مباحثه، تالار علمی فقاهت
رجوع قاعده اشتغال به قاعده برائت در غیر علم اجمالی - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=17)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=20)
+---- انجمن: اصول استاد گنجی (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=23)
+---- موضوع: رجوع قاعده اشتغال به قاعده برائت در غیر علم اجمالی (/showthread.php?tid=1255)



رجوع قاعده اشتغال به قاعده برائت در غیر علم اجمالی - خیشه - 22-دي-1397

در موارد غیر علم اجمالی گفته میشود اگر شک در سقوط تکلیف داشته باشیم رجوع به شک در ثبوت تکلیف میکند زیرا وقتی عملی مانند نماز انجام شد و شک شد که صحیح بوده است یا نه ، و لو این که شک در سقوط است ولی در حقیقت شک در اصل ثبوت است ولی این شک در ثبوت با شک در اصل تکلیف های معمولی تفاوتی دارد که عبارت است از اینکه در محل بحث شک در ثبوت از حیث بقاء است یعنی وقتی نماز خوانده شد و شک در سقوط شد در حقیقت شک در ثبوت از حیث بقاء تکلیف است.
این ادعا را غیر مشهور در مقابل مشهور دارند که در غیر موارد علم اجمالی قاعده برائت جاری میشود و لو این که شک در سقوط تکلیف باشد


RE: رجوع قاعده اشتغال به قاعده برائت در غیر علم اجمالی - مسعود عطار منش - 23-دي-1397

لازمۀ بیان مذکور این است که مکلف از همان ابتدائ بتواند به مصادیق مشکوک عمل نموده و بعد برائت جاری کند یعنی مثلا مولا گفت آب بیاور او از همان ابتدا چون می داند می تواند برائت جاری کند یک محتمل المائیه را می آورد و سپس در بقای تکلیف شک نموده برائت جاری میکند  این در بسیاری از موارد چیزی شبیه لعب به امر مولاست و امری است خلاف ارتکاز عقلائ لذا اگر شارع بخواهد در این گونه موارد هم ترخیص بدهد نمی تواند با بیانی عام همچون رفع ما لا یعلمون این سیره را بهم بزند و خلاصه این که ظهور ادله ترخیصیه از این گونه موارد منصرف است به دلیل خلاف ارتکاز بودن این گونه ترخیصات .


RE: رجوع قاعده اشتغال به قاعده برائت در غیر علم اجمالی - سید محسن حائری - 24-دي-1397

(23-دي-1397, 12:48)مسعود عطار منش نوشته: لازمۀ بیان مذکور این است که مکلف از همان ابتدائ بتواند به مصادیق مشکوک عمل نموده و بعد برائت جاری کند یعنی مثلا مولا گفت آب بیاور او از همان ابتدا چون می داند می تواند برائت جاری کند یک محتمل المائیه را می آورد و سپس در بقای تکلیف شک نموده برائت جاری میکند  این در بسیاری از موارد چیزی شبیه لعب به امر مولاست و امری است خلاف ارتکاز عقلائ لذا اگر شارع بخواهد در این گونه موارد هم ترخیص بدهد نمی تواند با بیانی عام همچون رفع ما لا یعلمون این سیره را بهم بزند و خلاصه این که ظهور ادله ترخیصیه از این گونه موارد منصرف است به دلیل خلاف ارتکاز بودن این گونه ترخیصات .

در اصل این نکته که آیا ادله ی رفع تکلیف از موارد شک در بقای تکلیف انصراف دارد یا خیر، قول به انصراف بسیار وجیه است. (تازه اگر تخصصا قائل به عدم شمول دلیل بر این موارد نشویم)
اما نکته ای که شما بدان اشاره کردید به تنهایی نمی تواند نمیتواند مدعایتان را اثبات کند، چرا که نکته ی لعب به امر مولی و نکته ی ارتکاز عقلائی که فرمودید نهایتا می تواند نسبت به مواردی که عبد از ابتدا میداند کاری که میخواهد انجام دهد امتثال احتمالی است، ایجاد انصراف کند.
اما مواردی که عبد ابتدا با این تصور که کاری که انجام میدهد امتثال است اقدام به عمل کند و بعد از آن شک در صحت امتثالش کند، دیگر ارتکاز عقلا موجب انصراف ادله ی برائت در چنین مواردی نمی گردد.


