مهمان عزیز، خوش‌آمدید.
شما می‌توانید از طریق فرم ثبت‌نام در انجمن عضو شوید.

نام‌کاربری
  

رمز عبور
  





جستجو در انجمن‌ها

(جستجو‌ی پیشرفته)

آمار انجمن
» کاربران: 1,576
» آخرین کاربر: rohollahkh2496
» موضوعات انجمن: 3,302
» ارسالهای انجمن: 10,106

آمار کامل

آخرین موضوعات
اهل خبره بودن علمای لغت
انجمن: اصول استاد عابدی
آخرین‌ارسال: خیشه
2 ساعت قبل
» پاسخ‌ها: 0
» بازدید: 7
آیا علم به مخالفت اجرای ا...
انجمن: اصول استاد گنجی
آخرین‌ارسال: خیشه
3 ساعت قبل
» پاسخ‌ها: 0
» بازدید: 7
عدم جریان قواعد باب تزاحم...
انجمن: فقه استاد گنجی
آخرین‌ارسال: خیشه
4 ساعت قبل
» پاسخ‌ها: 0
» بازدید: 6
حرمت تغیییر جنسیت به دلیل...
انجمن: فقه استاد اراکی
آخرین‌ارسال: خیشه
4 ساعت قبل
» پاسخ‌ها: 0
» بازدید: 8
دو مثال واقعی برای اختلاف...
انجمن: اصول استاد حسینی نسب
آخرین‌ارسال: علی آمنی
5 ساعت قبل
» پاسخ‌ها: 0
» بازدید: 7
فعالیت در تالار را چقدر ض...
انجمن: نظرسنجی کارگاه
آخرین‌ارسال: MichaelShush
9 ساعت قبل
» پاسخ‌ها: 29
» بازدید: 6,184
عدم امکان تغییر جنسیت از ...
انجمن: فقه استاد اراکی
آخرین‌ارسال: خیشه
5-ارديبهشت-1403, 07:37
» پاسخ‌ها: 0
» بازدید: 27
اشکال به انحلال در تمسک ب...
انجمن: اصول استاد حسینی نسب
آخرین‌ارسال: علی آمنی
4-ارديبهشت-1403, 18:07
» پاسخ‌ها: 0
» بازدید: 25
قوام شرطیت ترتیب به ذُکری...
انجمن: فقه استاد محمدجواد فاضل
آخرین‌ارسال: خیشه
4-ارديبهشت-1403, 07:35
» پاسخ‌ها: 0
» بازدید: 50
سبک و اعتبار بعضی از کتب ...
انجمن: اصول استاد عابدی
آخرین‌ارسال: خیشه
3-ارديبهشت-1403, 07:43
» پاسخ‌ها: 0
» بازدید: 35

 
  ریاء در اجزاء صلات نماز را باطل نمی کند
ارسال‌شده توسط: مهدی خسروبیگی - 30-فروردين-1399, 21:38 - انجمن: مطالب علمی (اصولی) - پاسخ‌ها (2)

مرحوم میرزا جواد تبریزی می فرماید اجزاء و شرائط نماز دو گونه اند. بعضی از آنها وجود مستقلی از صلات دارند مثل ذکر صلوات در رکوع و یا تحت الحنک انداختن. بعضی از آنها وجودشان با وجود طبیعی متحد است. مثل اینکه صلات را در مسجد بخواند. حال اگر در قسم اول ریاء کند کار حرامی کرده است ولی مبطل نماز نیست. چون قصد قربت یعنی قصد متعلق امر و آن چیزی که به آن امر تعلق گرفته است طبیعت نماز است که با قصد قربت انجام داده است. این قسم مثل نظر به اجنبی در حال نماز است که کار حرامی است ولی مبطل نماز نیست. اما قسم دوم موجب ابطال نماز است چون طبیعیت نماز را در ضمن این فرد آورده و این فرد یعنی صلات در مسجد وجود مستقلی ندارد در نیتجه در این صورت موجب ابطال نماز می شود. درس اصول جلسه62

