16-آبان-1402, 16:34
اطلاق گاهی مقتضی شمول است و گاهی مقتضی تضییق است. اگر یک مقسم و چند قسم دارید و تمامی اقسام عرفا نیاز به بیان زائد داشته باشند نتیجه اطلاق، شمول می شود اما گاهی بعضی از اقسام نیاز به بیان زائد دارند و بعضی نیاز به بیان زائد ندارد که نتیجه اطلاق، تضییق می شود.
(درس خارج اصول، جلسه 26، 15 آبان 1402)
در أعتق رقبة هم رقبة مؤمنة و رقبة هم کافرة بیان زائد می خواهد لذا اطلاق مقتضی شمول است. اما در وجوب عینی و کفایی، تعیینی و تخییری، نفسی و غیری، فقط غیری و کفایی و تخییری نیاز به بیان زائد دارند و نتیجه اطلاق، تضییق است.
حال از کجا بفهمیم که اطلاق اقتضاء شمول دارد یا تضییق؟ ما باید به فهم عرفی مراجعه کنیم که آیا عرف برای تمام اقسام بیان زائد مطالبه می کند یا برای برخی از اقسام خاص بیان زائد را می خواهد؟ اگر برای همه اقسام بیان زائد را مطالبه کند، نتیجه اطلاق، شمول است. اما جاهایی که عرف فقط برای یکسری از اقسام بیان زائد می خواهد، نتیجه اطلاق تضییق است. بنابراین معیار اطلاق، عرف در مقام اثبات است یعنی باید نگاه کنید که عرف در مقام محاجه، چگونه برخورد می کند که ثبوتا هیچ فرقی ندارد چون طبیعی وجوب هم شامل عینی و هم شامل کفایی می شود اما در ظرف امتثال و خارج، یا عینی است یا کفایی و همینطور در رقبه مؤمنه و کافره. آن چه باعث می شود مقتضای اطلاق در رقبه، شمول بشود و در وجوب، تضییق بشود، رفتار متعارف در مقام محاجه است. حتی قبل از مقام امتثال در زمان اراده، همین حرف ها می آید که یا رقبه مؤمنه مراد است یا کافره. (درس خارج اصول، جلسه 26، 15 آبان 1402)