مباحثه، تالار علمی فقاهت
عدم وهن حدیث به واسطه اعراض مشهور - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش فقه (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=5)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج فقه (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=9)
+---- انجمن: فقه استاد شهیدی (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=14)
+---- موضوع: عدم وهن حدیث به واسطه اعراض مشهور (/showthread.php?tid=1929)



عدم وهن حدیث به واسطه اعراض مشهور - هادی اسکندری - 11-فروردين-1399

اعراض از سند و وهن حدیث
 
برخی همچون شیخ بهائی، علامه مجلسی و مرحوم صاحب حدائق قائل به حرمت نماز خواندن در مکان متقدم بر قبر معصوم بوده اند. عمده دلیل روایت حمیری است[1].
 
صاحب مستمسک در جواب از شبهه ی اعراض اصحاب از این روایت چنین گفته اند: با توجه به این که: 1. حجیت خبر ثقه مشروط به عدم ظن نوعی به خطای ثقه است و 2. حجیت ظهور مشروط به عدم ظن نوعی به خلاف نیست، قائلیم: اعراض از روایت در صورتی موهن است که اعراض أصحاب، اعراض از سند باشد تا منشأ ظن نوعی به عدم صدور روایت گردد. اما اگر اعراض از ظهور و دلالت ابتدائی روایت و حمل آن بر کراهت باشد، موجب وهن روایت نخواهد شد[2].
 
آقای سیستانی کلام صاحب مستمسک را ناتمام دانسته و فرموده اند: مضمون روایت به طور کلی در کلمات قدماء مطرح نشده و مشهور قدماء حتی کراهت را نیز مطرح نکرده اند به طور مثال مرحوم شیخ مفید با اینکه در کتاب مقنعه[3] بحث نماز در مقابر أئمه را مطرح کرده اند لکن هیچ اشاره ای به این مطلب نداشته و هیچ یک از کراهت و حرمت را مطرح نفرموده اند فلذا معلوم می شود اعراض اصحاب از سند روایت بوده است و نه دلالت.
 
استاد شهیدی شبهه ی وهن حدیث به واسطه ی اعراض اصحاب را ناتمام می داند به اینکه:
أولاً: اطلاق صحیحه ی حمیری[4] دلالت بر حجیت مطلق خبر ثقه دارد؛ فلذا اعراض مشهور از سند موجب خلل در حجیت روایت نخواهد شد[5].
ثانیاً: اگر فقهاء فتوا به جواز نماز جلوتر از قبر معصوم داده بودند، اعراض مشهور محقق بود؛ لکن صرف عدم تعرض مساوق با اعراض نیست؛ چرا که محتمل است وجه عدم تعرض، این بوده که مردم عادتاً جلوتر از قبر معصوم نماز نمی خوانده اند یا این که فقهاء از روایت کراهت فهیمده و فکر کرده اند کراهت، مسأله ای نیست که برای دیگران مطرح کرده و آنان را متنبّه کنند. به بیان دیگر: عدم تعرض ناشی از عدم ابتلاء عام به این مساله بوده است.


[1] رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ دَاوُدَ عَنْ أَبِيهِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْحِمْيَرِيُّ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى الْفَقِيهِ ع أَسْأَلُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَزُورُ قُبُورَ الْأَئِمَّةِ ع هَلْ يَجُوزُ لَهُ أَنْ يَسْجُدَ عَلَى الْقَبْرِ أَمْ لَا وَ هَلْ يَجُوزُ لِمَنْ صَلَّى عِنْدَ قُبُورِهِمْ أَنْ يَقُومَ وَرَاءَ الْقَبْرِ وَ يَجْعَلَ الْقَبْرَ قِبْلَةً وَ يَقُومَ عِنْدَ رَأْسِهِ وَ رِجْلَيْهِ وَ هَلْ يَجُوزُ أَنْ يَتَقَدَّمَ الْقَبْرَ وَ يُصَلِّيَ وَ يَجْعَلَهُ خَلْفَهُ أَمْ لَا فَأَجَابَ ع وَ قَرَأْتُ التَّوْقِيعَ وَ مِنْهُ نَسَخْتُ أَمَّا السُّجُودُ عَلَى الْقَبْرِ فَلَا يَجُوزُ فِي نَافِلَةٍ وَ لَا فَرِيضَةٍ وَ لَا زِيَارَةٍ بَلْ يَضَعُ خَدَّهُ الْأَيْمَنَ عَلَى الْقَبْرِ وَ أَمَّا الصَّلَاةُ فَإِنَّهَا خَلْفَهُ يَجْعَلُهُ الْأَمَامَ وَ لَا يَجُوزُ أَنْ يُصَلِّيَ بَيْنَ يَدَيْهِ لِأَنَّ الْإِمَامَ لَا يُتَقَدَّمُ وَ يُصَلِّي عَنْ يَمِينِهِ وَ شِمَالِهِ. تهذیب الاحکام، ج 2 ص 228.
[2] أن إعراض المشهور إنما يقدح في الحجية لو كان كاشفاً عن اطلاعهم على عدم الصدور، أو على وجه الصدور، أو على قرينة تقتضي خلاف الظاهر بحيث لو اطلعنا عليها لكانت قرينة عندنا، و الجميع غير ثابت في المقام، لجواز كون الوجه في الاعراض عدم فهمهم منها الوجوب. مستمسک العروه، ج 5 ص 464.
[3] لاتجوز الصلاة الی شیء من القبور حتی یکون بین الانسان و بینه حائل و قد قیل انه لابأس بالصلاة الی قبلة‌ فیها قبر الامام و الاصل ما ذکرنا و یصلی الزائر مما یلی رأس الامام فهو افضل من ان یصلی الی القبر من غیر حائل بینه و بینه علی حال. المقنعه ص 151.
[4]  العمری ثقتی فما ادی الیک عنی فعنی یؤدی و ما قال لک عنی فعنی یقول فاسمع له و اطع فانه الثقة المأمون.
[5] مگر این که حجیّت خبر ثقه را مشروط به وثوق به صدور و یا مشروط به عدم ظن نوعی به خلاف بدانیم؛ والاول ما قال به السید السیستانی و الثانی ما قال به السید الصدر.