مباحثه، تالار علمی فقاهت
لزوم حسن فاعلی در تحقق امتثال و سقوط تکلیف( نظریه مرحوم نائینی) - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=17)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=20)
+---- انجمن: اصول استاد گنجی (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=23)
+---- موضوع: لزوم حسن فاعلی در تحقق امتثال و سقوط تکلیف( نظریه مرحوم نائینی) (/showthread.php?tid=1258)



لزوم حسن فاعلی در تحقق امتثال و سقوط تکلیف( نظریه مرحوم نائینی) - خیشه - 24-دي-1397

مرحوم نائینی معتقد است همان طوری که در متعلق خطابات حسن فعلی لازم است، حسن فاعلی نیز لازم است. فلذا اگر فعلی از روی غفلت صادر شد ساقط نمیشود. البته تذکر این نکته لازم است که ایشان علاوه بر معنای معروف تعبدی ( قصد قربت) معنای دیگری برای تعبدی مطرح میکنند به این معنا که فعل باید از روی اختیار و اراده و التفات انجام شود. لذا اصل اولی در اوامر را تعبدی به این معنا میداند. یکی از ادله ایشان حسن فاعلی است. اگر فعل بدون التفات انجام شود حسن فاعلی ندارد پس هنوز ساقط نشده است. 
در روزهای آتی زوایای بیشتری برای این بحث بیان میشود و در فقه کثیر الابتلا است.
سوال اساسی این است که آیا در برای تحقق امثتال حسن فاعلی نیاز است؟


RE: لزوم حسن فاعلی در تحقق امتثال و سقوط تکلیف( نظریه مرحوم نائینی) - سید محسن حائری - 27-دي-1397

آیا مقصود ایشان فقط عبادات است یا در تکالیفی که محرز است عبادی نیستند نیز چنین فرمایشی دارند؟!
مثلا در «وجوب انقاذ غریق»، اگر مکلف، غریق را بدون نیت خیر نجات دهد و کاملا قصدش ریا باشد (یا به هر نحوی هیچ نیت خیری در کارش نباشد و یا اصلا کاملا نیتش شر باشد) ایشان ملتزم به این می‌شوند که این شخص تکلیف انقاذ غریق را عصیان کرده و از این جهت مستحق عقاب است؟


RE: لزوم حسن فاعلی در تحقق امتثال و سقوط تکلیف( نظریه مرحوم نائینی) - مهدی خسروبیگی - 28-دي-1397

در تعریف عبادت هست قصد امتثال امر و اگر التفات نداشته باشد که عبادت متحقق نشده ولی به نظر حسن فاعلی غیر از غفلت هست


RE: لزوم حسن فاعلی در تحقق امتثال و سقوط تکلیف( نظریه مرحوم نائینی) - مهدی خسروبیگی - 28-دي-1397

جواب سید حائری هم واضح است که مراد فقط عبادات به معنی الاخص نیست بلکه مراد کلیه امور متقوم به قصد است چون کسی توهم هم نمیکند که انقاذ غریق التفات بخواهد


RE: لزوم حسن فاعلی در تحقق امتثال و سقوط تکلیف( نظریه مرحوم نائینی) - خیشه - 29-دي-1397

(27-دي-1397, 00:47)سید محسن حائری نوشته: آیا مقصود ایشان فقط عبادات است یا در تکالیفی که محرز است عبادی نیستند نیز چنین فرمایشی دارند؟!
مثلا در «وجوب انقاذ غریق»، اگر مکلف، غریق را بدون نیت خیر نجات دهد و کاملا قصدش ریا باشد (یا به هر نحوی هیچ نیت خیری در کارش نباشد و یا اصلا کاملا نیتش شر باشد) ایشان ملتزم به این می‌شوند که این شخص تکلیف انقاذ غریق را عصیان کرده و از این جهت مستحق عقاب است؟

محط بحث ایشان در جایی است که شک شود اگر بدون اختیار و بدون التفات واجبی انجام شود آیا واجب ساقط شده است یا نه؟ ایشان اصل بر تعبدیت میگذارند به این معنا که هنوز واجب ساقط نشده است. یکی از ریشه های این ادعا بحث حسن فاعلی است. یعنی چون در محل بحث حسن فاعلی وجود ندارد در حالی که باید حسن فاعلی در امتثال وجود داشته باشد. اما درجایی که قرینه وجود دارد محل بحث نیست. شاید مثالی که شما فرمودید قرینه بر سقوط باشد.
آیا به ذهن مبارک شما این ادعا درست است یا نه؟ آیا برای امتثال حسن فاعلی لازم است یا نه؟


