مباحثه، تالار علمی فقاهت
عدم وثاقت سهل بن زیاد - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش رجال (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=29)
+--- انجمن: بررسی راویان (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=31)
+--- موضوع: عدم وثاقت سهل بن زیاد (/showthread.php?tid=1788)



عدم وثاقت سهل بن زیاد - هادی اسکندری - 10-بهمن-1398

عدم وثاقت سهل بن زیاد

استاد شهیدی:
نجاشی در مورد سهل بن زیاد چنین آورده است: «سهل بن زياد أبو سعيد الآدمي الرازي: كان ضعيفا في الحديث، غير معتمد فيه. و كان أحمد بن محمد بن عيسى يشهد عليه بالغلو و الكذب و أخرجه من قم إلى الري و كان يسكنها، و قد كاتب أبا محمد العسكري عليه السلام على يد محمد بن عبد الحميد العطار للنصف من شهر ربيع الآخر سنة خمس و خمسين و مائتين. ذكر ذلك أحمد بن علي بن نوح و أحمد بن الحسين رحمهما الله. له كتاب التوحيد، رواه أبو الحسن العباس بن أحمد بن الفضل بن محمد الهاشمي الصالحي عن أبيه عن أبي سعيد الآدمي. و له كتاب النوادر، أخبرناه محمد بن محمد قال: حدثنا جعفر بن محمد، عن محمد بن يعقوب قال: حدثنا علي بن محمد، عن سهل بن زياد، و رواه عنه جماعة»[1]. أحمد بن محمد بن عیسی شخصی بود که برقی را به قمرود و سهل بن زیاد را به ری تبعید کرد.
شیخ طوسی در استبصار نسبت به سهل چنین آورده است «أَمَّا الْخَبَرُ الْأَوَّلُ فَرَاوِيهِ أَبُو سَعِيدٍ الْأَدَمِيُّ وَ هُوَ ضَعِيفٌ جِدّاً عِنْدَ نُقَّادِ الْأَخْبَارِ وَ قَدِ اسْتَثْنَاهُ أَبُو جَعْفَرِ بْنُ بَابَوَيْهِ فِي رِجَالِ نَوَادِرِ الْحِكْمَةِ»[2] و این عبارت بیان‌گر آن است که یکی از افرادی که توسط صدوق به تبعیت از ابن ولید، از رجال کتاب نوادر الحکمه محمد بن أحمد بن یحیی أشعری استثناء شده وبه روایات آنان عمل نمی‌شود، سهل بن زیاد است.
کشی از فضل بن شاذان چنین نقل کرده است: «قَالَ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ الْقُتَيْبِيُّ، سَمِعْتُ الْفَضْلَ بْنَ شَاذَانَ، يَقُولُ فِي أَبِي الْخَيْرِ وَ هُوَ صَالِحُ بْنُ سَلَمَةَ أَبِي حَمَّادٍ الرَّازِيُّ كَمَا كَنَّى، وَ قَالَ عَلِيٌّ: كَانَ أَبُو مُحَمَّدٍ الْفَضْلُ يَرْتَضِيهِ وَ يَمْدَحُهُ وَ لَا يَرْتَضِي أَبَا سَعِيدٍ الْآدَمِيَّ وَ يَقُولُ هُوَ الْأَحْمَقُ»[3].