RE: رجوع قاعده اشتغال به قاعده برائت در غیر علم اجمالی - خیشه - 24-دي-1397

(23-دي-1397, 12:48)مسعود عطار منش نوشته: لازمۀ بیان مذکور این است که مکلف از همان ابتدائ بتواند به مصادیق مشکوک عمل نموده و بعد برائت جاری کند یعنی مثلا مولا گفت آب بیاور او از همان ابتدا چون می داند می تواند برائت جاری کند یک محتمل المائیه را می آورد و سپس در بقای تکلیف شک نموده برائت جاری میکند  این در بسیاری از موارد چیزی شبیه لعب به امر مولاست و امری است خلاف ارتکاز عقلائ لذا اگر شارع بخواهد در این گونه موارد هم ترخیص بدهد نمی تواند با بیانی عام همچون رفع ما لا یعلمون این سیره را بهم بزند و خلاصه این که ظهور ادله ترخیصیه از این گونه موارد منصرف است به دلیل خلاف ارتکاز بودن این گونه ترخیصات .

بحث لعب لازم نمیاید زیرا خیلی از موارد علم اجمالی وجود دارد و احتیاط در این موارد مصحح است مقدار دیگری از تکالیف باقی میمانند که علم اجمالی در کار نیست در انجا نیز شارع به خاطر حکمت هایی که برای برائت ذکر کرده اند ترخیص داده باشد اشکالی ندارد.


RE: رجوع قاعده اشتغال به قاعده برائت در غیر علم اجمالی - خیشه - 24-دي-1397

(24-دي-1397, 11:42)سید محسن حائری نوشته:
(23-دي-1397, 12:48)مسعود عطار منش نوشته: لازمۀ بیان مذکور این است که مکلف از همان ابتدائ بتواند به مصادیق مشکوک عمل نموده و بعد برائت جاری کند یعنی مثلا مولا گفت آب بیاور او از همان ابتدا چون می داند می تواند برائت جاری کند یک محتمل المائیه را می آورد و سپس در بقای تکلیف شک نموده برائت جاری میکند  این در بسیاری از موارد چیزی شبیه لعب به امر مولاست و امری است خلاف ارتکاز عقلائ لذا اگر شارع بخواهد در این گونه موارد هم ترخیص بدهد نمی تواند با بیانی عام همچون رفع ما لا یعلمون این سیره را بهم بزند و خلاصه این که ظهور ادله ترخیصیه از این گونه موارد منصرف است به دلیل خلاف ارتکاز بودن این گونه ترخیصات .

در اصل این نکته که آیا ادله ی رفع تکلیف از موارد شک در بقای تکلیف انصراف دارد یا خیر، قول به انصراف بسیار وجیه است. (تازه اگر تخصصا قائل به عدم شمول دلیل بر این موارد نشویم)
اما نکته ای که شما بدان اشاره کردید به تنهایی نمی تواند نمیتواند مدعایتان را اثبات کند، چرا که نکته ی لعب به امر مولی و نکته ی ارتکاز عقلائی که فرمودید نهایتا می تواند نسبت به مواردی که عبد از ابتدا میداند کاری که میخواهد انجام دهد امتثال احتمالی است، ایجاد انصراف کند.
اما مواردی که عبد ابتدا با این تصور که کاری که انجام میدهد امتثال است اقدام به عمل کند و بعد از آن شک در صحت امتثالش کند، دیگر ارتکاز عقلا موجب انصراف ادله ی برائت در چنین مواردی نمی گردد.
تفصیل شما خارج از محل بحث است. زیرا در جایی که تصور عبد بر صحت است نکات دیگری برای صحت وجود دارد. تمرکز بحث بر این نوع مثال هاست که مثلا شخصی میداند طهارت را حاصل کرده است و میداند که حدثی از او سر زده است ولی نمیداند کدام یک مقدم است و این حالت قبل از نماز است و از ابتدا با حالت شک وارد نماز میشود میگوید حالا نماز بخوانم بعدا فکر میکنم بعد از نماز هر چه فکر کرد باز هم شاک بود در این جا و لو این که شک در سقوط تکلیف دارد ولی از حیث بقاء شک ار اصل تکلیف است  و مجال برای برائت وجود دارد. از ابتدا شک در تحقق امتثال دارد.


