مباحثه، تالار علمی فقاهت
نکته علمی: جواز قول بغیر علم ( حرف بدون اطلاع) - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش فقه (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=5)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج فقه (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=9)
+---- انجمن: فقه استاد شهیدی (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=14)
+---- موضوع: نکته علمی: جواز قول بغیر علم ( حرف بدون اطلاع) (/showthread.php?tid=1268)



جواز قول بغیر علم ( حرف بدون اطلاع) - حسین بن علی - 27-دي-1397

استاد شهیدی در درس خارج فقه 26 دی97
دلیلی بر حرمت قول بغیر علم در غیر از امور شرعیه، وجود ندارد؛ زیرا عرفا اگر قول بغیر علم مطابق با واقع باشد کذب نیست. بنابر این نسبت به آن برائت جاری می شود و احتمال اینکه مطابق واقع نباشد و کذب بشود نیز با توجه به اصل برائت منتفی می شود.
بنابر این اصل برائت، حکما و موضوعا گفتن آنچه نسبت به آن اطلاعی نداریم را در غیر از امور شرعیه و امور متعلق به آبرو و... مسلمین جایز می کند.
البته این جواز منوط به عدم حصول علم اجمالی به کذب است.


RE: جواز قول بغیر علم ( حرف بدون اطلاع) - رهـگذر - 27-دي-1397

(27-دي-1397, 19:52)حسین بن علی نوشته: استاد شهیدی در درس خارج فقه 26 دی97
دلیلی بر حرمت قول بغیر علم در غیر از امور شرعیه، وجود ندارد؛ زیرا عرفا اگر قول بغیر علم مطابق با واقع باشد کذب نیست. بنابر این نسبت به آن برائت جاری می شود و احتمال اینکه مطابق واقع نباشد و کذب بشود نیز با توجه به اصل برائت منتفی می شود.
بنابر این اصل برائت، حکما و موضوعا گفتن آنچه نسبت به آن اطلاعی نداریم را در غیر از امور شرعیه و امور متعلق به آبرو و... مسلمین جایز می کند.
حضرت امام رضوان الله علیه هم این احتمال را در مکاسب محرمه ذکر کرده اند.
ولی ظاهر اینه که اطلاقات ادله حرمت قول به غیر علم تمامه و مواردی که برای دست برداشتن از اطلاقات ذکر شده، قانع کننده نیست.


RE: جواز قول بغیر علم ( حرف بدون اطلاع) - م بهرامی - 28-دي-1397

(27-دي-1397, 19:52)حسین بن علی نوشته: استاد شهیدی در درس خارج فقه 26 دی97
دلیلی بر حرمت قول بغیر علم در غیر از امور شرعیه، وجود ندارد؛ زیرا عرفا اگر قول بغیر علم مطابق با واقع باشد کذب نیست. بنابر این نسبت به آن برائت جاری می شود و احتمال اینکه مطابق واقع نباشد و کذب بشود نیز با توجه به اصل برائت منتفی می شود.
بنابر این اصل برائت، حکما و موضوعا گفتن آنچه نسبت به آن اطلاعی نداریم را در غیر از امور شرعیه و امور متعلق به آبرو و... مسلمین جایز می کند.
البته این جواز منوط به عدم حصول علم اجمالی به کذب است.

سلام
اولا برائت با وجود قاعده عقلایی بر مذموم بودن بیان امری که به آن علم نداریم، چطور جاری میشود و برائت که یک اصل عملی است در مقام رفع تحیر است و با وجود حکم عقلا جای برائت نیست
ثانیا: برائت چطور واقع ساخت؟( احتمال اینکه مطابق واقع نباشد و کذب بشود نیز با توجه به اصل برائت منتفی می شود.)


RE: جواز قول بغیر علم ( حرف بدون اطلاع) - حسین بن علی - 28-دي-1397

(28-دي-1397, 22:58)م بهرامی نوشته: اولا برائت با وجود قاعده عقلایی بر مذموم بودن بیان امری که به آن علم نداریم، چطور جاری میشود و برائت که یک اصل عملی است در مقام رفع تحیر است و با وجود حکم عقلا جای برائت نیست
ثانیا: برائت چطور واقع ساخت؟( احتمال اینکه مطابق واقع نباشد و کذب بشود نیز با توجه به اصل برائت منتفی می شود.)

