مباحثه، تالار علمی فقاهت

نسخه‌ی کامل: جواب از شبهه ضیاع مخصصات و مقیدات
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
اما این شبهه که مقیدات و مخصصاتی بوده و به دست ما نرسیده و ضایع شده است پس نمی توان به عمومات و اطلاقات عمل کرد.

یک جواب این است که علم اجمالی به وجود مخصصات و مقیدات منحل است به مواردی که به دست ما رسیده و در غیر این موارد شک بدوی است. ولکن این جواب را ما قبول نداریم و به حساب احتمالات علم داریم هنوز مواردی بوده که به دست ما نرسیده است.

جواب ما از این اشکال این است که ولو علم به وجود غیر این موارد معلوم داریم اما آن موارد بسیار کم هستند و در هر مورد از مطلقات و عمومات احتمال مخصص و مقید ضعیف است ولذا اعتناء نمیشود.
عمومات و اطلاقات بسیار و مخصصات و مقیدات کم و غیرمعتنی به، پس عمومات و اطلاقات محکم هستند.
اینکه ایشان فرمودند مواردش بسیار کم است نیاز به تبیین دارد!
استاد سید محمدجواد شبیری در تبیین این نکته می فرمودند:
یکی از منابع کتاب کافی، کتاب محاسن برقی است. با مراجعه به مواردی که کلینی از محاسن مطلبی را نقل کرده می بینیم عمده مضامین حدیثی موجود در محاسن به کافی منتقل شده است لذا جوامع حدیثی همچون کافی و تهذیب و... در مقام پالایش احادیث عمده مضامین را نقل می کردند. بله ممکن است یک مضمون دارای چند سند باشد که تمام اسناد منتقل نشده باشد ولی بهرحال خود مضامین عمدتا منتقل شده اند.
البته بنده در مورد ادعای مذکور سوالی دارم:
بسیاری از جوامع حدیثی همچون کافی صحیح نگار بودند و فقط مضامینی که در نظرشان مفتا به بوده را منتقل می کردند نه همه مضامین را.
لذا می بینیم در تهذیب روایاتی هست که در کافی نیست یا در فقیه روایاتی هست که در جای دیگر نیست پس محتمل است که اگر ما به زمانهای گذشته می رفتیم با مضامین جدیدی مواجه می شدیم که سند معتبر ندارند یا سندشان از نظر کلینی و صدوق و... معتبر نیست و این اسناد نامعتبر برای از بین بردن یقین به عدم ضیاع کفایت می کند.
پس هر چند ادعای انتقال معظم مضامین ادعایی دور از واقع نیست اما یقینی بودنش هم محل تامل است.