مباحثه، تالار علمی فقاهت
نکته علمی: حرمت بدون عقوبت؟! - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش فقه (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=5)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج فقه (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=9)
+---- انجمن: فقه استاد شب‌زنده‌دار (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=12)
+---- موضوع: نکته علمی: حرمت بدون عقوبت؟! (/showthread.php?tid=1060)

صفحات 1 2


حرمت بدون عقوبت؟! - محمد 68 - 11-اسفند-1396

حضرت استاد در تاریخ 96/11/07 به تناسب بحث به مبنایی از مرحوم اصفهانی اشاره کرده و فرمودند مبنای ایشان این است که عقوبت مقوم حکم است و امکان ندارد در جایی قائل به حرمت و نفی عقاب شویم.

و در پاسخ به مبنای ایشان فرمودند: مسلّم است که جعل عقوبت، پشتوانه‌ی عظیمی برای انجام کار است و اگر نباشد تحریک کمتری هست، اما اینطور نیست که مقوم حکم باشد و بدون آن، داعویت و محرِّکیت و حکمی نباشد. اینطور نیست که داعویت حکم باید داعویت شدیده باشد؛ تحقق اصل داعویت ولو شدیده نباشد، کافی است تا جعل حکم معقول باشد و همین که: «اگر اطاعت کند، شکر مولاست و مولا از او راضی می‌شود.» و همین که: «اگر نکند، عیبی است و باعث سرافکندگی بین عقلاست و مولا ناراحت می‌شود»، کافی است برای تحقق اصل داعویت.


RE: استحقاق عقاب مقوم حکم نیست - سید محمد صادق رضوی - 11-اسفند-1396

گاهی وقتها میان استحقاق عقوبت و جعل عفوبت خلط می شود. باید میان این دو تفکیک نمود.


RE: استحقاق عقاب مقوم حکم نیست - سید محسن حائری - 12-اسفند-1396

اصلا جعل عقوبت یعنی چه؟
مگر عقوبت امر جعلی است؟
بله، می‌توان موضوع عقاب را با جعل فراهم کرد که همان حکم است. چیز دیگری داریم که بتوان بدان جعل عقوبت اطلاق کرد؟


RE: استحقاق عقاب مقوم حکم نیست - سید محمد صادق رضوی - 12-اسفند-1396

بله همان طور که ثواب جعلی است.
مولی می تواند عقوبت متناسب با معصیت قرار دهد.
و می تواند عفو کند یا حتی از اول قصد عقوبت عاصی را (به جهاتی) نداشته باشد.


RE: استحقاق عقاب مقوم حکم نیست - محمد 68 - 13-اسفند-1396

درست متوجه منظور دوستان نشدم. بالاخره به نظر شما عقوبت مقوم حکم است یا خیر؟


RE: استحقاق عقاب مقوم حکم نیست - سید محسن حائری - 13-اسفند-1396

(12-اسفند-1396, 16:30)سید محمد صادق رضوی نوشته: بله همان طور که ثواب جعلی است.
مولی می تواند عقوبت متناسب با معصیت قرار دهد.
و می تواند عفو کند یا حتی از اول قصد عقوبت عاصی را (به جهاتی) نداشته باشد.

اگر عقاب و ثواب اموری استحقاقی هستند، معنا ندارد مولی عقاب و ثواب را جعل کند.
بله، مشابه عقاب چیزی داریم به نام «جریمه» که مشابه آن در شریعت «کفاره» است که امری جعلی می‌باشد و خود، نوعی حکم است.
نهایت امر این است که مولا مخیر است که نوع عقوبت را (نه شدت و ضعف آن را) انتخاب کند، اما این به معنای جعلی بودن عقاب نیست! یعنی ارتباطی با اراده‌ی تشریعی ندارد، بلکه اراده‌ی تکوینی مولاست. همچنین بحث عفو هم ارتباطی با جعلی بودن عقاب ندارد. مولی اراده‌ی تکوینی به عدم عقاب می‌کند. نهایت امر این است که بفرمایید «عفو» امر اعتباری است (هر چند که چنین حرفی قابل مناقشه است)، ولی این نیز تلازمی با جعلی بودن عقاب ندارد.


RE: استحقاق عقاب مقوم حکم نیست - محمد 68 - 13-اسفند-1396

(11-اسفند-1396, 23:06)محمد 68 نوشته: حضرت استاد در تاریخ 96/11/07 به تناسب بحث به مبنایی از مرحوم اصفهانی اشاره کرده و فرمودند مبنای ایشان این است که عقوبت مقوم حکم است و امکان ندارد در جایی قائل به حرمت و نفی عقاب شویم.

و در پاسخ به مبنای ایشان فرمودند: مسلّم است که جعل عقوبت، پشتوانه‌ی عظیمی برای انجام کار است و اگر نباشد تحریک کمتری هست، اما اینطور نیست که مقوم حکم باشد و بدون آن، داعویت و محرِّکیت و حکمی نباشد. اینطور نیست که داعویت حکم باید داعویت شدیده باشد؛ تحقق اصل داعویت ولو شدیده نباشد، کافی است تا جعل حکم معقول باشد و همین که: «اگر اطاعت کند، شکر مولاست و مولا از او راضی می‌شود.» و همین که: «اگر نکند، عیبی است و باعث سرافکندگی بین عقلاست و مولا ناراحت می‌شود»، کافی است برای تحقق اصل داعویت.

به عنوان مثال میگویند که ظهار حرام است ولی شارع عقاب را از آن منتفی کرده است (این مطلب قائل دارد ولی به دلیل عدم اطمینان در نام قائل از ذکر آن اجتناب میکنم).
یا مثلا در بحث قصد حرام توسط شخص ممکن است کسی برای جمع بین روایات در مورد قصد حرام، قائل به حرمت و عدم فعلیت عقاب بشود که چنین جمع هایی طبق مبنای شهید صدر قابل پذیرش نیست.

