مباحثه، تالار علمی فقاهت

نسخه‌ی کامل: پذیرش تمام روایات تحف العقول با اصاله الحس
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
مرحوم ابن شعبه ی حرانی در دیباچه ی  تحف فرمودند: أسقطت الأسانيد تخفيفا و إيجازا و إن كان أكثره لي سماعا و لأن أكثره آداب و حكم تشهد لأنفسها.من سند احادیث را به خاطر تلخیص حذف کردم اگر چه که اکثر آن روایات را از طریق سماع شنیدم ودلیل دیگری هم وجود داشت وآن اینکه چون اکثر این روایات مربوط به آداب هست و اموری که خودش شاهد صدق دارد.در ادامه فرمودند: تلقوا ما نقله الثقات عن السادات بالسمع و الطاعة و الانتهاء إليه و العمل به.یعنی آنچه که ثقات از ائمه نقل کردند را اخذ کنید. فتأملوا معاشر شيعة المؤمنين ما قالته أئمتكم.پس ای گروه شیعه در آنچه که ائمه فرمودند تامل کنید.
ایشان این کتاب را مشتمل بر روایاتی دانستند که ثقات نقل کردند و ائمه فرمودند.
از آنجا که این شهادت محتمل الحس و الحدس می باشد حمل بر حس می شود لذا می توان تمام این روایات را از صادر از ائمه دانست.
 
(26-دي-1399, 16:46)عرفان عزیزی نوشته: [ -> ]با سلام 
توجه دارید که ایشان، تقریبا از رسول خدا و همه ی ائمه ع روایت نقل میکنند! و اکثر اینها هم از طریق سماع به ایشان رسیده است!
پس احتمالا روات کثیری در اسانید ایشان وجود داشته است، مخصوصا که ایشان از حضرت رسول و حضرت امیر و .. که نقل میکنند تعداد واسطه هم زیاد است.
در این صورت بسیار بعید است که شهادت ایشان بر ثقه بودن این روات، از روی حس باشد، بلکه برای ما اطمینان حاصل می شود که این شهادت به معنای این است که این ها در نظر من ثقه هستند با توجه به اجتهاد و در برخی موارد به خاطر حس!
در نتیجه در مورد عبارت ایشان اصلا احتمال حسی بودن نمی رود بلکه اطمینان به حدس وجود دارد. لذا اصاله الحس جاری نیست.
بنده متوجه نشدم از کجای عبارت شها ت بر وثاقت روات استفاده شده. لطفا توضیح دهید.
(30-دي-1399, 16:58)مسعود عطار منش نوشته: [ -> ]بنده متوجه نشدم از کجای عبارت شها ت بر وثاقت روات استفاده شده. لطفا توضیح دهید.

ببخشید چون حدس زدم از من سوال میکنین لذا جوابی را عرض میکنم.
بنده هم همین اشکال شما رو داشتم نسبت به اصل شهادت، اما خیلی اسرار به آن ندارم و بر فرض قبول این شهادت، آن پاسخ را عرض کردم.
البته ممکنه کسی پاسخ بده که وقتی یه شخصیتی مثل ایشان، شیعیان را توصیه ی به اخذ روایات از ثقه میکند، و از طرف دیگر خودش می گوید: سند این روایات را بخاطر تخفیف و ایجاز حذف میکنم، معلوم میشود روات کتاب لااقل در نزد ایشان ثقه بوده اند، و الا اگر بناء ایشان صرفا نقل روایت بوده تا شیعیان خودشان در مورد روات قضاوت کرده و روایت ثقه را بگیرند، لازم بود سند را ذکر کند نه این که حذف کند. این یک چیزی متعارف در زمان ما هم هست.
لذا برای انسان یه اطمینانی حاصل میشه که ایشان روات کتاب را ثقه می دانند.
و این را دوستمان تعبیر به شهادت کرده اند  ظاهرا هم اشکالی ندارد.
(30-دي-1399, 16:58)مسعود عطار منش نوشته: [ -> ]بنده متوجه نشدم از کجای عبارت شها ت بر وثاقت روات استفاده شده. لطفا توضیح دهید.

ایشان فرموده تلقوا ما نقله الثقات عن السادات و این تطبیق بر کتاب خودشون هم میشه نمی خوان صرفا موعظه کنن در مقدمه ی کتاب حدیثی