نکته علمی: قابل قبول نبودن وحدت سیاق - نسخه قابل چاپ +- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir) +-- انجمن: بخش فقه (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=5) +--- انجمن: مباحثات دروس خارج فقه (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=9) +---- انجمن: فقه استاد شبزندهدار (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=12) +---- موضوع: نکته علمی: قابل قبول نبودن وحدت سیاق (/showthread.php?tid=1126) |
قابل قبول نبودن وحدت سیاق - محمد 68 - 31-فروردين-1397 حضرت استاد در جلسه 90 تاریخ 97/1/26 در رابطه با وحدت سیاق فرمودند: «برخی گفتهاند که وحدت سیاق قرینه است بر اینکه مراد متکلم واحد است ولی این حرف تمام نیست و حتی اگر وحدت سیاق را بپذیریم، این وحدت، قرینه بر وحدت ارادهی استعمالی خواهد بود ولی دلیلی وجود ندارد که قرینه بر وحدت ارادهی جدی هم باشد. به همین خاطر است که در روایات متعدد واجبات و مستحبات در کنار یکدیگر قرار گرفته و بر یکدیگر عطف شدهاند و هیچ رکاکتی و هیچ خلاف ذوق ادبی بودن و خلاف عرفی بودن این روایات احساس نمیشود.» RE: قابل قبول نبودن وحدت سیاق - سید محسن حائری - 31-فروردين-1397 (31-فروردين-1397, 10:10)محمد 68 نوشته: به همین خاطر است که در روایات متعدد واجبات و مستحبات در کنار یکدیگر قرار گرفته و بر یکدیگر عطف شدهاند و هیچ رکاکتی و هیچ خلاف ذوق ادبی بودن و خلاف عرفی بودن این روایات احساس نمیشود. اصل مطلبی که از ایشان نقل کردید وجیه است. اما در مورد مثالی که ایشان زدهاند این احتمال وجود دارد که در دلیلی که موارد متعددی به صورت عطف با یک صیغهی واحد، امر شدهاند، معنا و مراد جدی از طلب موجود در آن صیغه «مطلق طلب» باشد، و لذا صحیح است که موارد مستحب و واجب (که هر دو مطلوب بالمعنی الاعم هستند) به یکدیگر عطف شوند. به عبارتی، این موردی که ایشان مثال زدهاند، با قول مخالف نیز کاملا سازگار است و نمیتواند شاهدی بر علیه قول مخالف باشد. البته اگر ایشان ناظر به دلیل خاصی هستند که چنین احتمالی که حقیر مطرح کردم در آن راه ندارد، لطف میفرمایید مطرح بفرمایید. RE: قابل قبول نبودن وحدت سیاق - محمد 68 - 31-فروردين-1397 استاد به عنوان شاهد، روایت خاصی بیان نکردند. ولی محل بحث که وحدت سیاق و مناقشه در آن را بیان کردند این روایت است: «دَخَلْتُ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ ع فَقُلْتُ أَوْصِنِي فَقَالَ أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ إِيَّاكَ وَ الْمِزَاحَ فَإِنَّهُ يُذْهِبُ هَيْبَةَ الرَّجُلِ وَ مَاءَ وَجْهِهِ وَ عَلَيْكَ بِالدُّعَاءِ لِإِخْوَانِكَ بِظَهْرِ الْغَيْبِ فَإِنَّهُ يَهِيلُ الرِّزْقَ يَقُولُهَا ثَلَاثاً» البته در خصوص این روایت فرمودند حتی صغرویا هم وحدت سیاق برای استفاده وجوب دعا در حق مؤمن، قابل تصویر نیست. RE: قابل قبول نبودن وحدت سیاق - هادی - 31-فروردين-1397 اصل اینکه وحدت سیاق امری عقلایی است و عقلا برای تفهیم مراد خود از آن استفاده می کنند امری روشن است و دلیلی که حضرت استاد فرمودند عینا در مورد اوامر و نواهی وارد است آیا ایشان ظهور امر و نهی در الزام را منکر هستند؟و بحث در مراد جدی در همه ظهورات وجود دارد و فرقی بین سیاق و غیر آن نیست. RE: قابل قبول نبودن وحدت سیاق - سید محسن حائری - 31-فروردين-1397 (31-فروردين-1397, 19:29)محمد 68 نوشته: استاد به عنوان شاهد، روایت خاصی بیان نکردند. کجای سیاق این روایت (در فرض پذیرش وجود سیاق) دال بر وجوب است؟ اگر مراد ایشان بخش «أوصیك بتقوی الله» است، باید عرض شود که «توصیه» دال بر وجوب نیست و معنای اعم از وجوب و استحباب دارد. لذا هر چند که «تقوی» امری واجب است (در این که تقوا وجوب شرعی داشته باشد نیز میتوان مناقشه کرد، اما فعلا فرض میگیریم که واجب است) باز هم اگر کسی به یک امر واجب توصیه کند، به این معنا نیست که به آن امر واجب امر مینماید. مثلا اگر پدری پسرش را نصیحت کند که نماز بخواند، آیا به وی امر وجوبی کرده است؟ تنها بخشی از روایت که قابلیت دلالت بر وجوب دارد «علیك بالدعاء ...» است، که به راحتی (بدون نیاز به توجه به تعارض با سیاق و ...) قابل حمل بر استحباب است. مخصوصا با وجود این قرینهی متصله که سائل به دنبال نصیحت است، نه واجبات شرعی. RE: قابل قبول نبودن وحدت سیاق - سید محسن حائری - 31-فروردين-1397 (31-فروردين-1397, 19:44)هادی نوشته: اصل اینکه وحدت سیاق امری عقلایی است و عقلا برای تفهیم مراد خود از آن استفاده می کنند امری روشن است و دلیلی که حضرت استاد فرمودند عینا در مورد اوامر و نواهی وارد است آیا ایشان ظهور امر و نهی در الزام را منکر هستند؟و بحث در مراد جدی در همه ظهورات وجود دارد و فرقی بین سیاق و غیر آن نیست. ظاهرا ایشان منکر سیاق نشدهاند. بلکه جریان آن در حیطهی مراد جدی را منکر شدهاند و فرمودهاند که وحدت سیاق فقط جهت کشف مراد استعمالی کارایی دارد. RE: قابل قبول نبودن وحدت سیاق - محمد 68 - 1-ارديبهشت-1397 (31-فروردين-1397, 19:51)سید محسن حائری نوشته: کجای سیاق این روایت (در فرض پذیرش وجود سیاق) دال بر وجوب است؟ اگر به عرائض بنده توجه داشتید عرض کردم که استاد هم دلالت این روایت بر وجوب را قبول نکردند. بنای حضرت استاد این است که ادله ای که ممکن است برای اثبات حکم بیان کرد، ولو اینکه دلیل بسیار ضعیفی باشد، بیان کنند و مناقشان آن را بیان کنند. در این جا هم استدلال به این روایت برای اثبات وجوب را قبول نکردند. در این بین نکته ای در مورد سیاق گفته شد و بنده آن نکته را بیان کردم. |