مباحثه، تالار علمی فقاهت
بررسی جریان اصالت عدم خطای زاید در موارد علم به تحقق خطا در خبر کلی - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=17)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=20)
+---- انجمن: اصول استاد شهیدی (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=36)
+---- موضوع: بررسی جریان اصالت عدم خطای زاید در موارد علم به تحقق خطا در خبر کلی (/showthread.php?tid=1211)



بررسی جریان اصالت عدم خطای زاید در موارد علم به تحقق خطا در خبر کلی - سید رضا حسنی - 5-دي-1397

اگر به عنوان مثال شخصی خبر از عدالت همه طلبه های مدرسه ای بدهد و علم وجود داشته باشد که این شخص خوشبین بوده و در خبر اشتباه کرده است. حال اگر مجددا همان شخص خبر از عدالت طلبه ای که از طلاب همان مدرسه است، بدهد، مورد بحث واقع شده است که آیا در مورد این شخص اصالت عدم خطای زاید جاری خواهد شد و یا اینکه همانند دلالت التزامیه خواهد بود که اصل عدم خطای زاید جاری نخواهد شد؟
جناب شهید صدر بر خلاف کتاب بحوث، در کتاب رجال خود به نام «مشایخ الثقات» که نوشته آقای عرفانیان است، گفته اند: خبر ثقه که «هذا الشخص عادل» حجت نخواهد بود؛ چون ممکن است که اشتباه جدیدی نباشد بلکه تکرار همان اشتباه سابق باشد که تصور بر عدالت طلاب مدرسه داشته است. ایشان از این کلام در رجال کمک گرفته و گفته اند: اگر ابن ابی عمیر تعبیر به «عن رجل» داشته باشد، در مورد او می دانیم که از ثقه نقل می کند، اما یقین وجود دارد که در مورد علی بن حمزه بطائنی و وهب بن وهب اشتباه کرده است، اما اینکه تعبیر «عن رجل» به کار می برد، شاید اشتباه جدیدی نباشد، بلکه تکرار همان اشتباه قبلی باشد.
به نظر استاد شهیدی کلام شهید صدر صحیح نیست؛ چون عقلاء حکم می کنند که به هر حال ابن ابی عمیر خبر مستقلی داده است و تعبیر «عن رجل» را به کار برده است و ظاهر آن این است که ثقه بوده است؛ چون التزام او بر این بوده است که صرفا از ثقه نقل کند و به صرف اینکه در توثیق برخی از ضعاف اشتباه کرده است، موجب نخواهد شد که عقلا از حجیت خبر ثقه بردارند.



RE: بررسی جریان اصالت عدم خطای زاید در موارد علم به تحقق خطا در خبر کلی - مسعود عطار منش - 6-دي-1397

این بحث مصداق بحث انحلال شهادت است . اگر شهادت را تعبدا حجت دانستیم باید دید موضوع حجیت مثلا اعتقاد شاهد است (ولو به کاشف غیر لفظی اعتقادش کشف شود) و یا این که موضوع حجیت نفس شهادت و اظهار لفظی است ؛  اگر موضوع حجیت را اعتقاد دانستیم ممکن است قائل به انحلال شویم چون اعتقاد به عدالت هر شخص غیر از اعتقاد به عدالت دیگری است و لکن اگر موضوع حجیت را نفس شهادت لفظی بدانیم امری وجدانی بوده و حجیتش هم منحل نخواهد بود ؛ و لکن الانصاف این است که به نظر می رسد حتی اگر موضوع حجیت را اعتقاد بدانیم نیز انحلال نخواهد داشت زیرا اگر این اعتقاد منشأ واحد داشته باشد بلحاظ وحدت منشأ عرف با خطای در برخی موارد در بقیه موارد هم متحیر میشود و احتمال وحدت منشأ نیز مخرب خواهد بود .
و اگر حجیت شهادات را از باب بنای عقلائ تصحیح کنیم باید به نظر می رسد به دلیل احتمال وحدت منشأ شهادت ، با احراز خطا در برخی موارد اصل صحت منشأ از نگاه عقلائ زیر سئوال می رود و در دیگر موارد هم متحیر میشوند .