چاپ این بخش

  فتوای عامه تشکیل دهنده ی سیره ی متشرعه!!
ارسال‌شده توسط: عرفان عزیزی - 30-فروردين-1399, 11:17 - انجمن: فقه استاد سیدمحمدجواد شبیری - پاسخ‌ها (11)

یکی از مباحث مهم برای فهم دقیق روایات اهل بیت علیهم السلام بررسی نظریات عامه می باشد استاد از قول مرحوم آقای بروجردی نقل می کردند که ایشان فرمودند: فقه اهل بیت حاشیه ی برفقه عامه بوده است وطبعا برای فهم بهتر فقه اهل بیت باید به فقه عامه مراجعه کرد.درتوضیح این فرمایش استاد بیان کردند که این حاشیه بودن به معنای ضعیف تر بودن نیست چه بسا شروح و حواشی که از اصل متن قوی تر هستند.
 درهمین راستا یک بحث اساسی این است که اگر عامه در مساله ای فتوای داشته باشند  شیعیان به همان فتوای عامه عمل می کردند لذا سیره ی متشرعه شکل می گیرد.تقریب دیگری هم بر این مطلب می توان مطرح کرد وآن تقریر معصوم است به این صورت که ا ائمه داب و منشی داشتند که انحرافات عامه را بیان می کردند لذا اگر سکوت امام باشد وفتوایی اکثریت عامه یک مطلب باشد رضایت امام کشف می شود.یکی از شواهد بحث مرفوعه ی محمد بن جمهور است که مطابق آن از رسول خدا نقل شده است که وقتی بدعت ها در امت من ظاهر می شود باید فرد عالم علم خود را اظهار کند درغیر این صورت لعنت خدا بر او باد.[1] شاهد دیگر بحث صحیحه ی معاویه بن وهب است که مضمون آن این است که نزد هربدعتی ولیّ از اهل بیت من می باشد که آن را دفع می کند.با الهام الهی سخن می گوید و حق را آشکار می کند وآن را نورانی می سازد و فریب فریب کاران را رد می کند[2]  


[1] الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ الْعَمِّيِّ يَرْفَعُهُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ إِذَا ظَهَرَتِ‏ الْبِدَعُ‏ فِي أُمَّتِي فَلْيُظْهِرِ الْعَالِمُ عِلْمَهُ فَمَنْ لَمْ يَفْعَلْ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ.کافی چاپ اسلامیه ج1ص54
[2] - مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ إِنَّ عِنْدَ كُلِّ بِدْعَةٍ تَكُونُ مِنْ بَعْدِي يُكَادُ بِهَا الْإِيمَانُ وَلِيّاً مِنْ أَهْلِ بَيْتِي مُوَكَّلًا بِهِ يَذُبُّ عَنْهُ يَنْطِقُ بِإِلْهَامٍ مِنَ اللَّهِ وَ يُعْلِنُ الْحَقَّ وَ يُنَوِّرُهُ وَ يَرُدُّ كَيْدَ الْكَائِدِينَ يُعَبِّرُ عَنِ الضُّعَفَاءِ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ وَ تَوَكَّلُوا عَلَى اللَّهِ..کافی چاپ اسلامیه ج1ص54

چاپ این بخش

  تحقق اشتراک لفظی در همه لغات، امری ضروری است
ارسال‌شده توسط: مومن - 29-فروردين-1399, 21:24 - انجمن: اصول استاد قائینی - بدون‌پاسخ

استاد قائینی فرمودند: ضرورت وقوع اشتراک بعید نیست؛ یعنی به حسب حکمت وضع، تحقق اشتراک ضروری است؛ زیرا حکمت وضع، استعمال به داعی تفهیم است و با کثرت استعمالات، وضع صورت می گیرد. بنابر این وقوع اشتراک ضروری است؛ چرا که معانی مورد نیاز بیشتر از الفاظی است که حسن استعمال دارند، چرا که هر گونه ترکیبی بین حروف، در هر زبانی حسن استعمال ندارد و لذا برخی ترکیب های زبان فارسی در زبان عربی وجود ندارد و به حسب لغات، ترکیب ها دارای محدودیت هستند.
به عبارت دیگر حکمت وضع استعمال به داعی تفهیم است و کثرت استعمالات قهرا مستتبع وضع تعینی است پس برای مفاهیم متعدده نیاز به وضع های متعدد بوده؛ زیرا افاده آن با معانی کلیه و معانی مجازیه، مقدور نیست.