سلام
قبح عقلائی برای کذب نیز در حدی نیست تا بتوان با آن اثبات حرمت کرد البته در امور مربوط به آبرو مردم و... قبح شدید دارد اما قبح آن به طور مطلق در حدی که مستلزم حرمت باشد صحیح نیست
ثانیا اصل برائت موضوع را اثبات نمی کند بلکه کذب بودن آنرا که شبهه مصداقیه است منتفی می کند.


RE: جواز قول بغیر علم ( حرف بدون اطلاع) - محمود رفاهی فرد - 2-بهمن-1397

آیا روشن است که برائت نسبت به شک در متعلق جاری می شود؟ یک موقع در موضوع شک داریم مثلا نمی دانیم این شخص، مومن هست که اهانت به او حرام باشد یا نه، اما اگر محرز است که این شخص، مومن است ولی نمی دانیم این کار، اهانت هست یا نه، آیا برائت جاری می شود؟ آیا نمی توان گفت چون موضوع حکم، محرز است فعلیت حکم هم محرز است (چرا که فعلیت حکم دائر مدار فعلیت موضوع است)و تبعا مجرای اشتغال است و نه برائت. چنانکه در واجبات هم به صرف این که موضوع، محرز شد مجرای اشتغال می شود.
ثانیا این که نوشته اید قبح عقلائی کذب در حد حرمت نیست...آیا ملاک قبح عقلائی است یا قبح واقعی؟ اگر قبح کذب را پذیرفته ایم و ولو به ادله ی شرعی، محرز شد که قبح کذب در واقع بسیار شدید است، (ولو آن ادله ی شرعی خودشان مفید حرمت نباشند) آیا نمی توان اثبات حرمت کرد؟
ثالثا این معیار از کجا آمده که اگر قبح، شدید بود دلیل حرمت می شود و الا فلا؟


RE: جواز قول بغیر علم ( حرف بدون اطلاع) - سید محسن حائری - 2-بهمن-1397

(2-بهمن-1397, 10:42)محمود رفاهی فرد نوشته: آیا روشن است که برائت نسبت به شک در متعلق جاری می شود؟ یک موقع در موضوع شک داریم مثلا نمی دانیم این شخص، مومن هست که اهانت به او حرام باشد یا نه، اما اگر محرز است که این شخص، مومن است ولی نمی دانیم این کار، اهانت هست یا نه، آیا برائت جاری می شود؟ آیا نمی توان گفت چون موضوع حکم، محرز است فعلیت حکم هم محرز است (چرا که فعلیت حکم دائر مدار فعلیت موضوع است)و تبعا مجرای اشتغال است و نه برائت. چنانکه در واجبات هم به صرف این که موضوع، محرز شد مجرای اشتغال می شود.

ظاهرا ایشان شک در کذب بودن یک کلام را شک در موضوع می‌پندارند. دقیقا مانند شک در خمر بودن یک مایع.
لذا اگر نمی‌دانیم که فلان جمله دروغ است یا خیر، نمی‌دانیم که آیا حرمتی نسبت به بیان کردن آن جمله نسبت به ما فعلی شده است یا خیر؟

اگر در این جهت (که شک در کذب بودن یک جمله، شک در متعلق است، نه موضوع) مناقشه داشته باشید هر چند وجیه است، اما در هر صورت خارج از پیش‌فرض ایشان است و بحثی صغروی و چه بسا بحثی مبنایی خواهد بود.


