مباحثه، تالار علمی فقاهت

نسخه‌ی کامل: تهافت کلام مرحوم نایینی در انقلاب نسبت و اختصاص قرینیت عرفی به موارد تنافی ذاتی
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
مرحوم نایینی معتقدند اطلاق شمولی به جهت قرینیت عرفی بر اطلاق بدلی مقدم است. اما معتقدند رجوع به قرینیت عرفی و حمل ظاهر بر اظهر در جایی است که تنافی دو دلیل، تنافی ذاتی باشد یعنی مدلول دو دلیل با یکدیگر منافات داشته باشند اما در جایی که تنافی دو دلیل بالعرض است یعنی ناشی از علم به کذب یکی از دو دلیل است در عین اینکه مدلول دو دلیل با یکدیگر تنافی ندارند، جایی برای رجوع به جمع عرفی و حمل ظاهر بر اظهر نیست.
این بیان ایشان دقیقا در نقطه مقابل انقلاب نسبت قرار دارد چون در انقلاب نسبت مدلول دو دلیل با یکدیگر منافات دارد و اینکه بر اساس دلیل سوم کذب اطلاق یکی از آنها مشخص می‌شود باعث نمی‌شود نسبت بتوان بین آنها به قرینیت عرفی (حمل عام بر خاص) جمع کرد. معلوم نیست ایشان با وجود پذیرش این مبنا چطور به انقلاب نسبت هم معتقد شده‌اند؟
در مثال معروف انقلاب نسبت مثل اکرم العلماء   لاتکرم الفساق    و یکره اکرام الفاسق الجاهل 
تنافی بین دو عام تنافی ذاتی است یعنی اجتماع وجوب و حرمت در تک تک افراد عالم فاسق محال است نه به خاطر علم به کذب احدهما بلکه به این جهت که تنافی وجوب و حرمت در موضوع واحد محال است.

لطفا بیشتر توضیح بدید.
نکته دقیقا همین جا ست که اشاره کردید. از نظر مرحوم نایینی جمع عرفی و قرینیت عام تنها در جایی است که دو دلیل که با یکدیگر تنافی ذاتی داشته باشند و یکی قریینیت نسبت به دیگری داشته باشد. اکرم العلماء و لاتکرم الفساق اگر چه تنافی ذاتی دارند اما نسبت به یکدیگر قرینیت ندارند. اگر بین اطلاق شمولی و اطلاق بدلی (در جایی که تنافی ذاتی نیست) تعارض رخ می دهد و نمی توان بر اساس دلیل سوم یکی را قرینه بر دیگری دانست و بین آنها جمع کرد، در اینجا نیز نمی‌توان بر اساس دلیل سوم بین دو دلیل قرینیت ایجاد کرد. به عبارت دیگر یا دلیل سوم می تواند بین دو دلیلی که نسبت به هم قرینیت ندارند ایجاد قرینیت کند که در هر دو مورد می تواند و یا نمی تواند که در هر دو مورد نمی تواند. نکته واحد است.