مباحثه، تالار علمی فقاهت
اشکال: تعریض به مبنای آقای زنجانی در العلة لا تخصص - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش فقه (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=5)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج فقه (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=9)
+---- انجمن: فقه آیت الله شبیری زنجانی (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=10)
+---- موضوع: اشکال: تعریض به مبنای آقای زنجانی در العلة لا تخصص (/showthread.php?tid=198)



تعریض به مبنای آقای زنجانی در العلة لا تخصص - سید محمود فریمانه - 14-فروردين-1392

بسم الله الرحمن الرحیم
آیت الله زنجانی برخلاف مبنای مشهور قائل به عدم مفهوم داشتن علت هستند و قائلند به اینکه العلة لاتخصص.
توضیح اینکه برخلاف مبنای تقریبا تمام علما ایشان میفرمایند علة درمثل جمله لا تأکل الرمان لانه حامض شخص حکم راتقیید میزند نه سنخ حکم را.فلذا اگر دلیل مطلقی داشتیم مثل لاتاکل الرمان دلیل اول که مقید است خودش رمان غیر حامض راشامل نمیشود اما مانع از اطلاق دلیل دوم هم نمیشود.زیرا علت ظهوری در منحصره بودن ندارد.
منبع:کتاب نکاح ج1 ص 166

اینکه جمله لاتاکل الرمان لانه حامض تقیید نمی زند اطلاق لا تاکل الرمان را از این باب است که اثبات شئ نفی ما عدا نمی کند، اینکه بزرگان معتقدند که العلة تخصص در جائی است که خطاب دومی وجود نداشته باشد ومکلف بخواهد انار شیرینی را بخورد اینجا لانه حامض از آن منصرف است ولذا می تواند آن انار شیرین را بخورد، اما اگر خطاب ثانی ای آمد وگفت لا تاکل الرمان یا گفت لاتاکل الرمان الحلو اینجا بعید است که مشهور هم بگویند العلة تخصص هذا الخطاب الثانی.


RE: - عالم - 29-مهر-1393

با چشم پوشی از بعضی اشکلات و نکات اصل تعریض شما استوار شده است بر مطلبی که یقینی بیان نفرمودید بلکه فرمودید بعید است مشهور هم بگویند العله تخصص......
وقتی اشکال بر نظریه ای مبتنی بر یک نکته ی اساسی است آن نکته باید تا حد امکان قوی و مستند باشد بنابراین لطف کنید در صورت امکان بعد از بررسی اجمالی نظر مشهور مؤید اینکه مشهور هم در اینگونه موارد قائل به عدم تخصیص هستند را بیان نمایید.


RE: - دلیل - 21-آبان-1393

نکاتی را در زمینه تخصیص علت مطرح می کنم :
اولا : تخصیص شخص الحکم مورد قبول همه است و نزاعی در موردش نیست بلکه محل نزاع این است که آیا علاوه بر شخص الحکم سنخ الحکم هم تخصیص می خورد یا خیر یعنی قبول دارند که در جمله لاتاکل الرمان لانه حامض با فرض اين‌كه در خارج بعضي از انارها شيرين هستند موضوع مطلق رمان نیست بلکه موضوع رمانهای متعارف که ترش هستند می باشد منتها بحث این است که وقتی می گوید رمانهای ترش را به علت ترش بودنشان نخور آیا دلالت دارد بر اینکه رمانهای شیرین را می توانی بخوری همانطوری که اگر می گفت لاتاکل الرمان الحامض بحث می کردیم که دلالت بر مفهوم دارد یا خیر
ثانیا : وقتی بزرگان می فرمایند العله تخصص با توجه به اینکه نظر به سنخ الحکم است به این معناست که علت مفهوم دارد یعنی مثلا جمله لاتاکل الرمان لانه حامض دو مفاد دارد یک مفاد که از منطوق قضیه استفاده میشود و آن این است که خوردن انار ترش جایز نیست و یک مفاد دومی که مستفاد از مفهوم است و آن این است که خوردن انار شیرین جایز است کما اینکه در بقیه مواردی که قائل به مفهوم می شوند مثل شرط یا وصف همین دو مفاد را استفاده می کنند
ثالثا : علت استفاده مفهوم این است که می گویند علت ظهور در انحصار دارد بنابراین در انارهای ترش تنها یک علت برای حرمت است و آن ترش بودن آنهاست و اگر در دلیل دیگری حکم لاتاکل بر روی مطلق انار رفته باشد به جهت یک علت مشترکه ا‎ی است که موجود درهمه انارها می باشد، و این با ظهور علت در انحصار منافات دارد زیرا لازم می آید انارهای ترش دو علت برای حرمت داشته باشند یک علت اختصاصی و یک علت مشترک در همه انارها بنابراین ازهمین ظهور علت در انحصار که می رساند در انارهای ترش یک علت برای حرمت دارد و آن ترش بودن است استفاده می کنیم علت مشترکه ای وجود ندارد که انارهای شیرین را هم حرام کند پس انارهای شیرین علتی برای حرمت ندارند و خوردنشان جایز است
رابعا: چنانچه از مطالب بالا استفاده شد وقتی کسی قائل شد العله تخصص یعنی جمله مفهوم دارد و استفاده می شود که انار شیرین خوردنش جایز است حال اگر جمله مطلقی وجود داشته باشد مفاد مفهومی قضیه معلله با جمله مطلقه تعارض دارد و باید رفع تعارض کرد در این صورت اینکه مفهوم بماند یا از بین برود بسته به مبنای اصولی و مقتضیات و قرائن مورد است مثلا اینکه مفهوم اضعف از منطوق است یا خیر، قرینه منفصله در ظهور تأثیر می کند یا در حجیت و اینکه در خصوص مورد با توجه به قرائن، مفهوم ظهورش قویتر باشد یا جمله مقابل . بله مثلا اگر کسی مثل حاج آقا شکل گیری ظهور را متوقف بر نبود قرینه منفصله بداند و بگوید قرینه منفصله مانع ظهور است و در مورد، جمله مطلقه را قرینه حساب کند می تواند بگوید در صورت وجود جمله مطلقه، ظهور در انحصار حاصل نمی شود و قضیه معلله مفهوم ندارد.
خامسا: آیت الله شبیری زنجانی در اشکال به مشهور که قائل به مفهوم علت هستند می فرمایند اولا علت ظهور در انحصار ندارد بلکه به انگیزه های متعدد ممکن است متکلم یک علت را ذکر کند بقیه را ذکر نکند ثانیا اگر هم علت ظهور در انحصار داشت این چنین نیست که اگر حکم روی مطلق رمان رفت حتما به جهت یک علت مشترکه در همان رمانها می باشد تا با ظهور علت در انحصار منافات داشته باشد بلکه ممکن است در رمانهای متعارف (ترش) به یک علت که همان ترش بودن است و در رمانهای غیر متعارف (شیرین) به علت دیگری، بنابراین آنچه از لاتاکل الرمان لانه حامض مستفاد است تنها تخصیص شخص الحکم است اما تخصیص سنخ الحکم خیر و لذا این جمله نسبت به انارهای شیرین ساکت است و اگر دلیلی مطلق رمان را تحریم کرد با این جمله منافات ندارد. نکاح درس 22 سال اول 26/ 7/ 1377 ضمناً این درس نکاتش کامل از صوت پیاده نشده است و اگر کسی دسترسی داشته باشد صوتش خیلی کاملتر جهات همین بحث را مطرح می کند ( آدرس به کتاب نکاح نور: کتاب نکاح ج1 ص 169)و همچنین در درسهای دیگر این بحث زیاد مطرح شده است.