مباحثه، تالار علمی فقاهت

نسخه‌ی کامل: مکتوبات رمضانیه استاد سید محمدجواد شبیری
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
استاد سید محمدجواد شبیری زنجانی دامت برکاته در برخی از گروه ها در فضای مجازی اقدام به ارسال فرسته هایی با عنوان مکتوبات رمضانیه کرده اند، و در آن برخی از لغات ادعیه ماه رمضان را مورد بحث قرار داده اند. به نظرم آمد می تواند از موضوعات مناسب برای تحقیق و پژوهش باشد و لذا در این بخش در طی چند پست ارسال خواهم کرد:

مکتوبات رمضانیه /۱
با سلام خدمت اعزه گروه و آرزوی قبولی اعمال همه دوستان
نکاتی را که درباره ادعیه ماه مبارک به ذهنم رسیده تقدیم می کنم، شاید سودمند باشد :
۱.در دعای افتتاح آمده است : الحمد لله الذی من خشیته ترعد السماء و سکّانها و ترجف الارض و عمّارها
این سوال مطرح است که آبادکنندگان زمین (=عمّارها )چه خصوصیتی دارند که تنها آن‌ها از خشیت الهی به لرزه می‌افتند ؟
پاسخ سوال این است که" عمّار الارض" در لغت به معنای ساکنان زمین هم معنا شده است :یقال لساکن الدار عامر و الجمع عمّار (لسان العرب، تاج العروس و با تحریف الجمع به الجمیع در تهذیب اللغه )
عمر المنزل باهله ...و عمره اهله سکنوه و اقاموا به یتعدی و لا یتعدی (المصباح المنیر )
ارض معموره به زمین ساکن‌دار اطلاق می شود
ظاهرا مراد از عمّارها در دعای شریف افتتاح سکّانها است که در مورد آسمانیان از این ماده استفاده شده و تفاوت دو قسمت از باب تفنن است

مکتوبات رمضانیه/۲
با سلام
در یادداشت نخست به توضیحی درباره فقره "الحمد لله الذی من خشیته ترعد السماء و سکانها و ترجف الارض و عمارها "پرداختیم و در پاسخ نقد برخی از عزیزان اشاره کردیم که خشیت الهی مربوط به ذوی العقول است .
در ادامه گفتنی است که هرچند در آیه شریفه" انما یخشی الله من عباده العلماء "(فاطر /۲۸) خشیت الهی نتیجه علم و خشیت داران منحصر در علماء دانسته شده ولی در آیه شریفه"ان من الحجارة لما ینفجر منه الانهار و ان منها لما یشقق فیخرج منه الماء و ان منها لما یهبط من خشیة الله "(بقره /۷۴)پدیده مادی سقوط سنگ معلول خشیه الله دانسته شده است.
لذا به نظر می رسد در تبیین فقره مورد بحث باید معنای سماء و ساکنان آن و ارض و عمّار آن روشن شود .
این احتمال که مراد از سماء ابر باشد که در لغت از معانی سماء شمرده شده و مراد از سکّان آن انرژی های انباشته در آن باشد و مراد از" ترعد" همین رعد و برق که به انرژی های ابرها مربوط است احتمال قابل توجهی است.
با توجه به این معنا مراد از "ترجف" می تواند زلزله و مراد از "عمّارها"انرژی های نهفته در زمین
باشد كه در هنگام زلزله آزاد می شود .
مؤید این تفسیر این است که زلزله از آیات الهی و سبب نماز آیات است و رعد و برق خوفناک هم از مصادیق کل مخوف بوده ، نماز آیات را واجب می‌گرداند .
البته این احتمال هم درباره "عمّارها"وجود دارد که مراد سازندگان ساختمان ها باشد که وقتی زلزله بناهایی را که ساخته اند تخریب می‌کند ناله های سازندگان به آسمان می رسد .
فراموش نمی کنم که یکی از اقوام مادری ما
از مهندسان توانا بود و نقشه اکثر بناهای خرمشهر را در سالهای اواخر پیش از انقلاب کشیده بود .
پس از آزادی خرمشهر وقتی به خرمشهر رفت و تمام بناهایی را که محصول تلاش و اندیشه او بود ویران دید ، از شدت ناراحتی بیمار شد و همین بیماری به مرگ او انجامید.