مباحثه، تالار علمی فقاهت
میزان اعتماد قدماء بر قرائن در اعتبار سنجی احادیث - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش رجال (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=29)
+--- انجمن: قواعد رجال (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=30)
+--- موضوع: میزان اعتماد قدماء بر قرائن در اعتبار سنجی احادیث (/showthread.php?tid=1460)



میزان اعتماد قدماء بر قرائن در اعتبار سنجی احادیث - محمود رفاهی فرد - 9-ارديبهشت-1398

یکی از مسائل مهم که در مباحث مختلفی تاثیر گذار است این است که رویکرد قدماء اصحاب در مواجهه با احادیث منقول از ائمه علیهم السلام به چه نحو بوده است. آیا عمده ی اعتماد آن ها بر سند بوده است و یا قرائن فراوانی در دسترس آن ها بوده و عمده ی اعتماد آن ها نه بر وثاقت راویان بلکه بر آن قرائن بوده است؟ این بحث در اصول (استدلال به سیره یا اجماع برای اثبات حجیت خبر واحد) و در رجال تاثیر گذار است. مثلا استاد سید علیرضا حسینی دلالت اکثار بر وثاقت را انکار می کنند (این مطلب را در نشستی در مدرسه ی فقهی امام باقر علیه السلام ارائه نمودند) به نظر می رسد که رکن مهم اشکال ایشان بر نظریه ی اکثار، به همین مساله بر می گردد که احادیث امامیه، تا چه میزان محفوف به قرائن بوده است. ایشان قائل اند که اعتماد عمده ی قدما بر قرائن موجب وثوق بوده است (مانند صاحب معالم در منتقی و شیخ بهایی در مشرق الشمسین) بنا بر این ولو در ظرف اکثار، این که اعتماد بر وثاقت راوی بوده است احراز نمی شود.
در مقابل، استاد سید محمد جواد شبیری این مطلب را که عمده ی اعتماد قدماء بر قرائن بوده دارای شاهد قوی نمی دانستند و شواهدی بر خلاف اقامه می کردند. از جمله این که شیخ طوسی در عده در بیان سیره ی اصحاب در نحوه ی عمل به اخبار می نویسند:
... حتى أن واحدا منهم إذا أفتى بشي‏ء لا يعرفونه سألوه من أين قلت هذا؟ فإذا أحالهم على كتاب معروف، أو أصل مشهور، و كان راويه ثقة لا ينكر حديثه، سكتوا و سلموا الأمر في ذلك و قبلوا قوله‏
در عبارت و کان راویه ثقه، منظور از راوی، مولف است (مانند عبارت شیخ طوسی در مقدمه ی فهرست (ما صنفوه من التصانیف و رووه من الاصول))
می بینم که صرفِ بودن روایت در اصل مشهور را کافی ندانسته و وثاقت مولف اصل را شرط کرده اند (البته در این عبارت، جای بحث هست. مضافا این که در منتقی و مشرق الشمسین هم چه بسا صرف بودن در اصل مشهور را قرینه ی کافی ندانند)
همچنین در موارد متعددی نیز، شیخ صدوق با توجه به سند حدیث، در مورد حدیث داوری می کند (این هم به تنهایی شاهد نیست. از سوی دیگر هم در مواردی، با وجود ضعف سندی، حدیث را معتبر دانسته و حتی تعبیر به صحیح کرده اند (؟)...)