برخی گفته اند این عبارت دلیل بر وثاقت سهل است زیرا فضل بن شاذان عیب دیگری پیدا نکرده است و تنها نادان بودن سهل بن زیاد را مطرح کرده است که مشکلی ایجاد نمی کند و نادان بودن با وثاقت منافات ندارد؛ لکن به نظر می‌رسد عبارت مذکور دلیل بر وثاقت نمی شود و کفایت کردن فضل بن شاذان به ذکر نادان بودن فضل به این سبب بوده است که فضل تا این مقدار اطلاع داشته است و نه بیشتر؛ لکن باقی رجالیین اطلاعات بیشتری داشته‌اند فلذا عدم وثاقت او را بیان کرده اند.
نظر آقای زنجانی بر این است که از آن‌جا که قمی‌ها نسبت به غلوّ حساس بوده‌اند، سریع افراد را متّهم به غلو می کردند و تضعیفات سهل نیز ناشی از اتّهام به غلوّ بوده است و الا سهل بن زیاد از ثقات است. شاهد این مطلب آن است که شیخ کلینی در کافی با واسطه «عدة من اصحابنا» که از أجلاء بوده اند، بیش از دو هزار روایت از سهل نقل کرده است و مسلما کلینی کتاب خود را با نقل از انسان کاذب غیر ثقه‌ای، بی اعتبار نمی کند.
در جواب گفته می‌شود: کثرت نقل از جانب کلینی در کافی کاشف از آن است که ایشان سهل بن زیاد را قبول داشته است؛ لکن توثیق عملی کلینی با تضعیف بزرگان فوق الذکر تعارض کرده و قرینه‌ای بر این‌که تعبیر «کذب» در عبارت «یشهد علیه بالغلو و الکذب» از جانب نجاشی، کذب ناشی از اتهام غلو بوده است، وجود ندارد؛ خصوصا که نجاشی از قمیین نبوده است. این‌که مکتب قم در آن زمان به شدت مخالف غلو بوده‌اند، امری واضح است؛ کما این‌که این مطلب از برخورد شیخ صدوق در فقیه مشخص است؛ به طور مثال ایشان می‌فرماید أولین مرتبه غلو نفی سهو و نسیان از نبی و امام است و اگر زنده بمانم کتابی در ردّ قائلین به این مطلب خواهم نوشت!!! یا این‌که ظاهرا ایشان جملاتی را که به اعتقاد وی مشتمل بر مطالب غلوآمیز بوده، با این توجیه که این کلمات نمی‌تواند از معصوم صادر شده باشد، از زیارات معتبره حذف کرده‌اند؛ به طور مثال عبارت «و ارادة الرب فی مقادیر اموره تهبط الیکم و تصدر من بیوتکم» در کتب دیگر ذکر شده است، لکن کتاب فقیه مشتمل بر این فقره نیست. ولی مکتب بغداد این گونه نبوده است و اتّفاقاً شیخ مفید کتاب تصحیح الاعتقاد را در نقد و تصحیح اعقتادات صدوق نوشت. نجاشی با این‌که محصول مکتب بغداد بوده است سهل بن زیاد را «غالی و کاذب» معرفی کرده است. کما این‌که شیخ طوسی نیز که از شاگردان مکتب بغداد است سهل بن زیاد را نزد نقاد اخبار ضعیف دانسته است.
مضافا به این‌که نجاشی و شیخ طوسی محمد بن عیسی بن عبید یقطینی را که جزء مستثنیات نوادر الحکمه بوده است را از بزرگان دانسته‌اند؛ لکن سهل بن زیاد را جزء ضعفاء قلمداد کرده‌اند؛ فلذا روشن می‌شود منشأ ضعف سهل صرف استثناء ابن ولید و صدوق نبوده است وگرنه می‌بایست قائل به ضعف محمد بن عیسی بن عبید نیز می‌شدند.


