مباحثه، تالار علمی فقاهت

نسخه‌ی کامل: قبح عقاب بلا بیان به منزله ی اصل عملی
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
مرحوم شیخ انصاری می فرماید زمانی می توان به سراغ قبح عقاب بلا بیان رفت که دلیل بر احتیاط تمام نباشد اگر شهید صدر معتقد است که عقل به صورت جزمی درفرض احتمال تکلیف از باب حق الطاعه حکم به وجوب احتیاط می کند خود همین دلیل بر احتیاط است که با این وجود نوبت به برائت نمی رسد.اما اگر عقل کسی چنین ادراک جزمی نداشت تا دلیل بر احتیاط تمام باشد نوبت به قبح عقاب بلا بیان می رسد.99/2/16
به نظر می رسد این تقدم وابسته به تقریب ما از برایت است. اگر تقریب این باشد که در تزاحم مستقر بین مصلحت الزام و مصلحت ترخیص هیچیک مقدم نیست خب حکم عقل به احتیاط موضوع تزاحم را بر میدارد ولی ظاهرا تقریب رایج از این قاعده این نیست بلکه همینست که مولا تا بیان نکند حق عقاب ندارد گه اگر این باشد حکم عقل به احتیاط در عرض این بوده و تقدمی فهمیده نمیشود.
مراد از بیان خصوص قطع و اماره ی بر واقع نیست بلکه اگر حکم عقل به طور جزمی به خاطر حق الطاعه بر احتیاط باشد این هم بیان است و عقاب قبیح نیست استاد معتقدند شهید صدر چارچوب نزاع را اشتباه گرفته اند اگر عقل ایشان به نحو جزمی در ظرف جهل به خاطر حق الطاعه حکم به وجوب احتیاط می کند سایر علما با ایشان نزاعی ندارند.
طبق تقریب معروف از قبح عقاب بلا بیان، عدم البیان موضوع برای قبح عقاب است خلافا لشهید صدر که عدم البیان را موضوع احتیاط و حق الطاعه میداند پس ظاهرا بحث شهید صدر با مشهور در تعارض است چون هر دو سر یک چیز بحث میکنند و آن عبارتست از عدم البیان .
اشکال استاد لاریجانی هم دقیقا همینه که شهید صدر نباید خود را معارض با این اقایان می دید چرا که خود این آقایان تصریح دارند که اگر دلیل احتیاط من عقل او شرع تمام باشد وارد بر قبح عقاب بلا بیان است و اصلا قاعده موضوع ندارد.وقتی شهید صدر معتقد است عقل به طور جزمی در فضای احتمال تکلیف حکم به احتیاط می کند خود همین مطلب بیان است