مباحثه، تالار علمی فقاهت

نسخه‌ی کامل: ناصواب بودن وجود مصلحت در خود جعل
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
اصولیون دربرخی موارد مثل تصویر حکم ظاهری فرموده اند مصلحت در خود جعل است نه مجعول حال این سوال مطرح می شود که اگر ملاک در نفس جعل باشد تا مولا جعل کرد ملاک حاصل است و باید امر ساقط شود. در اجزاء نیز بیان شده وجه سقوط امر یا حصول به اطاعت است یا تفویت ملاک است که دیگر امکان تحصیل نداشته باشد یا عصیان است که سنخی از تفویت است. اگر ملاک حاصل شد جعل باقی نمی ماند. مولا به عبد می‌گوید اشرب الماء و ملاکش رفع عطش است. حال اگر شرب ماء کرد و رفع عطش کرد، آیا اشرب الماء باقی است؟ وقتی گفته می شود حکم منبعث از ملاک است یعنی یک ملاکی است که با فعل عبد محقق می‌شود. اشکال دوم این است که حکم تابع اراده است و اراده یک امر طریقی است، نمی شود اراده برای ملاک در خودش باشد، وقتی شخص فعلی را اراده می کند منبعث از شوق به فعل است و شوق همیشه تعلق به یک متعلقی می گیرد به خاطر چیزی که در آن متعلق ملائم با نفس است. معنا ندارد که گفته شود شوق پیدا می کنم چون خود شوق ملاکی دارد. ما هر وقت فعلی را اراده می کنیم به خاطر این است که در آن فعل چیزی ملائم با خودمان می بینیم. در آن فعل و حرکت یک استکمالی می بینیم و اینکه در خود آن اراده ملاک باشد، معنا ندارد. 98/11/28