مباحثه، تالار علمی فقاهت

نسخه‌ی کامل: ادله اوسعیت عالم واقع از وجود (شهید صدر)
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
نظریه شهید صدر در اوسعیت عالم واقع از عالم وجود
مطلب دوم: گزیده ای از ادله اثبات اوسعیت عالم واقع
 
گفته شد که به نظر شهید صدر عالم واقع اوسع از عالم وجود است، یعنی واقعیت هایی غیر قابل انکار در عالم تحقق دارند که از سنخ وجود نیستند و این واقعیات چیزی فراتر از فرض ذهن انسان است(یعنی مثلا مثل کوه طلا و دریای جیوه نیستند). البته که واقعیت های دارای اثر در عالم، تنها از سنخ وجود هستند اما واقعیت های دیگری نیز وجود دارند که ذواثر نیستند اما قابل انکار هم نیستند. اما بیان ادله:
دلیل اول: لوازم ماهیات
شهید صدر بیان می کند که معروف این است که لازم ماهیت چیزی است که لازمه خود شیء است با صرف نظر از وجود خارجی و ذهنی آن و لازم وجود لازمه شیء در عالم وجود است. حرارت لازمه آتش در عالم وجود است یعنی لازم وجود خارجی آتش است و زوجیت لازمه اربعه است. ذات اربعه بدون وجود ذهنی و وجود خارجی این لازمه را دارد. همین طور امکان لازمه ذات ممکن است، ماهیت انسان لازمه اش امکان است یعنی ماهیت انسان بدون این که وجود خارجی و ذهنی داشته باشد می توان آن را به امکان متصف کرد.(بحوث278:2  ) در واقع لوازم ماهیت، یک واقعیت وجودی نیستند چرا که اربعه که موضوعِ زوجیت است، اگر تحقق خارجی و ذهنی هم نداشته باشد ، زوجیت برای او ثابت است. حال اگر آن موضوع(اربعه) وجود نداشته باشد، چطور می شود که لازمه اش وجود داشته باشد؟ بنابرین ما با واقعیت هایی مواجه هستیم که بدون وجود داشتن، تحقق دارند.
دلیل دوم: نسبت هایی با اطراف معدوم
دلیل دیگری که برای اثبات اوسعیت عالم واقع از عالم وجود ذکر می شود، نسبت هایی هست که دو طرف آن وجود ندارد اما نسبت تحقق دارد مانند ملازمه بین تعدد آلهه و فساد عالم، شکی نیست که این ملازمه تحقق دارد و این ملازمه را ذهن ما ورای ذهن و اعتبار ذهن ادراک می کند یعنی این ملازمه مانند کوه طلا  که اعتبار ذهن است و ورای آن چیزی نیست نمی باشد.
بنابراین مقدمه اول این است که ملازمه بین تعدد آلهه و فساد عالم ورای ذهن ما تحقق دارد.
مقدمه دوم است که دو طرف این ملازمه هیچ یک موجود نیستند، بنابراین ملازمه نیز موجود نیست چون نسبت بدون وجود طرفین آن نمی تواند وجود داشته باشد. وجود رابط مندک در وجود طرفین است و متقوم به آن دو وجود می باشد.
نتیجه این دو مقدمه این است که واقعیتی ورای ذهن ما تحقق دارد که از سنخ وجود نیست. بنابراین واقعیتی ثابت شد که قابل انکار نیست ولی از سنخ وجود نیز نمی باشد.
دلیل سوم: اعدام مضاف
عدم های مضاف که در خارج تحقق دارند، واقعیت هستند اما وجود نیستند، عدم زید در اتاق ساخته ذهن من نیست و ورای ذهن واقعیتی هست مانند کوه طلا نیست. این تحقق از سنخ وجود نیست چون مستلزم اجتماع نقیضین است. نتیجه این است که پس امری ورای ذهن من تحقق دارد که از سنخ وجود نیست.
مثلا ماهیتی مثل عنقاء وقتی با وجود و عدم سنجیده می شود بدون شک وجود ندارد پس عدم آن تحقق دارد. این تحقق نمی تواند وجودی باشد چون مستلزم اجتماع ضدین است. عدم عنقاء در عالم واقع تحقق دارد و یک واقعیت است که قابل انکار نیست.
دلیل چهارم: تقرر ماهیات
ماهیت خود واقعیتی است که از سنخ وجود نیست و منشا اثر نمی باشد. ماهیت حد عدمی وجود است و روشن است که وجود نیست اما قابل انکار نیز نمی باشد.( بحوث 398:3)
دلیل پنجم: معقولات ثانوی فلسفی
این دلیل به خاطر تطویل و اهمیتش در پستی مستقل بیان خواهد شد ان شاالله...
 
