مباحثه، تالار علمی فقاهت
نکته علمی: تحلیل اصاله البیان یا اصل در مقام بیان بودن - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=17)
+--- انجمن: مطالب علمی (اصولی) (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=28)
+--- موضوع: نکته علمی: تحلیل اصاله البیان یا اصل در مقام بیان بودن (/showthread.php?tid=1205)



تحلیل اصاله البیان یا اصل در مقام بیان بودن - مسعود عطار منش - 4-دي-1397

نکتۀ اول : ما در ظواهر به دنبال احتجاج بر متکلم هستیم یعنی قوام حجیت ظهور به قدرت بر اجتجاج به آن است بنابراین در تحلیل اصاله البیان که برای تنقیح ظهور است باید گفت این اصل بازگشت به ظهور حال متکلم دارد و الا اگر متکلم چنین ظهور حالی نداشته باشد نمی توان به کلامش بر وی احتجاج نمود چون به محض احتجاج او پاسخ می دهد من که در مقام بیان از این جهت نبودم و چنین ظهور حالی هم نداشتم ، و عدم قدرت بر اجتجاج معنایش عم حجیت است زیرا قوام حجیت به قدرت احتجاج است .
نکتۀ دوم :کلام واحد دارای جهات عدیده است که متکلم به تناسب مقام از ههۀ جهات یا از برخی جهات در مقام بیان است ولی آنچه به عنوان یک اصل عام و تقریبا کلی می توان مطرح اصل در مقام بیان بودن ولو من جهه واحده است یعنی متکلم قرار نیست با این کلام از هیچ جهت در مقام بیان نباشد کما لا یخفی و این بازگشت به ظاهر حال هر متکلمی دارد که قرار نیست اجمال گویی مطلق کند ولی از جهات دیگر غیر از آن جهت واحده نمی توان اصاله البیان را جاری دانست الا با احراز ظهور حال متکلم .
نکتۀ سوم : امور متعددی هستند که در تعیین ظهور حال متکلم تأثیر گذارند که شاید قابل شمارش نباشند و لکن می توان در عناوین کلی به تعدادی از آنها اشاره نمود :
1-اصل تشریع : اگر متکلم در مقام اصل تشریع است و ظهور حالی نسبت به جزئیات تشریع خود ندارد نمی توان اصاله البیان را از یک کلام می تواند دارای جهات عدیده ای باشد که متکلم در مورد برخی از آن جهات در مقام بیان باشد و در مورد برخی دیگر نباشد ؛ به نظر می رسد معمول عمومات و اطلاقات قرانی از همین قبیل باشد
2-سئوال سائل : اگر سئوال سائل منحصر در جهت خاصی است احراز مقام بیان نسبت به جهات دیگر نیاز به قرینه ای دیگر دارد مثلا اگر سائل در مقام پرسش از اصل وجوب یا استحباب است و مجیب می گوید فلان چیز واجب است نمی توان گفت مجیب از جهات دیگر یعنی جزئیات و شرایط وجوب هم در مقام بیان بوده است الا با قرائن دیگر.
3-فضای صدور : اگر فضای صدور حدیث بگونه ای است که مثلا بحث از حصه خاصی از فلان شیء است نمی توان به اطلاق تمسک نمود و از آن حصه تجاوز کرد الا به قرینه ای که ظهور حال متکلم را روشن کند ، مثلا در روایات گفته شده است که جد با اخوه ابی این گونه ارث می برد و برخی از فقها به اطلاق جد تمسک کرده ند و آن را اعم از جد مادری و پدری دانسته اند در حالی که به مراجعه به فقه عامه به نظر می رسد که فضای بحث در روایات آن زمان در مورد ارث جدابی بوده است نه اعم از ابی و امی و شاهدش هم فتوای مشهور است .
4- خصوصیات شخصیه سائل : گاهی سائل خصوصیات شخصیه ای دارد که چون امام علیه السلام صرفا در مقام بیان وظیفۀ ان شخص می باشد پاسخ امام علیه السلام را منحصر در ان جهت نموده و برای اشخاص دیگر قابل احتچاج نخواهد بود البته در جایی احتمال عقلائی وجود چنین خصوصیتی برود ؛ مثلا آن طور که در خاطرم هست در برخی روایات شخصی در مورد کفاره برخی از محرمات سئوال نموده و حضرت در پاسخ فرموده اند فلان چیز را بعنوان کفاره بده این در حالیست که شخص سائل معسر بوده و دارایی کمی داشته است و همین سئوال را شخص دیگری پرسیده است و حضرت به گونه ای دیگر پاسخ داده اند زیرا او معسر نبوده است ؛ لازم به ذکر است هیچ یک از این قیود و خصوصیات شخصیه در سئوال سائل ذکر نشده است تا ذیل عنوان 2 قرار گیرد .
5-...