RE: لزوم حسن فاعلی در تحقق امتثال و سقوط تکلیف( نظریه مرحوم نائینی) - خیشه - 29-دي-1397

(28-دي-1397, 23:43)مهدی خسروبیگی نوشته: در تعریف عبادت هست قصد امتثال امر و اگر التفات نداشته باشد که عبادت متحقق نشده ولی به نظر حسن فاعلی غیر از غفلت هست

خدمت جناب خسرو باید عرض شود که فرمایش ما خروج از محل بحث است زیرا تعبدی و توصلی چند معنا دارد. یکی از معانی آن، همان معنای معروف قصد امتثال امر است. بحث در ما نحن فیه در مورد قصد امتثال نیست. بحث این است که آیا برای انجام واجبات التفات شرط است. در جایی که قرینه بر عدم لزوم است که واضح است. بحث در جایی است که قرینه نیست. مثال فقهی این بحث قرائت سوره حمد در رکعت سوم و چهارم است. اگر کسی در این دو رکعت هم حمد و هم تسبیحات میخواند و عادت بر یکی نیست. اما در نماز بدون اختیار و التفات حمد را خواند (  قصد امتثال وجود دارد) قبل از رکوع یادش آمد ( بعد از رکوع حدیث لا تعاد شاملش میشود) ایا باید برگردد دو باره با قصد حمد یا تسبیحات را بخواند. طبق بیان مرحوم نائینی چون حسن فاعلی وجود ندارد واجب ساقط نشده است.
حالا به نظر مبارک شما حسن فاعلی در واجبات باید وجود داشته باشد یا صرف حسن فعلی کفایت میکند؟


RE: لزوم حسن فاعلی در تحقق امتثال و سقوط تکلیف( نظریه مرحوم نائینی) - خیشه - 29-دي-1397

(28-دي-1397, 23:46)مهدی خسروبیگی نوشته: جواب سید حائری  هم واضح است که مراد فقط عبادات به معنی الاخص نیست بلکه مراد کلیه امور متقوم به قصد است چون کسی توهم هم نمیکند که انقاذ غریق التفات بخواهد

همان طوری که عرض شد بحث بر قصد متمرکز نیست بلکه حیث بحث حسن فاعلی است.  یعنی اگر قصد باشد ولی بدون التفات امتثال شود مانند نماز که یک قصد امر در تکبیر میشود و بعضی از اجزا بدون التفات امتثال شود.


RE: لزوم حسن فاعلی در تحقق امتثال و سقوط تکلیف( نظریه مرحوم نائینی) - سید محسن حائری - 30-دي-1397

(29-دي-1397, 09:39)خیشه نوشته:
(27-دي-1397, 00:47)سید محسن حائری نوشته: آیا مقصود ایشان فقط عبادات است یا در تکالیفی که محرز است عبادی نیستند نیز چنین فرمایشی دارند؟!
مثلا در «وجوب انقاذ غریق»، اگر مکلف، غریق را بدون نیت خیر نجات دهد و کاملا قصدش ریا باشد (یا به هر نحوی هیچ نیت خیری در کارش نباشد و یا اصلا کاملا نیتش شر باشد) ایشان ملتزم به این می‌شوند که این شخص تکلیف انقاذ غریق را عصیان کرده و از این جهت مستحق عقاب است؟

محط بحث ایشان در جایی است که شک شود اگر بدون اختیار و بدون التفات واجبی انجام شود آیا واجب ساقط شده است یا نه؟ ایشان اصل بر تعبدیت میگذارند به این معنا که هنوز واجب ساقط نشده است. یکی از ریشه های این ادعا بحث حسن فاعلی است. یعنی چون در محل بحث حسن فاعلی وجود ندارد در حالی که باید حسن فاعلی در امتثال وجود داشته باشد. اما درجایی که قرینه وجود دارد محل بحث نیست. شاید مثالی که شما فرمودید قرینه بر سقوط باشد.
آیا به ذهن مبارک شما این ادعا درست است یا نه؟ آیا برای امتثال حسن فاعلی لازم است یا نه؟