[1] رجال النجاشی، شیخ النجاشی، ج1، ص185.
[2] استبصار، شیخ طوسی، ج3، ص261.
[3] رجال الكشي، ص: 566‌


RE: عدم وثاقت سهل بن زیاد - mums2911 - 15-اسفند-1398

توثیق که تنها کتاب کلینی نیست بلکه از مجموع اسناد علی بن ابراهیم،شیخ کلینی بطور گسترده و ادعای اجماع غیرمصطلح از برخی و همچنین شیخ اجازه بودن (نه تنها خود دارای وثاقت بلکه توثیق نیز داشته) در کنار اینها و با توجه به وضعیت افراطی ان زمان در حساسیت نسبت به روات بطوریکه ادعای غلو ابن غضائری و قمی ها پذیرفته نبوده و توثیق نجاشی دارای قوت بیشتری از بقیه بخاطر حساسیت فوق العاده او بوده است، حسن حال وی را در اعتماد روات بزرگ چون علی بن ابراهیم و کلینی و کسانی که اجازه اخذ روایت از آنها را داشته بدست می اوریم.


RE: عدم وثاقت سهل بن زیاد - mums2911 - 15-اسفند-1398

همچنین شیخ طوسی در جای دیگری(الفهرس) او را توثیق کرده و بر روایات او صحه میگذارد


RE: عدم وثاقت سهل بن زیاد - alikashfi70@gmail.com - 16-اسفند-1398

آیت الله مددی میفرمودند مرحوم کلینی انتقام سهل را از احمداشعری گرفت
هم با کثرت روایت از او در کافی
و هم با نقل حدیثی درباب امامت امام جواد که میتواند طعن احمداشعری باشد.


RE: عدم وثاقت سهل بن زیاد - سید رضا حسنی - 16-اسفند-1398

سلام علیکم بیزحمت صاحبان دو پست اخیر بیشتر توضیح بدهند. صاحب پست اول بیزحمت آدرس توثیق صریح شیخ طوسی را با متن ایشان ذکر کند، صاحب پست دوم نیز توضیح بیشتری راجع به فرمایش آیت الله مددی بدهند با تشکر


RE: عدم وثاقت سهل بن زیاد - عرفان عزیزی - 19-ارديبهشت-1399

این که استاد گفته اند نجاشی شهادت به غلو و کذب او می دهد و نجاشی از قمیین نیست بلکه از اصحاب بغداد است لذا معلوم نیست اتهام به کذب ناشی از مباحث غلو آمیز باشد به نظر تمام نیست زیرا خود نجاشی که شهادت به غلو و کذب سهل نداده بلکه می گوید اشعری شهادت داده.ایشان هم که از قمیین است لذا همان جهت احتمال شهادت به کذب به خاطر مسائل غلو آمیز باز می گردد


RE: عدم وثاقت سهل بن زیاد - عرفان عزیزی - 19-ارديبهشت-1399

(16-اسفند-1398, 16:30)سید رضا حسنی نوشته: سلام علیکم بیزحمت صاحبان دو پست اخیر بیشتر توضیح بدهند. صاحب پست اول بیزحمت آدرس توثیق صریح شیخ طوسی را با متن ایشان ذکر کند، صاحب پست دوم نیز توضیح بیشتری راجع به فرمایش آیت الله مددی بدهند با تشکر

شیخ دررجال ص387سهل را توثیق کرده است اما درفهرست ص228 تضعیف کرده است درتهذیب یا استبصار تضعیف کرده است


