مباحثه، تالار علمی فقاهت
بررسی مطالبه وجه در مقابل عرض - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش فقه (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=5)
+--- انجمن: سوالات علمی (فقهی) (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=40)
+--- موضوع: بررسی مطالبه وجه در مقابل عرض (/showthread.php?tid=1334)

صفحات 1 2


بررسی مطالبه وجه در مقابل عرض - 82036 - 27-بهمن-1397

 مطالبه وجه در مقابل عرض

غیبت کننده از غیبت شونده حلیت مطالبه می نماید.
آیا غیبت شونده می تواند مطالبه وجه نماید و حلیت را مشروط به مال کند؟
آیا این مطالبه شرعی بوده و دعای غیبت کننده برای وی، تاثیری در حلیت ندارد؟


RE: بررسی مطالبه وجه در مقابل عرض - سید محسن حائری - 27-بهمن-1397

در حق الله که طبعا فقط توبه لازم است و ارتباطی به غیبت شونده ندارد.

اما اگر قائل باشیم که در اینجا حق الناس هم هست و غیبت شونده حق دارد که وی را ببخشد یا خیر، طبعا مخیر است در شرائطی خاص غیبت کننده را ببخشد (پول بگیرد یا هر چیز دیگری). چه وجهی برای اشکال وجود دارد؟


RE: بررسی مطالبه وجه در مقابل عرض - 82036 - 6-اسفند-1397

دو مطلب در نوشته تان قابل عرض است.

1- مسلم است که در غیبت حق الناس وجود دارد فلذا بحث فرضی نیست که اگر قائل شویم. انچه ممکن است تامل شود در حق الله در غیبت باشد لکن حق الناس بودن آن جای تردید ندارد.


2- اینکه جواز مطالبه را مسلم دانستید، نیازمند دلیل است.
آیا شخص برای اینکه در جلسه مختصری غیبت شده است می تواند مطالبه یک میلیون تومان و بیشتر از آن کند و بر غیبت کننده لازم است که مبلغ را بپردازد؟؟

اگر دلیلی بر این امر باشد باید رابطه آن با روایات کفایت دعا و استغفار غیبت کننده ملاحظه شود.


RE: بررسی مطالبه وجه در مقابل عرض - سید محسن حائری - 7-اسفند-1397

(6-اسفند-1397, 12:53)82036 نوشته: 1- مسلم است که در غیبت حق الناس وجود دارد فلذا بحث فرضی نیست که اگر قائل شویم. انچه ممکن است تامل شود در حق الله در غیبت باشد لکن حق الناس بودن آن جای تردید ندارد.

لطف بفرمایید دلیل مسلم شمردن وجود حق الناس در مسأله‌ی غیبت را بفرمایید. تا جایی که خاطرم هست (تازگی مراجعه نداشته‌ام) حد اقل فتوای برخی از فقها این است که طلب بخشش بر غیبت کننده واجب نیست، چرا که در غیبت تنها حق الله پایمال شده است.

(6-اسفند-1397, 12:53)82036 نوشته: 2- اینکه جواز مطالبه را مسلم دانستید، نیازمند دلیل است.
آیا شخص برای اینکه در جلسه مختصری غیبت شده است می تواند مطالبه یک میلیون تومان و بیشتر از آن کند و بر غیبت کننده لازم است که مبلغ را بپردازد؟؟

فرض بفرمایید کسی بنده را ایذاء کرده باشد و مطالبه‌ی بخشش کند. آیا بنده مخیر هستم که وی را نبخشم یا خیر؟ اگر حق دارم وی را نبخشم، ممکن است شخص بگوید من تمام دنیا را به تو می‌دهم که من را ببخشی، و من بگویم نمی‌خواهم ببخشم. امر عجیبی است؟ وقتی اختیارش دست من است، چه دلیلی بر محدود کردن این اختیار وجود دارد؟ غیبت هم مانند ایذاء.
لزوم پرداخت وجه در فرض مطالبه‌ی شخص غیبت شونده، وجوب شرعی نیست که از ثبوت این وجوب تعجب کنید. بلکه وجوب عقلی است. اگر شخص به دنبال رفع عقاب اخروی است، عقلا بر وی لازم خواهد بود که وجه را ببخشد.
به عبارت دیگر، عدم پرداخت وجه توسط غیبت کننده، برای خودش عقاب مستقلی به دنبال ندارد. بلکه اگر به دنبال رفع عقاب بابت حق الناس باشد، مجبور است آن وجه را پرداخت کند.

(6-اسفند-1397, 12:53)82036 نوشته: اگر دلیلی بر این امر باشد باید رابطه آن با روایات کفایت دعا و استغفار غیبت کننده ملاحظه شود.

همین روایات کفایت دعا و استغفار غیبت کننده، شاهدی بر عدم ثبوت حق الناس در مورد غیبت است.