به نظر میرسد که میتوان حکم را با نفی عقوبت، عقلا و عقلاء تصور کرد.


RE: استحقاق عقاب مقوم حکم نیست - سید محمد صادق رضوی - 13-اسفند-1396

(13-اسفند-1396, 01:25)mHaeri نوشته: اگر عقاب و ثواب اموری استحقاقی هستند، معنا ندارد مولی عقاب و ثواب را جعل کند.
 
چرا نباید معنی داشته باشد؟ استحقاق به معنای اینست که اگر مولی عقاب کرد کار قبیح نکرده است. اما معنایش این نیست که الا و لابد باید مولی عقاب کند.
مقصود از جعلی بودن عقاب به معنای لغوی است اعم از اصطلاح اصولی. گرچه اعتبار عقاب هم محذوری ندارد. به قول معروف «الاعتبار خفیف المؤونة»!


RE: استحقاق عقاب مقوم حکم نیست - سید محسن حائری - 13-اسفند-1396

(13-اسفند-1396, 02:21)سید محمد صادق رضوی نوشته: چرا نباید معنی داشته باشد؟ استحقاق به معنای اینست که اگر مولی عقاب کرد کار قبیح نکرده است. اما معنایش این نیست که الا و لابد باید مولی عقاب کند.
حقیر هیچ ادعایی نکردم که استحقاق عقاب ملازمه با وجوب عقاب بر مولی باشد. هیچ محذوری در این نیست که بگوییم شخص مستحق عقاب است ولی مولی عقاب نکند و عفو کند.
بنده صرفا ادعا کردم که عقاب امری است که تکوینا مورد استحقاق واقع می‌شود و قابل رد و اثبات است. مثلا طبق قاعده‌ی قبح عقاب بلا بیان می‌گوییم عقاب شخص جاهل قبیح است. این یک قضیه‌ی عقلی و واقعی است. حال معقول است که مولی (ولو استحقاق عقاب وجود نداشته باشد) جعل عقاب کند؟ چگونه یک امر تکوینی و واقعی جعل می‌شود؟ مانند این که بگویید مولی جعل عذاب می‌کند! یا جعل آتش می‌کند! معنایش چیست؟

(13-اسفند-1396, 02:21)سید محمد صادق رضوی نوشته: مقصود از جعلی بودن عقاب به معنای لغوی است اعم از اصطلاح اصولی. گرچه اعتبار عقاب هم محذوری ندارد. به قول معروف «الاعتبار خفیف المؤونة»!
با عرض معذرت منظورتان را متوجه نشدم.
اگر مرادتان معنای لغوی «جعل» به معنای «گذاشتن و قرار دادن» است، باز هم قابل فهم نیست. عقاب را مگر می‌شود گذاشتش؟ مگر عقاب جسم است که جایی بگذاریمش یا جایی قرارش دهیم؟
طبعا مرادتان این نیست، لذا ممنون می‌شوم اگر آن معنای لغوی‌ای که از جعل مد نظر دارید را توضیح دهید.

اما در مورد این که می‌گویند «الاعتبار خفیف المؤونة» طبعا مرادشان این نیست که هر چیزی را می‌توان با اعتبار به وجود آورد. بلکه ممکن است مرادشان این باشد که مثلا من می‌توانم بگویم: «اعتبرت هذا الانسان أسدا» به این معنا که می‌خواهم شما احکام اسد را بر وی بار کنید. نه این که با این اعتبارم، آن انسان واقعا اسد شود!


RE: استحقاق عقاب مقوم حکم نیست - سید محمد صادق رضوی - 14-اسفند-1396

برای روشن شدن مطلب خوبست به این نکات عنایت شود:
١. استحقاق عقاب مسلما یک حکم عقلی ثابت بوده و تابع تحقق موضوعش است.
٢. گرجه نفس حکم استحقاق عقاب قابل تغییر نیست، اما می توان ادعائا برای آن موضوع اعتباری و منشأ اثر ساخت. مانند ظالمی که بدون هیچ ولایتی بر دیگران مسلط شده و برای عصیان اوامرش استحقاق عقابی اعتبار کند که در صورت عصیان، اجرایی باشد. البته این محل بحث نیست، فقط مقصود اینکه اعتبار، تأثیر دارد.
٣. این در استحقاق عقاب. اما خود عقاب نیز امریست که قابل تغییر و اعتبار است. توضیح این که: حکم عقلی به حسن عقاب عاصی، بیشتراز این را ثابت نمی کند که اولا عقوبت حسن است نه لازم، وثانیا مقدار آن نمی تواند بیش از عصیان باشد. بنابراین جزئیاتی وجود دارد که عقل حکم نکرده و مولی می تواند با توجه به مصالح در آنها عملیاتی انجام دهد.
این تغییرات می تواند به این صورت باشد:
- اصلا عقابی برای فعل در نظر نگیرد.
- در قضیه خارجیه به صورت تکوینی برای شخص عاصی عقابی نازل کند.(جعل بمعناه الأعم)
- به صورت قضیه حقیقیه برای معصیت کذا، عقوبت کذا اعتبار کند. این اعتبار میان عقلا هم وجود داشته و منشأ اثر است. مانند جریمه های معینی که برای تخلفات قرار داده شده. شارع می تواند اعلام عمومی کند که برای معصیت زنا عقاب کثرت زلازل را قرار دادم و بر اساس آن هم مشی کند. (جعل بمعناه الاخص)