 درس خارج اصول استاد معتمدی/ مهرماه 1401/ جلسات نوزده تا بیست و یک
 
(23-بهمن-1401, 09:39)محمد رضایی نوشته: [ -> ]نظریه شهید صدر در اوسعیت عالم واقع از عالم وجود
مطلب دوم: گزیده ای از ادله اثبات اوسعیت عالم واقع
 
گفته شد که به نظر شهید صدر عالم واقع اوسع از عالم وجود است، یعنی واقعیت هایی غیر قابل انکار در عالم تحقق دارند که از سنخ وجود نیستند و این واقعیات چیزی فراتر از فرض ذهن انسان است(یعنی مثلا مثل کوه طلا و دریای جیوه نیستند). البته که واقعیت های دارای اثر در عالم، تنها از سنخ وجود هستند اما واقعیت های دیگری نیز وجود دارند که ذواثر نیستند اما قابل انکار هم نیستند. اما بیان ادله:
دلیل اول: لوازم ماهیات
شهید صدر بیان می کند که معروف این است که لازم ماهیت چیزی است که لازمه خود شیء است با صرف نظر از وجود خارجی و ذهنی آن و لازم وجود لازمه شیء در عالم وجود است. حرارت لازمه آتش در عالم وجود است یعنی لازم وجود خارجی آتش است و زوجیت لازمه اربعه است. ذات اربعه بدون وجود ذهنی و وجود خارجی این لازمه را دارد. همین طور امکان لازمه ذات ممکن است، ماهیت انسان لازمه اش امکان است یعنی ماهیت انسان بدون این که وجود خارجی و ذهنی داشته باشد می توان آن را به امکان متصف کرد.(بحوث278:2  ) در واقع لوازم ماهیت، یک واقعیت وجودی نیستند چرا که اربعه که موضوعِ زوجیت است، اگر تحقق خارجی و ذهنی هم نداشته باشد ، زوجیت برای او ثابت است. حال اگر آن موضوع(اربعه) وجود نداشته باشد، چطور می شود که لازمه اش وجود داشته باشد؟ بنابرین ما با واقعیت هایی مواجه هستیم که بدون وجود داشتن، تحقق دارند.
دلیل دوم: نسبت هایی با اطراف معدوم
دلیل دیگری که برای اثبات اوسعیت عالم واقع از عالم وجود ذکر می شود، نسبت هایی هست که دو طرف آن وجود ندارد اما نسبت تحقق دارد مانند ملازمه بین تعدد آلهه و فساد عالم، شکی نیست که این ملازمه تحقق دارد و این ملازمه را ذهن ما ورای ذهن و اعتبار ذهن ادراک می کند یعنی این ملازمه مانند کوه طلا  که اعتبار ذهن است و ورای آن چیزی نیست نمی باشد.
بنابراین مقدمه اول این است که ملازمه بین تعدد آلهه و فساد عالم ورای ذهن ما تحقق دارد.
مقدمه دوم است که دو طرف این ملازمه هیچ یک موجود نیستند، بنابراین ملازمه نیز موجود نیست چون نسبت بدون وجود طرفین آن نمی تواند وجود داشته باشد. وجود رابط مندک در وجود طرفین است و متقوم به آن دو وجود می باشد.
نتیجه این دو مقدمه این است که واقعیتی ورای ذهن ما تحقق دارد که از سنخ وجود نیست. بنابراین واقعیتی ثابت شد که قابل انکار نیست ولی از سنخ وجود نیز نمی باشد.
دلیل سوم: اعدام مضاف
عدم های مضاف که در خارج تحقق دارند، واقعیت هستند اما وجود نیستند، عدم زید در اتاق ساخته ذهن من نیست و ورای ذهن واقعیتی هست مانند کوه طلا نیست. این تحقق از سنخ وجود نیست چون مستلزم اجتماع نقیضین است. نتیجه این است که پس امری ورای ذهن من تحقق دارد که از سنخ وجود نیست.
مثلا ماهیتی مثل عنقاء وقتی با وجود و عدم سنجیده می شود بدون شک وجود ندارد پس عدم آن تحقق دارد. این تحقق نمی تواند وجودی باشد چون مستلزم اجتماع ضدین است. عدم عنقاء در عالم واقع تحقق دارد و یک واقعیت است که قابل انکار نیست.
دلیل چهارم: تقرر ماهیات
ماهیت خود واقعیتی است که از سنخ وجود نیست و منشا اثر نمی باشد. ماهیت حد عدمی وجود است و روشن است که وجود نیست اما قابل انکار نیز نمی باشد.( بحوث 398:3)
دلیل پنجم: معقولات ثانوی فلسفی
این دلیل به خاطر تطویل و اهمیتش در پستی مستقل بیان خواهد شد ان شاالله...
 
