مباحثه، تالار علمی فقاهت

نسخه‌ی کامل: تمسک به اطلاقات و عمومات در موضوعات مستحدثه
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
اشکالات به شمول اطلاق لفظی نسبت به مصادیق مستحدثه
در مجموع چهار اشکال مطرح شده و همه هم پاسخ داده شده است و همه ی اشکالات صغروی است، نه کبروی یعنی این اشکالات مانع از ظهور اطلاقی می شوند، نه این که مانع حجیت ظهور شوند

اشکال اول : قصور لفظ از شمول مصداق جدید

خطاب مطلق فقط شامل مصادیقی می شود که لفظ وارد در خطاب برای آن مصادیق وضع شده است مثلاً خطاب (اکرم العالم) شامل هر کسی که عالم بر آن صادق باشد، می شود و الفاظ فقط برای معانی متصور نزد واضع، وضع می شوند پس خطاب شامل مصادیق جدید نمی شود مثلاً لفظ ( ام ) وضع شده است برای زنی که فرزند از منی او به وجود آمده است و در رحمش هم آن فرزند را حمل کرده است و چون واضع به وجود آمدن فرزند از منی یک زن و رحم زن دیگر را تصور نکرده است پس لفظ ( ام ) را برای چنین مصداق غیر متصوری وضع نکرده است پس قصور اطلاق ( ام ) از شمول نسبت به چنین زنی در ادله ی شرعیه مثل امهات و امهات نساؤکم در آیه ی ۲۳ سوره ی نساء از قبیل قضیه ی سالبه به انتفاء موضوع است یعنی اشکال صغروی است ، نه کبروی.

پاسخ به اشکال اول

مقدمه

برای پاسخ باید سه مبنا در وضع و اطلاق را بدانیم

مبنای اول در وضع و در اطلاق : فرض القیود ( منسوب به تا قبل از سلطان العلماء)
واضع هنگام وضع باید همه ی مصادیق را تصور کند و سپس لفظ را برای همه ی مصادیق مفروضه ی معنا وضع کند

مبنای دوم در وضع و اطلاق : رفض القیود ( سلطان العلماء و بعدش )
واضع هنگام وضع باید همه ی مصادیق را تصور کند و سپس همه ی مصادیق را رفض کند یعنی کنار بگذارد و سپس لفظ را برای معنا وضع کند

مبنای سوم در وضع و اطلاق : عدم لحاظ القیود ( مشهور متأخرین و اقوی )
واضع هنگام وضع فقط معنا را تصور می کند و هیچ کاری به مصادیق ندارد و لفظ را برای معنا و ماهیت لیسیده وضع می کند

پاسخ اول به صورت بنائی به اشکال اول با توجه به مبنای اول یا دوم:
واضع گاهی همه ی مصادیق قدیم و جدید را هنگام وضع و لو اجمالا تصور می کند و سپس لفظ را برای معنا وضع می کند و به بیان دیگر هیچ ملازمه ای بین جدید بودن موضوع و عدم تصور آن موضوع از طرف واضع، وجود ندارد.
البته این پاسخ، اشکال را فی الجمله دفع می کند نه بالجمله


پاسخ دوم به صورت مبنوی به اشکال اول با توجه به مبنای سوم :
واضع هنگام وضع فقط طبیعت معنا را لحاظ می کند و کاری به مصادیق قدیم و جدید ندارد مثلاً سراج و چراغ را برای هر وسیله ای که نور بدهد، وضع می کند و کاری به خصوصیات مصادیق ندارد که نور دادن با نفت باشد یا با روغن یا با هر وسیله ی جدیدی باشد.

برگرفته از صفحه ۱۵۳ تا ۱۵۵ الفائق

منابع
۱- قرآن کریم نساء ۲۳
۲-المبسوط فی فقه المسائل المعاصرة ج ۱ ص ۴۳-۴۲