مباحثه، تالار علمی فقاهت
تحلیل کار بایع و مشتری از منظر استاد سید احمد مددی - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش فقه (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=5)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج فقه (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=9)
+---- انجمن: فقه آیت الله سید احمد مددی (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=50)
+---- موضوع: تحلیل کار بایع و مشتری از منظر استاد سید احمد مددی (/showthread.php?tid=1873)



تحلیل کار بایع و مشتری از منظر استاد سید احمد مددی - خیشه - 14-اسفند-1398

استاد سید احمد مددی می­فرماید: هر کدام از بایع و مشتری در معامله بیع دو کار را انجام میدهند که یکی از انها اصلی و دیگری تبعی است. پس بایع دو کار را انجام می­دهد یکی تملیک مبیع است که کار اصلی بایع است و دیگر تملک ثمن است که کار فرعی بایع است. مشتری نیز یک کار اصلی انجام می­دهد که همان تملک مبیع است و یک کار فرعی انجام می­دهد که همان تملیک ثمن است.
البته تذکر این نکته لازم است که تحلیل بنا بر این است که کار اعتباری بایع و مشتری را در نظر بگیریم. یعنی بیع که یک امر اعتباری است بایع  و مشتری دو اعتبار اصلی و فرعی انجام میدهند. اعتبار اصلی بایع تملیک است و اعتبار اصلی مشتری تملک است.پ
اما اگر بخواهیم واقع را در نظر بگیریم هدف اصلی و غرض اقصی بایع همان تملک ثمن است. پس چیزی که در عالم اعتبار فرعی بود، به حسب غرض اقصی و واقع، اصلی شود.
این تحلیل در تعریف بیع اثر گذار است و باعث میشود که تعریفی که مرحوم شیخ مطرح کرده است ناقص شود و اشکال بر آن وارد شود


RE: تحلیل کار بایع و مشتری از منظر استاد سید احمد مددی - مهدی خسروبیگی - 15-اسفند-1398

(14-اسفند-1398, 11:44)خیشه نوشته: استاد سید احمد مددی می­فرماید: هر کدام از بایع و مشتری در معامله بیع دو کار را انجام میدهند که یکی از انها اصلی و دیگری تبعی است. پس بایع دو کار را انجام می­هد یکی تملیک مبیع است که کار اصلی بایع است و دیگر تملک ثمن است که کار فرعی بایع است. مشتری نیز یک کار اصلی انجام می­دهد که همان تملک مبیع است و یک کار فرعی انجام می­دهد که همان تملیک ثمن است.
البته تذکر این نکته لازم است که تحلیل بنا بر این است که کار اعتباری بایع و مشتری را در نظر بگیریم. یعنی بیع که یک امر اعتباری است بایع  و مشتری دو اعتبار اصلی و فرعی انجام میدهند. اعتبار اصلی بایع تملیک است و اعتبار اصلی مشتری تملک است.پ
اما اگر بخواهیم واقع را در نظر بگیریم هدف اصلی و غرض اقصی بایع همان تملک ثمن است. پس چیزی که در عالم اعتبار فرعی بود، به حسب غرض اقصی و واقع، اصلی شود.
این تحلیل در تعریف بیع اثر گذار است و باعث میشود که تعریفی که مرحوم شیخ مطرح کرده است ناقص شود و اشکال بر آن وارد شود
ثمره عملی این تعریف چیست و نقض بر اشکال شیخ چیست؟


RE: تحلیل کار بایع و مشتری از منظر استاد سید احمد مددی - خیشه - 16-اسفند-1398

ثمره علمی این تعریف در بحث الخراج بالضمان ظاهر میشود. مرحوم نائینی فرموده است مراد از الخراج بالضمان ضمانهای اصلی است نه تبعی. لذا طبق این تعریف استاذ مددی وقتی که بایع تملیکش اصلی است مورد این قاعده قرار میگیرد و تملک بایع چون یک کار ضمنی است مورد این قاعده قرار نمیگیرد.
اما تعریف مرحوم شیخ انشا تملیک عین بعوض بود که از تعریف تملیک و تملکی که مربوط به بایع است و کار اصلی و ضمنی بایع استفاده نمیشود. ظاهر عبارت مرحوم شیخ این است که بایع یک کار انجام میدهد و ان تملیک است فقط در حالی که دو کار انجام میدهد و در بعضی موارد هم ثمره دارد.