مباحثه، تالار علمی فقاهت

نسخه‌ی کامل: وثاقت نوفلی
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
استاد شبیری در جلسه۱۸ مورخ۹ مهر ماه در درس اصول دو راه برای اثبات وثاقت نوفلی بیان فرمودند:
۱. آثار روایت ابراهیم بن هاشم
۲. شهادت شیخ طوسی به عمل نمودن اصحاب به روایات سکونی با این توضیح که این شهادت ناظر به روایات خارجی سکونی است و این روایات نوعا از طریق نوفلی به دست ما رسیده است پس عمل نمودن اصحاب به روایت سکونی ملازم است با اعتماد به نوفلی.
استاد شهیدی فرمودندمرحوم خویی به جهت نقل کامل الزیارات یا تفسیر علی بن ابراهیم روایات نوفلی را عمل می کنند اما استاد می فرمایند که روایات نوفلی به جهت کثرت روایات اصحاب و اعتماد بزرگانی مثل کلینی بر او قابل اعتماد است
استاد شهیدی فرمودند: ما به خاطر اکثار روایت أجلّاء از نوفلی او را توثیق می کردیم؛ مثل ابراهیم بن هاشم که اولین کسی بود که حدیث را در قم نشر داد و متّهم نبود که از ضعفاء نقل حدیث می کند وقتی این همه حدیث را از نوفلی نقل می کند معلوم می شود که نوفلی شخص ضعیفی نبوده است.
این بیان باید سبب وثوق نفسی شود؛ اگر کسی بگوید که ابراهیم بن هاشم کتابی که مربوط به نوفلی بوده است را نقل کرده است و گفته است «اروی لکم کتاب النوفلی» و یکبار این را گفته و بعدی ها مثل علی بن ابراهیم که پسر او بوده است و کلینی، کتاب نوفلی را که مشتمل بر صدها حدیث بوده است قطعه قطعه کرده و در تمام کتابشان آورده اند و ابراهیم بن هاشم اکثار روایت نکرده است و فقط یکبار کتاب نوفلی را نقل کرده است.باید از این شبهه پاسخ گفت.99/8/6
(7-آبان-1399, 08:39)عرفان عزیزی نوشته: [ -> ]استاد شهیدی فرمودند: ما به خاطر اکثار روایت أجلّاء از نوفلی او را توثیق می کردیم؛ مثل ابراهیم بن هاشم که اولین کسی بود که حدیث را در قم نشر داد و متّهم نبود که از ضعفاء نقل حدیث می کند وقتی این همه حدیث را از نوفلی نقل می کند معلوم می شود که نوفلی شخص ضعیفی نبوده است.
این بیان باید سبب وثوق نفسی شود؛ اگر کسی بگوید که ابراهیم بن هاشم کتابی که مربوط به نوفلی بوده است را نقل کرده است و گفته است «اروی لکم کتاب النوفلی» و یکبار این را گفته و بعدی ها مثل علی بن ابراهیم که پسر او بوده است و کلینی، کتاب نوفلی را که مشتمل بر صدها حدیث بوده است قطعه قطعه کرده و در تمام کتابشان آورده اند و ابراهیم بن هاشم اکثار روایت نکرده است و فقط یکبار کتاب نوفلی را نقل کرده است.باید از این شبهه پاسخ گفت.99/8/6

این احتمال در مورد جمیع یا اکثر اکثارها وجود دارد و اگر بخواهیم به اینجور احتمالات وقع بنهیم کار بسیار مشکل خواهد شد؛ به علاوه چه نیازی به وثوق هست؛ ظن به دلیل انسداد کفایت میکند.