مباحثه، تالار علمی فقاهت
تفاوت عام بدلی با عام شمولی در حمل عام بر خاص - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش فقه (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=5)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج فقه (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=9)
+---- انجمن: فقه استاد سیدمحمدجواد شبیری (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=51)
+---- موضوع: تفاوت عام بدلی با عام شمولی در حمل عام بر خاص (/showthread.php?tid=1350)



تفاوت عام بدلی با عام شمولی در حمل عام بر خاص - محمود رفاهی فرد - 1-اسفند-1397

جلسه 97/11/28
اگر یک دلیل عام (یا مطلق/به نظر ما در این بحث فرقی بین عموم و اطلاق نیست) و یک دلیل خاص داشتیم، در صورتی که عموم، به نحو بدلی باشد حمل عام بر خاص متوقف بر مفهوم داشتن دلیل خاص نیست و با همان منطوق، تنافی بین دلیلین که با حمل عام بر خاص حل می شود حاصل است. اما اگر عموم به نحو شمولی باشد در این صورت حصول تنافی متوقف بر مفهوم داشتن دلیل خاص است.
مثلا اگر یک دلیل می گوید ان ظاهرت فاعتق رقبه و دلیل دیگر می گوید ان ظاهرت فاعتق رقبه مومنه، ولو قید ایمان، مفهوم نداشته باشد، ظاهر امر در تعیینی بودن است بنا بر این طبق منطوق دلیل دوم، عتق رقبه وجوب تعیینی دارد. از سوی دیگر ظاهر دلیل اول این است که تمام وظیفه در فرض ظهار، عتق رقبه است. بنا بر این، تنافی بین دلیلین حاصل می شود.
اما در عام شمولی مثلا یک دلیل می گوید اکرم العلماء و دلیل ذدیگر می گوید اکرم الفقهاء، اگر دلیل عنوان فقهاء در دلیل دوم مفهوم نداشته باشد تنافی ای بین دلیلین پیش نمی آید. چون در عام شمولی انحلال رخ می دهد و اکرم العلماء به منزله ی اکرم العالم الفقیه و اکرم العالم غیر الفقیه است. حال اگر در دلیل دیگری اکرم العالم الفقیه بیاید دیگر تنافی ای با این نخواهد داشت.
به تعبیر دیگر در عام بدلی، مولی یک فرد می خواهد؛ حال یک دلیل می گوید آن یک فرد باید رقبه باشد و تمام الوظیفه این است و دلیل دیگر می گوید آن یک فرد باید رقبه ی مومنه باشد و این فرد، بدلی نیز ندارد. بدل نداشتن هم از منطوق قضیه بر می آدی و متوقف بر مفهوم داشتن نیست. اما در عام شمولی مثلا یک دلیل می گوید شما ده وظیفه دارید و دلیل دیگر، پنج تای آن ها را بیان می کند. می بینیم که صرف منطوق ها با هم تنافی ای ندارند.
(شاید بتوان این گونه گفت که وقتی دلیلین، مثبتین هستند، تنافی متوقف بر اتحاد در شخص الحکم است. پس یک شخص الحکم داریم و یک دلیل می گوید آن یک حکم، وجوب عتق رقبه است و دلیل دیگر می گوید وجوب عتق رقبه ی مومنه است. حالا آیا رقبه ی کافره، وجوب دیگری دارد یا نه (مفهوم) دخلی به این امر ندارد. اما در عام بدلی، یک دلیل 10 حکم بیان می کند و دلیل دیگر 5تای آن ها را بیان می کند و لذا بدون مفهوم، تنافی پیش نمی آید.
لکن در عام بدلی ما به این تمسک شد که دلیل عام می گوید تمام وظیفه، عتق رقبه است. آیا نمی توان همین بیان را در عام شمولی گفت؟ دلیل عام می گوید تمام حکمی که جعل شده است وجوب اکرام عالم است و دلیل دیگر می گوید تمام حکم، وجوب اکرام فقیه. (گویی این گونه لحاظ شده که در بدلی، چون ضیق در ناحیه ی دلیل خاص هست، این که دلیل عام تمام الوظیفه را تعیین کند باعث تنافی می شود اما در شمولی ضیق در ناحیه ی همان عام هست و عام هست که وظیفه ی بیشتری را دارد ثابت می کند و لذا این که عام در مقام بیان تمام الوظیفه باشد باعث تنافی نمی شود. ولی به هر حال، اگر در مقام بیان بودن را نسبت به تمام الوظیفه نگوییم بلکه نسبت به تمام الجعل بگوییم باز هم تنافی پیش می آید. الا این که مناقشه شود در دلالت لفظ بر این که تمام الجعل این است.)