مباحثه، تالار علمی فقاهت

نسخه‌ی کامل: حمل امر بر استحباب
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2
آیا حمل امر بر استحباب ، از مصادیق حمل بر توریه است؟
به نظر می رسد که اگر بدون وجود قرینه باشد، بله و الّا فلا؛ زیرا در توریه متکلّم بدون وجود قرینه خلاف ظاهر را اراده می کند.
سلام علیکم
به نظر میرسد که چنین نباشد. توریه در جایی مطرح است که صدق و کذب معنا داشته باشد چرا که معنای توریه عبارت است از اینکه کلام صادقی را در معنای دور و در ظاهری نزدیک به کذب مطرح کردن.
وقتی معنای توریه واضح شد معلوم میشود که توریه در کلام خبری معنا پیدا میکند و حمل امر بر استحباب از مصادیق آن به حساب نمی آید.
با سلام
در فرهنگ اصطلاحات فقه چنین آمده است:« التوریه أن يريد بلفظ معنى مطابقا للواقع و قصد من إلقائه أن يفهم المخاطب منه خلاف ذلك»
با توجّه به این که در جملات انشائیّه نیز جمله ای خبری نهفته است که بالالتزام بر آن دلالت می شود و متکلّم نیز آن را اراده می کند، می توان گفت که تعریف بالا بر چنین جملاتی هم صادق است؛ زیرا متکلّم از لفظی بالالتزام اراده ی معنایی کرده است که مطابق با واقع است ولی ظهور آن لفظ بالالتزام در معنایی دیگر است که خلاف واقع است.
سلام علیکم
درست است که در جملات انشائی یک جمله ی خبری نهفته است ولی این باعث نمیشود که توریه را در این معنای خبری نهفته در انشائیات هم جاری بدانیم. چرا که تعریف توریه ای که خودتان (89194) فرموده اید منصرف به جملات خبریه است نه آن جمله ی خبری که در انشائیات نهفته است، چرا که مراد متکلم از جملات انشائی این است که بعثی در مخاطب ایجاد کند و قصد اینکه واقع را بگوید و خلاف آن به ذهن مخاطب برسد مخالف مراد اوست. نهایتا مفاد کلامش متصف به صدق و کذب میشود و توریه از اساس در کلام او متصور نبوده و خلاف مراد اوست.
عرفا توریه در جملات انشائیه صادق است.
مثلا شما سوالی می کنید تا مخاطب تصور کند مثلا شما او را ندیده اید لذا به او سلام نکرده اید و مانند اینها.
معنای مطابق واقع و خلاف آن با موارد انشاء هم قابل تطبیق است.
هر کلامی که مدالیل عرفی دارد و شما آن مدلول عرفی را به مخاطب القا می کنی درحالیکه خود مدلول دیگری که مطابق با واقع است اراده می کنی توریه محقق می شود چه در کلام اخباری و چه در کلام انشائی
اگرچه توریه در کلام انشایی خصوصا از سوی امام معصوم که در مسند بیان احکام الهی قرار دارد تصویر دارد، لیکن به نظر می رسد حمل بر استحباب از مصادیق توریه محسوب نشود چرا که اگر امام در مقام توریه باشند حمل بر استحباب معنا ندارد چون امام در مقام بیان حکم واقعی اعم از واجب یا مستحب نبوده اند تا ما حمل بر وجوب یا استحباب نماییم.
جناب حامد
چه اشکالی دارد مقصود امام همان استحباب باشد و استحباب حکم واقعی باشد.
بله اگر شما بفرمایید مقام توریه با مقام بیان احکام منافات دارد مطلبی دیگر است و جای بحث دارد.
(19-ارديبهشت-1395, 07:13)حامد نوشته: [ -> ]اگرچه توریه در کلام انشایی خصوصا از سوی امام معصوم که در مسند بیان احکام الهی قرار دارد تصویر دارد، لیکن به نظر می رسد حمل بر استحباب از مصادیق توریه محسوب نشود چرا که اگر امام در مقام توریه باشند حمل بر استحباب معنا ندارد چون امام در مقام بیان حکم واقعی اعم از واجب یا مستحب نبوده اند تا ما حمل بر وجوب یا استحباب نماییم.

آقای حامد اولا: فرضی که شما فرموده اید که حکم واقعی اعم از واجب و مستحب باشد اصلا غلط است (یا منظوری دارید که بنده متوجه نشدم)چرا که معنا ندارد حکم واقعی اعم از واجب و مستحب باشد ثانیا: در جایی که امر ظهور عرفی در وجوب داشته باشد وقتی امام امر می فرماید، وجوب را به عرف القا کرده است در همین حال  اگر حکم واقعی استحباب باشد و امام هم استحباب را اراده کرده باشند توریه محقق خواهد شد بنابراین توریه در کلام امام هم می تواند تحقق داشته باشد و اشکالی ندارد 
اما اینکه شما بفرمایید نمی شود امام خلاف واقع را القا به عرف کند چرا نشود مگر در موارد تقیه اینچنین نیست که امام به جهت مصالحی خلاف واقع را می فرمایند و به طور کلی گاهی شارع مقدس به جهت مصلحت بالاتری راضی به ترک واقعی می شود و کاملا عقلایی است.
صفحات: 1 2