RE: عدم وثاقت سهل بن زیاد - 1972392352 - 8-آذر-1399

(10-بهمن-1398, 16:03)هادی اسکندری نوشته: عدم وثاقت سهل بن زیاد

استاد شهیدی:
نجاشی در مورد سهل بن زیاد چنین آورده است: «سهل بن زياد أبو سعيد الآدمي الرازي: كان ضعيفا في الحديث، غير معتمد فيه. و كان أحمد بن محمد بن عيسى يشهد عليه بالغلو و الكذب و أخرجه من قم إلى الري و كان يسكنها، و قد كاتب أبا محمد العسكري عليه السلام على يد محمد بن عبد الحميد العطار للنصف من شهر ربيع الآخر سنة خمس و خمسين و مائتين. ذكر ذلك أحمد بن علي بن نوح و أحمد بن الحسين رحمهما الله. له كتاب التوحيد، رواه أبو الحسن العباس بن أحمد بن الفضل بن محمد الهاشمي الصالحي عن أبيه عن أبي سعيد الآدمي. و له كتاب النوادر، أخبرناه محمد بن محمد قال: حدثنا جعفر بن محمد، عن محمد بن يعقوب قال: حدثنا علي بن محمد، عن سهل بن زياد، و رواه عنه جماعة»[1]. أحمد بن محمد بن عیسی شخصی بود که برقی را به قمرود و سهل بن زیاد را به ری تبعید کرد.
شیخ طوسی در استبصار نسبت به سهل چنین آورده است «أَمَّا الْخَبَرُ الْأَوَّلُ فَرَاوِيهِ أَبُو سَعِيدٍ الْأَدَمِيُّ وَ هُوَ ضَعِيفٌ جِدّاً عِنْدَ نُقَّادِ الْأَخْبَارِ وَ قَدِ اسْتَثْنَاهُ أَبُو جَعْفَرِ بْنُ بَابَوَيْهِ فِي رِجَالِ نَوَادِرِ الْحِكْمَةِ»[2] و این عبارت بیان‌گر آن است که یکی از افرادی که توسط صدوق به تبعیت از ابن ولید، از رجال کتاب نوادر الحکمه محمد بن أحمد بن یحیی أشعری استثناء شده وبه روایات آنان عمل نمی‌شود، سهل بن زیاد است.
کشی از فضل بن شاذان چنین نقل کرده است: «قَالَ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ الْقُتَيْبِيُّ، سَمِعْتُ الْفَضْلَ بْنَ شَاذَانَ، يَقُولُ فِي أَبِي الْخَيْرِ وَ هُوَ صَالِحُ بْنُ سَلَمَةَ أَبِي حَمَّادٍ الرَّازِيُّ كَمَا كَنَّى، وَ قَالَ عَلِيٌّ: كَانَ أَبُو مُحَمَّدٍ الْفَضْلُ يَرْتَضِيهِ وَ يَمْدَحُهُ وَ لَا يَرْتَضِي أَبَا سَعِيدٍ الْآدَمِيَّ وَ يَقُولُ هُوَ الْأَحْمَقُ»[3].
برخی گفته اند این عبارت دلیل بر وثاقت سهل است زیرا فضل بن شاذان عیب دیگری پیدا نکرده است و تنها نادان بودن سهل بن زیاد را مطرح کرده است که مشکلی ایجاد نمی کند و نادان بودن با وثاقت منافات ندارد؛ لکن به نظر می‌رسد عبارت مذکور دلیل بر وثاقت نمی شود و کفایت کردن فضل بن شاذان به ذکر نادان بودن فضل به این سبب بوده است که فضل تا این مقدار اطلاع داشته است و نه بیشتر؛ لکن باقی رجالیین اطلاعات بیشتری داشته‌اند فلذا عدم وثاقت او را بیان کرده اند.
نظر آقای زنجانی بر این است که از آن‌جا که قمی‌ها نسبت به غلوّ حساس بوده‌اند، سریع افراد را متّهم به غلو می کردند و تضعیفات سهل نیز ناشی از اتّهام به غلوّ بوده است و الا سهل بن زیاد از ثقات است. شاهد این مطلب آن است که شیخ کلینی در کافی با واسطه «عدة من اصحابنا» که از أجلاء بوده اند، بیش از دو هزار روایت از سهل نقل کرده است و مسلما کلینی کتاب خود را با نقل از انسان کاذب غیر ثقه‌ای، بی اعتبار نمی کند.
در جواب گفته می‌شود: کثرت نقل از جانب کلینی در کافی کاشف از آن است که ایشان سهل بن زیاد را قبول داشته است؛ لکن توثیق عملی کلینی با تضعیف بزرگان فوق الذکر تعارض کرده و قرینه‌ای بر این‌که تعبیر «کذب» در عبارت «یشهد علیه بالغلو و الکذب» از جانب نجاشی، کذب ناشی از اتهام غلو بوده است، وجود ندارد؛ خصوصا که نجاشی از قمیین نبوده است. این‌که مکتب قم در آن زمان به شدت مخالف غلو بوده‌اند، امری واضح است؛ کما این‌که این مطلب از برخورد شیخ صدوق در فقیه مشخص است؛ به طور مثال ایشان می‌فرماید أولین مرتبه غلو نفی سهو و نسیان از نبی و امام است و اگر زنده بمانم کتابی در ردّ قائلین به این مطلب خواهم نوشت!!! یا این‌که ظاهرا ایشان جملاتی را که به اعتقاد وی مشتمل بر مطالب غلوآمیز بوده، با این توجیه که این کلمات نمی‌تواند از معصوم صادر شده باشد، از زیارات معتبره حذف کرده‌اند؛ به طور مثال عبارت «و ارادة الرب فی مقادیر اموره تهبط الیکم و تصدر من بیوتکم» در کتب دیگر ذکر شده است، لکن کتاب فقیه مشتمل بر این فقره نیست. ولی مکتب بغداد این گونه نبوده است و اتّفاقاً شیخ مفید کتاب تصحیح الاعتقاد را در نقد و تصحیح اعقتادات صدوق نوشت. نجاشی با این‌که محصول مکتب بغداد بوده است سهل بن زیاد را «غالی و کاذب» معرفی کرده است. کما این‌که شیخ طوسی نیز که از شاگردان مکتب بغداد است سهل بن زیاد را نزد نقاد اخبار ضعیف دانسته است.
مضافا به این‌که نجاشی و شیخ طوسی محمد بن عیسی بن عبید یقطینی را که جزء مستثنیات نوادر الحکمه بوده است را از بزرگان دانسته‌اند؛ لکن سهل بن زیاد را جزء ضعفاء قلمداد کرده‌اند؛ فلذا روشن می‌شود منشأ ضعف سهل صرف استثناء ابن ولید و صدوق نبوده است وگرنه می‌بایست قائل به ضعف محمد بن عیسی بن عبید نیز می‌شدند.