چاپ این بخش

  فرق عمده بین تقیه و ضرورات دیگر
ارسال‌شده توسط: هادی اسکندری - 29-فروردين-1399, 13:00 - انجمن: فقه استاد شهیدی - پاسخ‌ها (3)

فرق عمده بین تقیه و ضرورات دیگر
 
مرحوم محقق خوئی روایت (أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنِ الْمُثَنَّى الْحَنَّاطِ عَنْ عُيَيْنَةَ بَيَّاعِ الْقَصَبِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَدْخُلُ الْمَسْجِدَ فِي الْيَوْمِ الشَّدِيدِ الْحَرِّ فَأَكْرَهُ أَنْ أُصَلِّيَ عَلَى الْحَصَى فَأَبْسُطُ ثَوْبِي فَأَسْجُدُ عَلَيْهِ فَقَالَ نَعَمْ لَيْسَ بِهِ بَأْسٌ[1]) را مربوط به فرض تقیه دانسته اند به این قرینه که به طور معمول و غالب، سائل می‌توانسته به قسمتی از مسجد که مسقّف است رفته و در آنجا بر زمین سجده کند و یا این‌که خاک و یا چوبی پیدا کرده و بر آن سجده کند و یا نماز را تأخیر انداخته و در آخر وقت بر ما یصح السجود علیه سجده کند ولو بعد از این که حرارت خورشید و گرمای زمین کم شود. با این حال سوال از سجده بر ثوب کرده است؛ فلذا ظاهر روایت این است که سائل وارد مساجد أهل سنّت شده و در مقام تقیّه بوده است و واضح است به تاخیر انداختن نماز و دنبال خاک و چوب گشتن خلاف تقیّه است. علاوه بر اینکه بین تقیّه و ضرورات دیگر فرق عمده‌ای وجود دارد به این که در تقیه عدم مندوحه معتبر نیست؛ فلذا هر چند مکلف بتواند نماز را به تأخیر اندازد یا بتواند نماز را در خانه خود اقامه و یا اعاده کند، می‌تواند به جهت تقیه در همان مکان بر چیزی که سجده بر آن صحیح نیست، سجده کند. حال آن که در اضطرار‌های دیگر وی مکلف است به این که نماز را تاخیر اندازد تا سجده بر ما یصح السجود علیه نماید[2].


[1] تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، ج2، ص306.
[2] درس خارج فقه، ۲۷ فروردین سال ۱۳۹۹.

چاپ این بخش

  توثیق بنان بن محمد
ارسال‌شده توسط: عرفان عزیزی - 29-فروردين-1399, 00:02 - انجمن: بررسی راویان - پاسخ‌ها (2)

استاد سید محمد جواد شبیری فرمودند: منظور از بُنان بن محمد که در برخی اسناد وارد شده است عبدالله بن محمد بن عیسی برادر احمد بن محمد بن عیسی می باشد. عبدالله بن محمد بن عیسی توثیق صریح ندارد، اما از دو راه می توان او را توثیق کرد: الف)اکثارروایت اجلاء. ب)عدم استثناء از رجال نوادر الحکمه.98/10/30

چاپ این بخش

  تقدم قول مرد درزمان وقوع طلاق
ارسال‌شده توسط: عرفان عزیزی - 28-فروردين-1399, 11:12 - انجمن: فقه استاد سیدمحمدجواد شبیری - بدون‌پاسخ

عده ای از فقهای عامه در اختلاف زن و مرد در زمان وقوع طلاق قول مرد را مقدم می دانند.با توجه به اینکه نظر عامه در طلاق مبنی بر صحت طلاق بدون شاهد در روایات اهل بیت تخطئه شده است؛ نمی توان قول مرد را از باب اموری که راه رسیدن به آنها منحصرا قول خود شخص هست حجت دانست چرا که شهود هم هستند ومی توانند راجع به زمان طلاق شهادت بدهند.درصورتی که اگر وجود شاهد شرط صحت طلاق نبود مرد می توانست پنهانی طلاق دهد وآن وقت باید از حجیت قول کسی که به فعل مورد نظر فقط از راه اظهار نظر او می توان علم پیدا کرد بحث نمود. با توجه به مبنای شیعه در طلاق باید به سراغ کبرای دیگری رفت که همان حجیت قول ذوالفعل است.98/10/23