RE: رجوع قاعده اشتغال به قاعده برائت در غیر علم اجمالی - مسعود عطار منش - 25-دي-1397

(24-دي-1397, 11:42)سید محسن حائری نوشته: [quote pid='5670' dateline='1547367483']
اما نکته ای که شما بدان اشاره کردید به تنهایی نمی تواند نمیتواند مدعایتان را اثبات کند، چرا که نکته ی لعب به امر مولی و نکته ی ارتکاز عقلائی که فرمودید نهایتا می تواند نسبت به مواردی که عبد از ابتدا میداند کاری که میخواهد انجام دهد امتثال احتمالی است، ایجاد انصراف کند.
اما مواردی که عبد ابتدا با این تصور که کاری که انجام میدهد امتثال است اقدام به عمل کند و بعد از آن شک در صحت امتثالش کند، دیگر ارتکاز عقلا موجب انصراف ادله ی برائت در چنین مواردی نمی گردد.

[/quote]

بنده عرض کردم در بسیاری از موارد نه در تمام موارد و توجهم به همین نکته ای بود که فرمودید ولی حتی در جایی که به تصور صحت فعل را انجام دهد و بعد شک کند باز در برخی موارد به نظر میرسد ارتکاز عقلائی وثیق بر لزوم اتیان به فرد متیقن است فلذا عمومات توانایی ترخیص در این گونه موارد را ندارند بله در برخی موارد مثلا در جایی که عبد هم تصور صحت داشته و هم بعد از عمل اگر بخواهد دوباره مصداق متیقن را بیاورد مؤونه زیادی داشته باشد جریان برائت چندان خلاف ارتکاز نیست .


RE: رجوع قاعده اشتغال به قاعده برائت در غیر علم اجمالی - مسعود عطار منش - 25-دي-1397

خیشه نوشته
بحث لعب لازم نمیاید زیرا خیلی از موارد علم اجمالی وجود دارد و احتیاط در این موارد مصحح است مقدار دیگری از تکالیف باقی میمانند که علم اجمالی در کار نیست در انجا نیز شارع به خاطر حکمت هایی که برای برائت ذکر کرده اند ترخیص داده باشد اشکالی ندارد.

عرض بنده این بود که در بسیاری از موارد .


RE: رجوع قاعده اشتغال به قاعده برائت در غیر علم اجمالی - سید محسن حائری - 27-دي-1397

(24-دي-1397, 19:16)خیشه نوشته: تفصیل شما خارج از محل بحث است. زیرا در جایی که تصور عبد بر صحت است نکات دیگری برای صحت وجود دارد. تمرکز بحث بر این نوع مثال هاست که مثلا شخصی میداند طهارت را حاصل کرده است و میداند که حدثی از او سر زده است ولی نمیداند کدام یک مقدم است و این حالت قبل از نماز است و از ابتدا با حالت شک وارد نماز میشود میگوید حالا نماز بخوانم بعدا فکر میکنم بعد از نماز هر چه فکر کرد باز هم شاک بود در این جا و لو این که شک در سقوط تکلیف دارد ولی از حیث بقاء شک ار اصل تکلیف است  و مجال برای برائت وجود دارد. از ابتدا شک در تحقق امتثال دارد.