این که «اصل بر تعبدیت باشد» بدین معناست که: اصل این است که قصد امتثال امر (یا هر چیزی که در تحلیل صحیح از تعبدیت شرط است) لازم است.
این مبنا عین مبنای مرحوم آخوند است که شک در اشتراط قصد امثتال امر را مجرای جریان برائت نمی‌داند و می‌گوید همین که شک داشته باشیم در سقوط تکلیف قصد امتثال امر شرط است یا خیر، باید احتیاط کنیم.
اما آیا بحث حسن فاعلی ملازمه‌ای با بحث اشتراط قصد امتثال امر دارد؟ آیا مرادشان از حسن فاعلی همان قصد امتثال امر است؟ اگر اینگونه باشد، که می‌شود همان فرمایش مرحوم آخوند. اما اگر چیزی غیر از این می‌فرمایند، برای حقیر روشن نیست. لطف می‌فرمایید آدرس فرمایشات مرحوم نائینی را بدهید؟


RE: لزوم حسن فاعلی در تحقق امتثال و سقوط تکلیف( نظریه مرحوم نائینی) - خیشه - 30-دي-1397

(30-دي-1397, 00:33)سید محسن حائری نوشته:
(29-دي-1397, 09:39)خیشه نوشته:
(27-دي-1397, 00:47)سید محسن حائری نوشته: آیا مقصود ایشان فقط عبادات است یا در تکالیفی که محرز است عبادی نیستند نیز چنین فرمایشی دارند؟!
مثلا در «وجوب انقاذ غریق»، اگر مکلف، غریق را بدون نیت خیر نجات دهد و کاملا قصدش ریا باشد (یا به هر نحوی هیچ نیت خیری در کارش نباشد و یا اصلا کاملا نیتش شر باشد) ایشان ملتزم به این می‌شوند که این شخص تکلیف انقاذ غریق را عصیان کرده و از این جهت مستحق عقاب است؟

محط بحث ایشان در جایی است که شک شود اگر بدون اختیار و بدون التفات واجبی انجام شود آیا واجب ساقط شده است یا نه؟ ایشان اصل بر تعبدیت میگذارند به این معنا که هنوز واجب ساقط نشده است. یکی از ریشه های این ادعا بحث حسن فاعلی است. یعنی چون در محل بحث حسن فاعلی وجود ندارد در حالی که باید حسن فاعلی در امتثال وجود داشته باشد. اما درجایی که قرینه وجود دارد محل بحث نیست. شاید مثالی که شما فرمودید قرینه بر سقوط باشد.
آیا به ذهن مبارک شما این ادعا درست است یا نه؟ آیا برای امتثال حسن فاعلی لازم است یا نه؟

این که «اصل بر تعبدیت باشد» بدین معناست که: اصل این است که قصد امتثال امر (یا هر چیزی که در تحلیل صحیح از تعبدیت شرط است) لازم است.
این مبنا عین مبنای مرحوم آخوند است که شک در اشتراط قصد امثتال امر را مجرای جریان برائت نمی‌داند و می‌گوید همین که شک داشته باشیم در سقوط تکلیف قصد امتثال امر شرط است یا خیر، باید احتیاط کنیم.
اما آیا بحث حسن فاعلی ملازمه‌ای با بحث اشتراط قصد امتثال امر دارد؟ آیا مرادشان از حسن فاعلی همان قصد امتثال امر است؟ اگر اینگونه باشد، که می‌شود همان فرمایش مرحوم آخوند. اما اگر چیزی غیر از این می‌فرمایند، برای حقیر روشن نیست. لطف می‌فرمایید آدرس فرمایشات مرحوم نائینی را بدهید؟
بحث تعبدی و توصلی به معنای معروف که در کفایه مطرح شده است یکی از معانی تعبدی و توصلی است. مرحوم نائینی سه فرض دیگر در رابطه با تعبدی و توصلی مطرح کرده است که ربطی به قصد امر ندارد و بعد از فراغ از سه فرض سراغ بحث قصد امتثال میاید. سه فرضی که ایشان مطرح کرده است بسیار کاربردی در فقه است و به نظر میاید جای کار زیاد داشته باشد. بحث ایشان در اجود التقریرات تقریبا صفحه ج 1 ص 100 به بعد بیان شده است. محاضرات مرحوم خویی نیز ج 2 ص 145 به بعد بیان شده است. بحوث شهید صدر ج 2 تقریبا ص 60 به بعد بیان شده است.