مباحثه، تالار علمی فقاهت

نسخه‌ی کامل: روش شناخت استعمال بلا تعوّل به منظور کشف معنای حقیقی
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
درس خارج اصول جلسۀ 63 مورخ 17 دی 1402
به نظر می‌رسد یکی از نکات مهم در شناخت استعمال بدون قرینه، تکرّر و تنوّع استعمالات است. ما نمی‌خواهیم یک استعمال را علامت معنای حقیقی قرار دهیم بلکه می‌خواهیم استعمالات متکرّر و در عین حال متنوّع را علامت قرار دهیم.
گاهی استعمالات متکرّر هستند ولی متنوّع نیستند یعنی تمامشان از یک سنخ هستند لذا این احتمال مطرح می‌شود که چه‌بسا یک قرینۀ عام در تمامشان وجود داشته باشد که ما از آن غفلت نموده و تصور کنیم، معنای مورد نظر، از حاقّ لفظ برخاسته است در حالی که آن قرینۀ عام نیز در شکل‌گیری معنا دخالت داشته ولی ما از آن غفلت نموده‌ایم؛ پس چنانچه استعمالات متنوّع نباشند ممکن است متکلّم به یک قرینۀ عام اعتماد کرده باشد و تمامی استعمالات متکرّر، استعمال با قرینه محسوب شوند نه استعمال بدون قرینه. این احتمال در قرائن حالیۀ عامّه جدی‌تر است چون قرائن حالیۀ عامّه خیلی اوقات در افهام معنا دخالت داشته و متکلم نیز به آن اعتماد نموده است ولی ما از آن غفلت می‌کنیم.
یکایک این نکات را تشریح خواهیم نمود و هم‌اکنون قصد داریم فهرست نکات را به شکل گذرا مطرح کنیم.
یکی از قرائنی که خیلی اوقات مورد غفلت واقع می‌شود، قرائن سکوتی است. امور وجودی بیشتر توجه انسان را جلب می‌کنند بر خلاف امور عدمی که خیلی اوقات مورد غفلت قرار می‌گیرند. قرائن سکوتی نیز به دلیل آنکه از سنخ امور عدمی هستند، خیلی اوقات علی‌رغم دخالتی که در شکل‌گیری معنا دارند، مورد غفلت واقع می‌شوند.
بنابراین برای شناخت استعمال بدون قرینه، می‌باید به استعمالات متکرّر و متنوّع توجه شود؛ همچنین باید به یک سری بحث‌های نظری در شیوۀ دلالت لفظ بر معنا و نحوۀ تأثیر قرائن در افادۀ معنا، نیز توجه شود تا استعمال بدون قرینه از استعمال با قرینه شناخته شود.