مباحثه، تالار علمی فقاهت

نسخه‌ی کامل: عدم تحقق انسداد صغیر در شریعت خصوصا قول لغوی
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
بعضی گفتند در حق لغوی، مقدمات انسداد تمام است. موارد کثیره‌ای وجود دارد که خطابات شرعیه روشن نیست و برای فهم آنها نیاز داریم که به اهل لغت مراجعه کنیم. این خطابات نیز متکفل احکام شرعیه الزامیه هستند. به وجود احکامی علم داریم در همان گردونه الفاظ کذایی که یا اصل معنا یا حدودشان مشخص نیست. برائت از آن احکام جاری نیست چون اذان در مخالفت قطعیه می‌شود و یقین داریم نمی‌شود این همه احکام، الزامی نداشته باشد. همچنین علم به آنها نیز منسد است.
لذا اگر علم اجمالی به وجود احکام در این گردونه باشد و برائت جاری نباشد و باب علم در آنها منسد باشد، پس ظن از قول لغوی، حجت است.
استاد
اما ولو دلیل انسداد کبیر را قبول کنیم، ولی دلیل انسداد صغیر به طور کلی نادرست است و نتیجه نمی‌دهد که ظن در این گردونه کم، حجت است. زیرا حجت ظن مطلق که کشف عقل است، مقدماتی دارد که در انسداد صغیر همه مقدمات متوفر نیست. بعضی از آنها چنین است ولی فایده ندارد و باید همه چنین باشد. در انسداد کبیره می‌گویند به وجود احکام شرعیه علم اجمالی وجود دارد و برائت از همه ممکن نیست و احتیاط در همه باعث عسر و حرج می‌شود و شارع راضی نیست لذا عمل به ظن کافی می‌شود. مهمترین مقدمه انسداد که تقریب در آن در کشف و حکومت مؤثر است، عدم امکان احتیاط می‌باشد.
این مقدمه در موارد انسداد صغیر وجود ندارد. موارد انسداد صغیر کم هستند و می‌توان در مقدار کم، احتیاط کرد. نه ناممکن است و نه حرجی است و نه عدم رضایت شارع را خبر داریم. خصوصا در محل بحث که اطراف علم اجمالی به غایت نادر است به طوری که بعضی انکار کردند و گفتند در این اطراف به حکم الزامی علم نداریم. در این اطراف، قطعا یک خطابی داریم و شاید اینها ترخیصی باشد.
درس خارج اصول. تاریخ 24 مهر ماه 1402
همه تقریب‌های انسداد مبتنی بر عدم امکان یا وجوب احتیاط نیست. یکی از تقریبات مهم انسداد صغیر که در کلمات حضرت آیت الله شبیری زنجانی مطرح شده تقریب خاصی است که مبتنی بر عدم احتیاط نیست. ایشان می‌فرماید وقتی ما یک تکلیف قطعی داریم و این تکلیف قطعی در نوع موارد موضوعش به نحو قطعی احراز نمی‌شود به حجیت احرز ظنی می‌انجامد چون در غیر این صورت قانون مستهجن و لغو می‌شود.
تطبیق این تقریب بر ما نحن فیه:
1.از یک سو ما در عصر کنونی مکلف هستیم به آیات و روایات مراجعه کنیم.
2. از سوی دیگر ظهور آیات و روایات در اکثر موارد به نحوه قطعی احراز نمی‌شود چون مقصود از ظهور ظهور زمان صدور است نه ظهور کنونی.
3. اگر قرار باشد به جهت شک در ظهور عصر صدور آیات و روایات آنها را کنار بگذاریم دیگر چیزی از آیات و روایات دست ما را نمی‌گیرد و این قانون لغو میشود.
4. در نتیجه احراز ظنی ظهور زمان صدور کافیست.
همانطور که پیداست این تقریب به هیچ وجه به بحث احتیاط ارتباطی ندارد.
علاوه بر اینکه تقریبات دیگری از انسداد صغیر نیز وجود دارد که هرچند مبتنی بر بحث احتیاط است اما اشکال استاد گنجی به آن وارد نیست. ایشان انسداد صغیر را به معنای کم بودن دایره مشکوکات معنا کردند لذا فرمودند احتیاط در دایره کم محذور خاصی ندارد و حرجی نیست
اما طبق برخی از تقریرات انسداد صغیر مقصود از صغیر بودن انسداد آن است که مثلاً بخشی از مقدمات استنباط منشا شده دایره عظیمی از شک در احکام ایجاد شود. مثلاً خصوص عدم حجیت قول لغوی باعث شده در معظم احکام انسداد ایجاد شود در اینجا احتیاط هم محذور دارد.
بنده حدس میزنم که استاد این تقریب از انسداد را قبول ندارد چون ظن به ظهور عصر حضور ظن خاص میدانند. پس هنوز انسداد محقق نشده. مگر اینکه شما بفرمایید فقط باید علم داشته باشیم تا انفتاح باشد نه ظن خاص
اگر در ابواب مختلفی انسداد صغیر باشد و احتیاط در همه موارد عسر و حرجی باشد ولو در هر باب به تنهایی عسر و حرج نداشته باشد باز هم کافیه یا باید مجزی بررسی بشود؟
انسداد صعیر تقریبات مختلفی دارد. طبق برخی تقرییبات اصلا عسر و حرج ملاک نیست.
طبق برخی دیگراز تقریبات عسر و حرج ملاک هست در هر محدوده ای انسداد و عسر و حرج باشد در همان محدوده ظن حجت می شود لذا اگر هر مورد به تنهایی عسر و حرج نداشته باشد ولی مجموعش عسر و حرج داشته باشد ظن در آن مجموعه حجیت می شود که میشه اسمش رو گذاشت انسداد کبیر نه صغیر.
خطاب به جناب خیشه: ظن خاص کافیست ولی استاد به چه بیانی ظن به ظهور رو ظن خاص می دانند؟
اقای عطار منش عزیز این که به چه بیانی ظهور از باب ظن خاص حجیت داشته باشد که در کتابهای اصولی مطرح است.
وقتی در دو سه مورد انسداد باشه ولی سر جمع احتیاط حرجی میشه ولی این سه مورد معظم احکام رو شامل نشه چرا انسداد کبیر باشه؟

در جواب به اشکال کلی استاد دام عزه که همه موارد انسداد صغیر رو فرمودند حرجی نیست شاید بشه به انسداد در توثیق روات نقض کرد که بعضی انسدادی هستند. اگر روایات رو کنار بذاریم واقعا حرجی میشه چون باید در معظم موارد احتیاط کرد.
این مطلب شما درست است علی المبنا ولی به نظر بنده منجر به انسداد کبیر میشود. بحث استاد در مورد انسداد صغیر میشود. شما در فرض انسداد صغیر بفرمایید چه حرجی لازم میاید؟ با حفظ انسداد صغیر