مباحثه، تالار علمی فقاهت
ملاک محاسبه دو فرسخ برای استثناء از وجوب نماز جمعه - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش فقه (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=5)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج فقه (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=9)
+---- انجمن: فقه استاد گنجی (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=13)
+---- موضوع: ملاک محاسبه دو فرسخ برای استثناء از وجوب نماز جمعه (/showthread.php?tid=1291)



ملاک محاسبه دو فرسخ برای استثناء از وجوب نماز جمعه - سید رضا حسنی - 11-بهمن-1397

یک دسته از کسانی که از وجوب نماز جمعه استثناء شده اند کسانی هستند که با فاصله ی دو فرسخ از نماز جمعه واقع شده اند. بحث در این است که ملاک این دو فرسخ بودن چیست؟ ایا خود شخص است یا خانه ی او یا روستای او؟
ملاک محاسبه دو فرسخ
بحثی که در اینجا مانده است همان بحثی است که در فرسخ بود. این مسافت فرسخین را چگونه محاسبه کنیم؟ آیا بین بلدین ملاک است که باید دو فرسخ فاصله باشد؟ یا بین مسجد جامع ها و یا بین اشخاص ملاک است؟ ملاک در این مسافت چیست؟!! در روایت فقط فرموده است که هر کسی سر دو فرسخ است چنین حکمی دارد، مراد از دو فرسخ چیست؟
جمود بر روایات اینگونه اقتضاء می کند که خود شخص را معیار قرار دهیم. آن طرف هم نماز جمعه را مطرح کرد. فرمود نماز جمعه بر کسی که بر راس فرسخین است واجب است. ظاهر روایات این است که بین خود شخص و نماز جمعه  این مقدار مسافت فاصله باشد. این مطلب یک لازمه ای دارد که اگر بتوان آن لازمه را حل کرد، به ظاهر روایات اخذ می کنیم؛ در غیر اینصورت باید جمود بر لفظ را کنار بگذاریم. آن لازمه این است که کسی که در خانه اش نشسته است و بین او و نماز جمعه دو فرسخ است، مثلا اگر صبح رفت نان بخرد، یک مقدار جلو تر رفت و از دو فرسخ کم شد، باید بگوییم که چون از دو فرسخ کم شده است باید به نماز جمعه برود در حالی که این مطلب گفتنی نیست. یا مثال دیگر اینکه الان فاصله ی بین شخص تا نماز جمعه 50 متر کمتر از دو فرسخ است، حال اگر به مسجد محله اش که آن طرف تر است رفت، بگوییم که دیگر دو فرسخ محقق شده است و نماز جمعه بر او واجب نیست. یا حتی در خانه هم این مشکل متصور است. خانه ها بزرگ بوده است.اگر آخر خانه اش نشسته باشد دو فرسخ محقق است و واجب نیست ولی اگر صدر خانه اش نشسته باشد واجب است!!! این مطالب گفتنی نیست. البته برخی از مثال ها واضح است و جای بحثی ندارد مثل اینکه کسی صبح به صحرا رفته است و در زمین کشاورزی اش نشسته است، می توان گفت که دو فرسخ محقق است و نماز بر او واجب نیست. یا بالعکس کسی که آمده است به مهمانی، چند مدتی آنجا مانده است و آنجا نیز فاصله اش کمتر از دو فرسخ است، شکی نیست که نماز بر او واجب است. لکن در مثال هایی که مشکل آفرین است و گفتنی نیست، می دانیم که مذاق شارع این نیست که شخص این طرف خانه اش باشد نماز جمعه بر او واجب باشد و آن طرف خانه اش باشد نماز جمعه واجب نباشد. این مطالب گفتنی نیست لذا نمی توان جمود بر الفاظ روایات داشت. نمی توان به آن سعه ای که ظاهر لفظ اقتضاء می کند اکتفاء کرد. این یک امر عرفی است. کسی که در خانه اش است و می رود در باز کند عرفا می گویند فاصله ی شما با نماز جمعه دو فرسخ نمی شود و بر شما واجب است نماز جمعه بخوانید ولو اینکه بخواهد حدود صد متر آن طرف تر برای نان خریدن برود. خلاصه اینکه نمی شود به لفظ این روایات تعبد داشت. ما نظرمان این است که ظاهر روایت ولو نماز جمعه در یک طرف و در طرف دیگر شخص مکلف است ولی این مسافت عرفی است. عرفا می گویند که مردمی که در این روستا هستند دو فرسخ تا نماز جمعه فاصله دارند ولو اینکه این شخص وقتی زمینش می آید و بر می گردد نسبت به نماز جمعه،فاصله اش کم و زیاد می شود. ولی می گویند آنچه مهم است جایگاه محل قرار وی می باشد نه اینکه شخص هر جا رفت مسافت نیز به نسبت به آن تغییر کند. جایگاه و منزل او مهم است. ما نمی گوییم بلد حساب می شوید، ما می گوییم اشخاص  را حساب می کنیم ولی اینقدر دقت در الفاظ روایت را مجاز نمی دانیم و می گوییم یک امر عرفی است. همینکه این مردم عرفا اینمقدار فاصله داشته باشند می گوییم که کافی است. 
این بیانات زمانی که بیان می شد از مخاطب ایشان عرف بوده است. فقهای صدر اول هم همین گونه عرفی معنا می کرده اند.

تاریخ درس: دهم بهمن ماه 97