RE: جواز قول بغیر علم ( حرف بدون اطلاع) - مسعود عطار منش - 3-بهمن-1397

به نظر می رسد در این بحث بین کذب خبری و مخبری خلط شده است .
کذب خبری یعنی عدم مطابقت محتوای خبر با واقع ولو مخبر از راستگوترین افراد باشد ولی ممکن است در مورادی کذب خبری داشته باشد مثلا از روی غفلت خبری را می دهند که جهل مرکب به عدم مطابقت محتوایش به واقع را دارد .
کذب مخبری یعنی عدم اعتقاد مخبر به مطابقت محتوا با واقع یعنی وقتی مخبری خبری را بصورت جزمی می دهد ظاهر کلام این است که اسناد قطعی میدهد به واقع و حال آن که این جزم در وی وجود ندارد چون فرض این است که نگفته شاید یا احتمالا یا ... بلکه بصورت جزمی از واقع خبر داده است که این معنا از کذب با صداقت جمع نمیشود و اتصاف شخص به کذاب بودن نیز فرع این نوع از کذب است .
و من هنا یظهر اگر شخصی بدون اعتقاد به باز بودن مدرسه و مثلا با تردید در این مساله اخبار جزمی به باز بودن مدرسه بدهد ولو در واقع مدرسه باز باشد ولی این شخص در عین این که صدق خبری دارد ، متصف به کاذب بودن میشود یعنی یک مخبر کاذب است فلذا با شک در مطابقت و عدم مطابقت برائت معنا ندارد چون صدق کذب مخبری قطعی به نظر می رسد فتامل.
علی ای حال به نظر می رسد استظهار ما از ادله مذمت  و حرمت کذب به تناسبات عقلائی کذب مخبری باشد نه خبری و با نگاه ما به این مطلب جریان برائت نیز تحت تاثیر قرار می گیرد.


RE: جواز قول بغیر علم ( حرف بدون اطلاع) - حسین بن علی - 5-بهمن-1397

(3-بهمن-1397, 08:55)مسعود عطار منش نوشته: علی ای حال به نظر می رسد استظهار ما از ادله مذمت  و حرمت کذب به تناسبات عقلائی کذب مخبری باشد نه خبری و با نگاه ما به این مطلب جریان برائت نیز تحت تاثیر قرار می گیرد.

استاد این استظهار را نمی پذیرند؛ زیرا ادله حرمت کذب عرفا به کذب خبری می گویند ولذا در موارد صدق خبری و کذب مخبری به هیچ عنوان کذب صدق نمی کند و عنوان کذب مخبری اصلا عرفی نیست.


RE: جواز قول بغیر علم ( حرف بدون اطلاع) - مسعود عطار منش - 7-بهمن-1397

(5-بهمن-1397, 17:21)حسین بن علی نوشته:
(3-بهمن-1397, 08:55)مسعود عطار منش نوشته: علی ای حال به نظر می رسد استظهار ما از ادله مذمت  و حرمت کذب به تناسبات عقلائی کذب مخبری باشد نه خبری و با نگاه ما به این مطلب جریان برائت نیز تحت تاثیر قرار می گیرد.

استاد این استظهار را نمی پذیرند؛ زیرا ادله حرمت کذب عرفا به کذب خبری می گویند ولذا در موارد صدق خبری و کذب مخبری به هیچ عنوان کذب صدق نمی کند و عنوان کذب مخبری اصلا عرفی نیست.

یکی از راهها برای استظهار درست و کشف ارتکاز عرف نگاه به آثاری است که عرف بر شیء مترتب می کنند یعنی اگر عرف حسن و قبح کذب را مرتبط به فاعل دید یعنی کذاب بودن را قبیح دانست و صادق بودن را حسن دانست پس عرف ارتکازا فاعل یعنی مخبر را ملاحظه نموده است و در ارتکازش به صدق و کذب از منظر مخبر نگاه کرده است نه نفس خبر .
اشتباه نشود مراد بنده این نیست که عرف صدق و کذب خبری را نمی فهمد و همیشه مخبری می فهمد بلکه مقصد بنده این است که عرف هر دو مفهوم را درک می کند ولی بطور متعارف آثاری همچون تحسین و تقبیح را بر مخبر مترتب می کند نه خود خبر و همین امری متعارف منشأ این می شود که نهی از کذب منصرف به همان کذبی باشد که در نزد عرف هم منشأ حسن و قبح است و آن کذب مخبری است و الله العالم .