[1] رجال النجاشی، شیخ النجاشی، ج1، ص185.
[2] استبصار، شیخ طوسی، ج3، ص261.
[3] رجال الكشي، ص: 566‌
سلام این حرف عجیبی است چرا که فراوان ائمه رجالی راویان را بر اساس متن شناسی تضعیف کرده اند؛ اگر نگویییم فراوان ولی لا اقل می توان گفت که علم اجمالی به حدسی بودن مقدار عظیمی از تضعیفات داریم فلذا به همین دلیل تضعیفات ائمه رجالی حجت نخواهد بود؛ به تعبیر دیگر توثیق عملی بزرگانی همچون مرحوم کلینی از سهل زیاد ثابت است؛ از طرف دیگر با توجه به احتمال جدی حدسی بودن تضعیف سهل، این شهادت فعلیه صرفا احتمال معارض دارد بنابراین با توجه به انسداد می توان گفت که این توثیق عملی حداقل برای ما مفید ظن است و همین ظن هم حجت است.


RE: عدم وثاقت سهل بن زیاد - علی مرتضوی - 25-خرداد-1401

آقای سید علیرضا حسینی شیرازی که شاگرد رجالی استاد سید محمدجواد شبیری زنجانی هست، این مطلب رو داره که اکثرا مبنای ابن غضائری و نجاشی و بقیه رجالیان در تضعیفات بررسی کتب ان راویان بوده، وقتی مطلبی را نمیپسندیدند راوی را متهم می کردند. اگر مطلب بدی در کتاب نبود، کتاب را قریب و راوی را ثقه معرفی میکردند
از جمله مؤیدات این مساله:
تعبیرات له کتب.. یعرف روایته و ینکر، یا یعرف، یا فقط ینکر هست
همچنین اکثر راویانی که عنوان بندی شده اند در کتب رجالی و طبقه بندی ها صاحب کتاب ها بوده اند
همچنین رجال برقی که طبقات نگاری هست و از توثیق و تضعیف خالی است فقط دو جا توثیق دارد آن هم نسبت به دو راوی صاحب کتابست و خودش میگوید له کتاب
همچنین موارد بسیار دیگه که نشان دهنده تضعیف و توثیق بر اساس ملاحظه نمودن کتاب های راوی بوده