مباحثه، تالار علمی فقاهت

نسخه‌ی کامل: مراجعه به استعمالات و نحوۀ تأثیر آن بر شناخت معنای حقیقی از مجازی
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
درس خارج اصول جلسۀ 64 مورخ 18 دی 1402
استعمالات متنوع و مختلف‌السنخ به دو گونه می‌توانند در فهم این فوارق اثرگذار باشند:
1.گونۀ اول آن است که وقتی می‌خواهیم ببینیم فلان معنا مستند به قرینه است یا مستند به قرینه نیست، چنانچه استعمال واحد را در نظر بگیریم ممکن است شک کنیم که مستند به قرینه است یا مستند به قرینه نیست؛ چون احتمال می‌دهیم قرینه‌ای وجود داشته باشد که ما از آن غفلت کرده‌ایم خواه در وجود قرینه شک کنیم و خواه در قرینیت موجود.
برای برطرف شدن شک، به یک استعمال دیگر مراجعه می‌کنیم و می‌بینیم باز هم همین معنا فهمیده می‌شود؛ همچنین استعمال سوم، استعمال چهارم، استعمال پنجم و ... . استعمال‌هایی که مختلف‌السنخ هستند و با همدیگر از جهت سبک استعمالی تفاوت دارند می‌توانند ما را به معنای بدون قرینه رهنمون سازند چون با لحاظ حساب احتمالات، احتمال اینکه در تمام این استعمالات متنوّع یک قرینه‌ای وجود داشته باشد و ما از آن قرینه غفلت کرده باشیم، منتفی است. با توجه به اینکه استعمالات مورد نظر متنوّع و مختلف‌السنخ هستند خیلی اوقات احتمال اینکه یک قرینه‌ای برای تمام این‌ها وجود داشته باشد که از قبیل قرینیت موجود باشد و در هر کدام از این‌ها به یکی از این قرائن مستند باشد، منتفی می‌گردد.
بنابراین گونۀ اول استفاده از استعمالات، با تکیه بر حساب احتمالات است که می‌توان به مدد آن، احتمال وجود قرینه یا قرینیت موجود را نفی نمود.
2.گونۀ دوم استفاده از استعمالات آن است که با گردآوری استعمالات متعدّد و متنوع ببینیم آن معنایی که در تمام آن‌ها حضور دارد کدامین معنا است. چنانکه گذشت یکی از فوارق معنای حقیقی و مجازی آن است که معنای حقیقی در تمام موارد حضور دارد بر خلاف معنای مجازی که در همۀ استعمالات حضور ندارد. بر این اساس با گردآوری مجموعه‌ای از استعمالات گوناگون و مختلف‌السنخ و پیگیری معنایی که در تمامشان حضور دارد، می‌توان به معنای حقیقی دست یافت.
گفتنی است که گردآوری تمام استعمالات امکان‌پذیر نیست بنابراین مجموعه‌ای استعمالات متنوّع و مختلف‌السنخ را جمع‌آوری نموده و آن‌ها را اماره قرار می‌دهیم بر آنکه در سائر استعمالات نیز مطلب به همین شکل است. در آمارگیری‌ها مثلا وقتی می‌خواهند آمار بگیرند که مردم یک منطقه چه ویژگی‌هایی را دارند، از گروه‌های مختلف و با خصوصیات و ویژگی‌های مختلف و متنوع نمونه‌برداری می‌کنند و با اماره قرار دادن این نمونه‌ها کشف می‌کنند که کل جامعۀ آماری به چه شکل هسنتد. در بحث ما نیز شبیه همان کارهای آماری که برای کشف کل جامعۀ آماری براساس نمونه‌های آماری، گرفته شده، انجام می‌گیرد.
(8-ارديبهشت-1403, 20:45)مسعود عطار منش نوشته: [ -> ]درس خارج اصول جلسۀ 64 مورخ 188 دی 1402
استعمالات متنوع و مختلف‌السنخ به دو گونه می‌توانند در فهم این فوارق اثرگذار باشند:
1.گونۀ اول ... استعمال‌هایی که مختلف‌السنخ هستند و با همدیگر از جهت سبک استعمالی تفاوت دارند می‌توانند ما را به معنای بدون قرینه رهنمون سازند چون با لحاظ حساب احتمالات، احتمال اینکه در تمام این استعمالات متنوّع یک قرینه‌ای وجود داشته باشد و ما از آن قرینه غفلت کرده باشیم، منتفی است. با توجه به اینکه استعمالات مورد نظر متنوّع و مختلف‌السنخ هستند خیلی اوقات احتمال اینکه یک قرینه‌ای برای تمام این‌ها وجود داشته باشد که از قبیل قرینیت موجود باشد و در هر کدام از این‌ها به یکی از این قرائن مستند باشد، منتفی می‌گردد.
2.گونۀ دوم استفاده از استعمالات آن است که با گردآوری استعمالات متعدّد و متنوع ببینیم آن معنایی که در تمام آن‌ها حضور دارد کدامین معنا است. 
با عرض سلام و ادب 
چه تفاوتی بین گونه اول و گونه دوم شناخت موضوع له وجود دارد ظاهرا در هر دو باید در مقامات مختلف استعمالات را چک کرد تا از عدم وجود قرینه در استعمال مطمئن شد، و به معنای حقیقی و موضوع له رسید راه دوم چیست؟