چاپ این بخش

  شهید بودن یا نبودن کادر درمانی در ایام کرونا
ارسال‌شده توسط: سید رضا حسنی - 27-فروردين-1399, 19:17 - انجمن: مطالب علمی (فقهی) - پاسخ‌ها (7)

سلام علیکم شیخنا
یسال سائل علی اي اساس ديني فقهي الاطباء والحقل الطبي الذين فقدوا حياتهم بسبب الكرونا شهداء


بسم الله الرحمن الرحيم. الجهاد براينا   لايساوى القتال بل هواعم منه خلافا لما يتصور فان ايات الجهاد نزلت في مكة ايضا كقوله تعالى ومن جاهد فانما يجاهد لنفسه ان الله لغني عن العالمين (الاية 6 سورة العنكبوت) وعلى المختار في تعريفه هو  بذل الجهد والطاقة والوسع لاعلاء كلمة الله في الحفاظ على الدين او نفوس المسلمين اوالضعفاء و المظلومين او اعراضهم وكرامتهم وشرفهم او اموالهم . وعليه فان  مجاهدى السلامة وشهداء حفظ النفوس ودفع ورفع المخاطرعن البشرية؛ فانهم مجاهدون وشهداء بلا شك ؛لبذل الجهد والطاقة العالية في الدفاع وحفظ النفوس ودفع ورفع المخاطر والضرر وصيانة المجتمع وحفظ  سلامته . وهو من مصاديق سبيل الله واعلاء كلمة الله  فى جهاد دفاعي في مواجهة عدو فاتك اخطر على البشرية من الجيوش والاسلحة المدمرة (وهذا العدو المدمر هو جائحة  كرونا العالمية سواء كان وايروس كرونا من فعل البشر و ارهاب بيولوجي اوخطا بشري او تطور بيولوجي طبيعي ))؛. فعناصر الجهاد الدفاعى متحققة في جهاد السلامة وشهدائه بلاريب.  ومنطبق عليه تماما.  والله الموفق الاقل_ عباس الكعبي

چاپ این بخش

  حجیت فهم راوی
ارسال‌شده توسط: مهدی خسروبیگی - 27-فروردين-1399, 11:58 - انجمن: قواعد رجال - بدون‌پاسخ

در روایت منصور بن حازم آمده است: « سَأَلَ بَعْض‏ أَصْحَابِنَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ مَسْأَلَةٍ فَقَالَ هَذِهِ تُخْرَجُ فِي الْقُرْعَةِ ‏»

مشکلی که در این روایت وجود دارد این است که ممکن است گفته شود در این روایت سؤال راوی بیان نشده است که اگر مطرح می شد ممکن بود گفته شود مورد خصوصیت دارد، در نتیجه روایت اجمال دارد.
استاد قایینی می فرماید:طریقی که برای رفع اجمال این روایت می توان مطرح کرد این است که بگوییم فهم منصور از سؤال این بوده که آن مسأله موضوعیت وخصوصیت نداشته است و اگر خصوصیت داشت آن را بیان می کرد.فهم راوی اگر مبتنی بر حدس و اجتهادات شخصی نباشد حجت است. اگر شک کنیم که فهم راوی حدسی بوده است یا حسی، اصاله الحس جاری می شود و این یک اصل عقلایی است. در نقل به معنی نیز اینگونه است که اگر راوی کلامی را از امام علیه السلام نقل به معنی کند عقلا به احتمال اشتباه در تفهیم معنی اعتنا نمی کنند. بنای عقلا بر این است که در این موارد فهم شخص حجت است و اعتبار کلام او مبتنی بر خصوص الفاظ محکی نیست.  البته نقل در مواردی حجت است که در آن اعمال حدس نشده باشد و الا حجت نیست مگر برای مقلدان خودش. اگر شک در حدسی بودن یا حسی بودن کردیم اصاله الحس جاری می شود. این روایت مانند این است که شخصی سؤال کند «رَجُلٌ‏ شَكَ‏ وَ لَمْ يَدْرِ أَرْبَعاً صَلَّى أَوِ اثْنَتَيْن‏» و راوی به جای «رجل» روایت را اینطور نقل کند «من شک وَ لَمْ يَدْرِ أَرْبَعاً صَلَّى أَوِ اثْنَتَيْن‏» این فهم راوی که مبتنی بر حس است -وجدانا یا بر اساس اصاله الحس- حجت است و کسی که این خبر را دریافت می کند معامله خبر حسی با آن می کند.درس فقه جلسه 11/12/98
 