RE: بررسی مطالبه وجه در مقابل عرض - محمود رفاهی فرد - 8-اسفند-1397

انگار تلازم گرفتید بین پایمال شدن حق الناس در غیبت با وجوب استحلال. این تلازم چه دلیلی دارد؟ چه اشکالی دارد بگوییم قطعا مومن نسبت به آبرویش حق دارد و با غیبت ، این حق پایمال می شود، اما حلالیت طلبیدن واجب نیست(مگر با حلالیت طلبیدن جبران حق پایمال شده می شود؟)


RE: بررسی مطالبه وجه در مقابل عرض - سید محسن حائری - 8-اسفند-1397

فرض بحث مطرح شده در جایی است که شخص غیبت شونده حق بخشیدن و نبخشیدن دارد. این که آیا دو نوع حق الناس داریم (قابل بخشش و غیر قابل بخشش) یا نداریم و غیبت کدام نوع است، خود بحثی دیگر است.


RE: بررسی مطالبه وجه در مقابل عرض - javad mog - 10-اسفند-1397

اینکه غیبت شونده میتواند رضایت و عفو خود را مشروط به پرداخت وجهی کند قطعا اشکالی ندارد چرا که رضایت خود شخص فعلی قلبی و میشود مشروط به چیزی باشد و اگر کسی مطالبه ان را دار باید شرط را انجام دهد اگر میخواهید بحث مفیدی انجام شود اینگونه بحث شود در صورتی که غیبت شونده طرح شکایت در دادگاه شرعی نماید ایا قاضی میتواند در مقابل ذهاب ماء وجه غیبت شونده ، غیبت کننده را وادار به پرداخت غرامت کند و ایا اینگونه خسارات معنوی قابل تقویم به مال هست یا خیر؟


RE: بررسی مطالبه وجه در مقابل عرض - محمدعلی - 10-اسفند-1397

اینکه غیبت حق الناس است اول کلام است چون ظاهرا عده از فقها طلب حلالیت از شخص غیبت شونده رو واجب نمیدونن


RE: بررسی مطالبه وجه در مقابل عرض - حسن رضايى بحرينى - 12-اسفند-1397

مسأله مبتنى بر "ايا غيبت حق الناس از قبيل حق مالي است يا نه" ، كه بعداً نوبت به "اسقاط حق" ميرسد، كه مغتاب طلب وجه نمايد (مثلاً). اضافه بر اينكه اگر كسى قائل شد كه "غيبت حق الناس است" بايد "وجوب استحلال" نتيجه بگيرد ، واين مسأله اختلافى هست ..
سؤال أساسى: ايا ميشود از روايات كفاره غيبت استظهار كرد كه "غيبت حق الناس است ، من قبيل حق مالي" ؟ محل اختلاف است ..
بيان ذلك:
الشيخ الانصاري در مكاسب محرمه:
والإنصاف، أن الأخبار الواردة في هذا الباب كلها غير نقية السند، وأصالة البراءة تقتضي عدم وجوب الاستحلال ولا الاستغفار، وأصالة بقاء الحق الثابت للمغتاب (بالفتح) على المغتاب (بالكسر) تقتضي عدم الخروج منه إلا بالاستحلال خاصة، لكن المثبت لكون الغيبة حقا - بمعنى وجوب البراءة منه - ليس إلا الأخبار غير النقية السند، مع أن السند لو كان نقيا كانت الدلالة ضعيفة، لذكر حقوق اخر في الروايات، لا قائل بوجوب البراءة منها..


RE: بررسی مطالبه وجه در مقابل عرض - حسن رضايى بحرينى - 12-اسفند-1397

مسأله مبتنى بر "ايا غيبت حق الناس از قبيل حق مالي است يا نه" ، كه بعداً نوبت به "اسقاط حق" ميرسد، كه مغتاب طلب وجه نمايد (مثلاً). اضافه بر اينكه اگر كسى قائل شد كه "غيبت حق الناس است" بايد "وجوب استحلال" نتيجه بگيرد ، واين مسأله اختلافى هست ..
سؤال أساسى: ايا ميشود از روايات كفاره غيبت استظهار كرد كه "غيبت حق الناس است ، من قبيل حق مالي" ؟ محل اختلاف است ..
بيان ذلك:
الشيخ الانصاري در مكاسب محرمه:
والإنصاف، أن الأخبار الواردة في هذا الباب كلها غير نقية السند، وأصالة البراءة تقتضي عدم وجوب الاستحلال ولا الاستغفار، وأصالة بقاء الحق الثابت للمغتاب (بالفتح) على المغتاب (بالكسر) تقتضي عدم الخروج منه إلا بالاستحلال خاصة، لكن المثبت لكون الغيبة حقا - بمعنى وجوب البراءة منه - ليس إلا الأخبار غير النقية السند، مع أن السند لو كان نقيا كانت الدلالة ضعيفة، لذكر حقوق اخر في الروايات، لا قائل بوجوب البراءة منها..