تذکر این نکته لازم است که تحلیل بنا بر این است که کار اعتباری بایع و مشتری را در نظر بگیریم. یعنی بیع که یک امر اعتباری است بایع و مشتری دو اعتبار اصلی و فرعی انجام میدهند. اعتبار اصلی بایع تملیک است و اعتبار اصلی مشتری تملک است.پ
اما اگر بخواهیم واقع را در نظر بگیریم هدف اصلی و غرض اقصی بایع همان تملک ثمن است. پس چیزی که در عالم اعتبار فرعی بود، به حسب غرض اقصی و واقع، اصلی شود.
این تحلیل در تعریف بیع اثر گذار است و باعث میشود که تعریفی که مرحوم شیخ مطرح کرده است ناقص شود و اشکال بر آن وارد شود
(14-اسفند-1398, 11:44)خیشه نوشته: [ -> ]استاد سید احمد مددی میفرماید: هر کدام از بایع و مشتری در معامله بیع دو کار را انجام میدهند که یکی از انها اصلی و دیگری تبعی است. پس بایع دو کار را انجام میهد یکی تملیک مبیع است که کار اصلی بایع است و دیگر تملک ثمن است که کار فرعی بایع است. مشتری نیز یک کار اصلی انجام میدهد که همان تملک مبیع است و یک کار فرعی انجام میدهد که همان تملیک ثمن است.
البته تذکر این نکته لازم است که تحلیل بنا بر این است که کار اعتباری بایع و مشتری را در نظر بگیریم. یعنی بیع که یک امر اعتباری است بایع و مشتری دو اعتبار اصلی و فرعی انجام میدهند. اعتبار اصلی بایع تملیک است و اعتبار اصلی مشتری تملک است.پ
اما اگر بخواهیم واقع را در نظر بگیریم هدف اصلی و غرض اقصی بایع همان تملک ثمن است. پس چیزی که در عالم اعتبار فرعی بود، به حسب غرض اقصی و واقع، اصلی شود.
این تحلیل در تعریف بیع اثر گذار است و باعث میشود که تعریفی که مرحوم شیخ مطرح کرده است ناقص شود و اشکال بر آن وارد شود
ثمره عملی این تعریف چیست و نقض بر اشکال شیخ چیست؟
ثمره علمی این تعریف در بحث الخراج بالضمان ظاهر میشود. مرحوم نائینی فرموده است مراد از الخراج بالضمان ضمانهای اصلی است نه تبعی. لذا طبق این تعریف استاذ مددی وقتی که بایع تملیکش اصلی است مورد این قاعده قرار میگیرد و تملک بایع چون یک کار ضمنی است مورد این قاعده قرار نمیگیرد.
اما تعریف مرحوم شیخ انشا تملیک عین بعوض بود که از تعریف تملیک و تملکی که مربوط به بایع است و کار اصلی و ضمنی بایع استفاده نمیشود. ظاهر عبارت مرحوم شیخ این است که بایع یک کار انجام میدهد و ان تملیک است فقط در حالی که دو کار انجام میدهد و در بعضی موارد هم ثمره دارد.