چاپ این بخش

  ریاء در جزء مستحب موجب بطلان کل عمل است
ارسال‌شده توسط: حسین بن علی - 26-فروردين-1399, 17:52 - انجمن: اصول استاد قائینی - پاسخ‌ها (1)

اگر ریاء در جزء مستحب باشد، موجب بطلان کل عمل خواهد بود، نه از حیث اشتمال مجموعه عمل، به جزء مستحبی فاسد؛ بلکه به جهت ملازمه تکوینی و حقیقی و عقلی بین ریاء در جزء با ذات عمل مشتمل بر جزء مستحب ریائی کل عمل باطل می شود؛ زیرا در حقیقت قصد ریاء در کل عمل به اعتبار اشتمل بر جزء شده است و لذا اگر در قرائت یا قنوت نماز، خشوع ریائی دارد، در ذات نماز قصد ریاء کرده است؛ یعنی قصد ریاء در جزء و قصد ریاء در کل ملازمه دارد؛ چرا که در غیر این صورت، ریاء در جزء تنها موجب بطلان همان جزء خواهد بود. پس اینکه ریاء  در جزء مستلزم ریاء در کل است؛ به جهت ملازمه بین قصد ریاء در جزء و قصد ریاء در کل است و در این نکته بین جزء واجب و مستحب تفاوتی نیست.

چاپ این بخش

  تفاوت های عملی بین جزء مستحب و مستحب مستقل درضمن عمل
ارسال‌شده توسط: حسین بن علی - 26-فروردين-1399, 17:45 - انجمن: اصول استاد قائینی - بدون‌پاسخ

مرحوم آخوند می فرمایند گاهی امری مستحب نفسیدر ضمن عمل است و مربوط به عمل نیست؛ بلکه تنها در ظرف عمل محقق می شود؛ اما گاهی جزء عمل است و در فضیلت یا نقیصه آن موثر است.
ثمره عملیه این تفاوت را استاد در چند مورد بیان نمودند:
1- جریان قاعد فراغ

اگر عملی مستحب نفسی در ظرف نماز باشد. مثلا اگر تنها یک سلام  را مقدار واجب در نماز واجب بدانیم و سایر تسلیم ها در نماز را مستحب نفسی بدانیم. در فرضی که در حال سلام مستحب، شک در صحت نماز شود، شک بعد از فراغ است؛ زیرا از نماز فارغ شده و این اعمال، مانند تعقیبات بعد از نماز، مستحب خارج از عمل هستند؛ اما اگر سلام مستحب، مانند قنوت جزء مستحب نماز باشد؛ در فرض شک در صحت (شک در طهارت) در حال سلام، باید به شک اعتنا کند که گاهی موجب بطلان عمل خواهد شد؛ زیرا فراغ از عمل که موضوع برای جریان قاعده فراغ است محقق نشده است.
2- جریان شروط کل عمل، در جزء مستحب

اگر مستحبی، جزء نماز باشد، شروط افعال نماز در آن لازم است اما در مستحبات نفسی ضمن نماز، رعایت آن شروط لازم نیست.
بنابر این اگر به شروط افعال نماز، در جزء مستحب عمل نشود، آن عمل باطل بوده و گاهی به جهت صدق زیاده در نماز یا تکلم در نماز و... نماز باطل خواهد شد.

چاپ این بخش