اتفاقا فکر می‌کنم بحث در مورد جریان اصول ترخیصیه در شک در بقای تکلیف بیشتر ناظر به جایی است که شک مکلف پس از عمل است.
چرا که اولا این که مکلفین جهت امتثال تکلیف اقدام به کاری کنند که نمی‌دانند با آن امتثال حاصل می‌شود یا خیر، خود امری غیر عقلایی و غیر عادی است که بخواهد بحث به آن اختصاص داشته باشد بدون این که هیچ قیدی که نشان دهنده‌ی این اختصاص باشد در کلمات وجود داشته باشد.
و ثانیا به فرض هم که کلام در این قسم از موارد باشد، عقلایی نیست که با تعبیر «شک در سقوط و بقای تکلیف» بدان اشاره شود، بلکه مثلا گفته می‌شود که «شک در حصول امتثال با یک فعل خاص است» مثلا اگر شخصی نمی‌داند که «آیا عتق عبد مؤمن مورد امر شارع است یا مطلق عبد؟» تعبیر نمی‌کنند که «شک در بقای تکلیف دارد» بلکه مثلا می‌گویند «متعلق تکلیف برایش روشن نیست» یا می‌گویند «نمی‌داند چگونه می‌تواند تکلیف را امتثال کند». و تعبیر «شک در بقای تکلیف» در جایی عقلایی است که شخص کاری را انجام داد، و سپش شک کرد که آیا تکلیف از وی ساقط شد یا خیر؟
اصلا تعبیر «شک در تحقق امتثال» به وضوح ظاهر در این است که فعلی انجام شده، سپس نسبت به آن فعل شک حاصل شده که باعث حصول امتثال شده است یا خیر؟


RE: رجوع قاعده اشتغال به قاعده برائت در غیر علم اجمالی - سید محسن حائری - 27-دي-1397

(25-دي-1397, 07:59)مسعود عطار منش نوشته:
(24-دي-1397, 11:42)سید محسن حائری نوشته: [quote pid='5670' dateline='1547367483']
اما نکته ای که شما بدان اشاره کردید به تنهایی نمی تواند نمیتواند مدعایتان را اثبات کند، چرا که نکته ی لعب به امر مولی و نکته ی ارتکاز عقلائی که فرمودید نهایتا می تواند نسبت به مواردی که عبد از ابتدا میداند کاری که میخواهد انجام دهد امتثال احتمالی است، ایجاد انصراف کند.
اما مواردی که عبد ابتدا با این تصور که کاری که انجام میدهد امتثال است اقدام به عمل کند و بعد از آن شک در صحت امتثالش کند، دیگر ارتکاز عقلا موجب انصراف ادله ی برائت در چنین مواردی نمی گردد.

بنده عرض کردم در بسیاری از موارد نه در تمام موارد و توجهم به همین نکته ای بود که فرمودید ولی حتی در جایی که به تصور صحت فعل را انجام دهد و بعد شک کند باز در برخی موارد به نظر میرسد ارتکاز عقلائی وثیق بر لزوم اتیان به فرد متیقن است فلذا عمومات توانایی ترخیص در این گونه موارد را ندارند بله در برخی موارد مثلا در جایی که عبد هم تصور صحت داشته و هم بعد از عمل اگر بخواهد دوباره مصداق متیقن را بیاورد مؤونه زیادی داشته باشد جریان برائت چندان خلاف ارتکاز نیست .
[/quote]

لطف می‌فرمایید اگر مثالی بزنید برای جایی که شک مکلف مربوط به بعد از عمل است و ارتکاز عقلایی وثیقی نیز وجود دارد که لازم است اقدام به اتیان فرد متیقن نماید.
نسبت به مواردی که شخص از قبل از عمل شک دارد، ارتکاز عقلایی‌ای که بدان اشاره کردید وجدانا روشن است، اما این فرمایش اخیرتان را نمی‌توانم وجدان کنم، شاید مثالی از جانب شما کمک کند.

به نظر حقیر نمی‌رسد که غیر عقلایی و خلاف ارتکاز باشد که مولا بگوید: «اگر کاری را کردید و بعد شک کردید که آیا مطابق با مأمور به انجامش داده‌اید یا خیر، تکلیف از شما ساقط است»

اگر هم نسبت به این موارد، مورد خاصی را بتوانید مثال بزنید، نهایتا آن مورد به خاطر ارتکاز عقلا، از تحت اطلاق خارج می‌شود، چرا جمیع موارد شک در امتثال را از تحت اطلاق خارج می‌کنید؟
طبعا اخراج موارد توسط قیود لبی، به همان مقداری خواهد بود که قید اقتضا دارد. نمی‌دانم چرا اصرار دارید جمیع موارد شک در امتثال را با تمسک به خروج قطعی برخی از مصادیق، خارج از اطلاق بدانید!