 درس خارج اصول استاد معتمدی/ مهرماه 1401/ جلسات نوزده تا بیست و یک
 
 با عرض تشکر لوازم ماهیت مانند امکان و وجوب و غیره همان معقولات ثانی فلسفی هستند، همین طور اعدام هم وجودی ندارند و واقعیتی ندارند و این تعبیرات در اعدام تسامح و مجاز گویی است که بعد از تصور وجود و مقایسه آنها حاصل می شود و حدود ماهیت هم همان اعدام هستند و اما در مورد معقولات ثانی که ایشان به آن اشکال جدی دارند بعد از گذاشتن دلیل ایشان پاسخ استاد حسینی نسب گذاشته خواهد شد.
(23-بهمن-1401, 22:18)، علی آمنی نوشته: [ -> ]
(23-بهمن-1401, 09:39)محمد رضایی نوشته: [ -> ]نظریه شهید صدر در اوسعیت عالم واقع از عالم وجود
مطلب دوم: گزیده ای از ادله اثبات اوسعیت عالم واقع
 .......
دلیل چهارم: تقرر ماهیات
ماهیت خود واقعیتی است که از سنخ وجود نیست و منشا اثر نمی باشد. ماهیت حد عدمی وجود است و روشن است که وجود نیست اما قابل انکار نیز نمی باشد.( بحوث 398:3)
دلیل پنجم: معقولات ثانوی فلسفی
این دلیل به خاطر تطویل و اهمیتش در پستی مستقل بیان خواهد شد ان شاالله...
 
 درس خارج اصول استاد معتمدی/ مهرماه 1401/ جلسات نوزده تا بیست و یک
 
 با عرض تشکر لوازم ماهیت مانند امکان و وجوب و غیره همان معقولات ثانی فلسفی هستند، همین طور اعدام هم وجودی ندارند و واقعیتی ندارند و این تعبیرات در اعدام تسامح و مجاز گویی است که بعد از تصور وجود و مقایسه آنها حاصل می شود و حدود ماهیت هم همان اعدام هستند و اما در مورد معقولات ثانی که ایشان به آن اشکال جدی دارند بعد از گذاشتن دلیل ایشان پاسخ استاد حسینی نسب گذاشته خواهد شد.

با تشکر
پس بر اساس فرمایش شما، عدم زید در این اتاق، مانند کوه طلا و دریای جیوه، صرفا کار ذهن است. یا ملازمه بین تعدد آلهه و فساد عالم نیز صرف تسامح در بیان، تجوزگویی و عملیات ذهنی است.

این در حالیست که ما عدم زید را یک واقعیت غ ق انکار می دانیم و ملازمه تعدد آلهه و فساد عالم را امری فراتر از تجوزگویی و تسامح لفظی فهم می کنیم. قطعا به نظر می رسد که تقرر این امور با تقرر دریای جیوه متفاوت است.

اما درباره ماهیات هم نگاه فلاسفه ی اصالت الوجودی متفاوت است، بر اساس برخی مبانی فرمایش شما درست است که ماهیت را صرفا بالعرض و المجاز واقعی می دانند ولی به نظر می رسد تقریر برخی بزرگان با بیانی که ما مطرح کردیم تطابق داشته باشد.