1-آبان-1402, 16:24
مرحوم بروجردی فرموده آنکه مورد اجماع است یکی از این سه مورد است:
الف- بر یک قاعده کلیه تعبدیه اجماع داریم که عقل و اجتهاد در آن راه ندارد. مثل لا ربا بین الولد و الوالد. لا ربا بین الزوج و الزوجة، این تعبد محض است و گرنه ادله ربا شامل همین مورد را نیز شامل است.
ب- مسائل تفریعیه. مسائل جزئیهای که تفریع کردند مثلا گفتند اگر کسی ثمن را تاخر انداخت موجب خیار است چون شرط ارتکازی خلاف آن است. این یک اجتهاد است و متفرع شده. مثلا مشهور گفتند زوجه باید در خانه زوج کار کند چون اگر زن بگوید کاری انجام نمیدهم، مرد او را طرد میکند. اینها از احکام تفریعیه است و حدیثی در مورد آن نیست.
ج- تنقیح موضوعات شرعیه، بعضی از موضوعات شرعیه نیاز به تنقیح دارد. مثل اینکه میگویند ریا چیست؟ این به اجتهاد نیاز دارد. عجب مبطل نیست اما عجب چیست؟ نیاز به تنقیح دارد.
مرحوم بروجردی فرموده اجماع اقدمین فی الجملة حجت است و آن در قسم اول مسلم است که قاعده کلیه تعبدیه است و نیاز به اعمال رای ندارد. اما در مورد مسائل تفریعیه و تنقیح موضوعات، چنین وثوقی یافت نمیشود مثل مسائل عقلیه یا مسائل علم اصول که برخی از آنها تعبدی محض نیست و نیاز به اجتهاد دارد. اما مسالهای که نیاز به اعمال نظر داشت و در میان قدماء مشهور شد، نمیتوان کشف کرد که این حکم از ائمه اخذ شده بلکه شاید محصول اجتهاد و نظر خودشان باشد که خطا شده، ولو اینکه اجماعی و مشهور باشد.
اما به نظر میرسد شهرت در همین مسائلی که به اعمال اجتهاد و نظر نیاز دارد، اگر در صدر اول مشهور شد، به شرطی که دلیل واضحی در میان نباشد، میگوییم همچنان کاشف است. درست است که در قواعد کلیه تعبدیه، وثوق بیشتر و سریعتر است ولی در دو مورد دیگر نیز وثوق ایجاد میشود چون بعید است در میان علمایی که متصل به زمان ائمه هستند، یک دفعه یک نظر در میان همه رایج شود. نمیشود که یک امر اجتهادی، به یکباره مورد اتفاق نظر همگان قرار بگیرد. به ویژه که اجتهاد در قدیم به این دقت و ظرافت نبوده. اجتهادات عالمان صدر اول به روایات ائمه وابستگی زیاد داشته.
جلسه 21. یکم ابان ماه 1402
الف- بر یک قاعده کلیه تعبدیه اجماع داریم که عقل و اجتهاد در آن راه ندارد. مثل لا ربا بین الولد و الوالد. لا ربا بین الزوج و الزوجة، این تعبد محض است و گرنه ادله ربا شامل همین مورد را نیز شامل است.
ب- مسائل تفریعیه. مسائل جزئیهای که تفریع کردند مثلا گفتند اگر کسی ثمن را تاخر انداخت موجب خیار است چون شرط ارتکازی خلاف آن است. این یک اجتهاد است و متفرع شده. مثلا مشهور گفتند زوجه باید در خانه زوج کار کند چون اگر زن بگوید کاری انجام نمیدهم، مرد او را طرد میکند. اینها از احکام تفریعیه است و حدیثی در مورد آن نیست.
ج- تنقیح موضوعات شرعیه، بعضی از موضوعات شرعیه نیاز به تنقیح دارد. مثل اینکه میگویند ریا چیست؟ این به اجتهاد نیاز دارد. عجب مبطل نیست اما عجب چیست؟ نیاز به تنقیح دارد.
مرحوم بروجردی فرموده اجماع اقدمین فی الجملة حجت است و آن در قسم اول مسلم است که قاعده کلیه تعبدیه است و نیاز به اعمال رای ندارد. اما در مورد مسائل تفریعیه و تنقیح موضوعات، چنین وثوقی یافت نمیشود مثل مسائل عقلیه یا مسائل علم اصول که برخی از آنها تعبدی محض نیست و نیاز به اجتهاد دارد. اما مسالهای که نیاز به اعمال نظر داشت و در میان قدماء مشهور شد، نمیتوان کشف کرد که این حکم از ائمه اخذ شده بلکه شاید محصول اجتهاد و نظر خودشان باشد که خطا شده، ولو اینکه اجماعی و مشهور باشد.
اما به نظر میرسد شهرت در همین مسائلی که به اعمال اجتهاد و نظر نیاز دارد، اگر در صدر اول مشهور شد، به شرطی که دلیل واضحی در میان نباشد، میگوییم همچنان کاشف است. درست است که در قواعد کلیه تعبدیه، وثوق بیشتر و سریعتر است ولی در دو مورد دیگر نیز وثوق ایجاد میشود چون بعید است در میان علمایی که متصل به زمان ائمه هستند، یک دفعه یک نظر در میان همه رایج شود. نمیشود که یک امر اجتهادی، به یکباره مورد اتفاق نظر همگان قرار بگیرد. به ویژه که اجتهاد در قدیم به این دقت و ظرافت نبوده. اجتهادات عالمان صدر اول به روایات ائمه وابستگی زیاد داشته.
جلسه 21. یکم ابان ماه 1402