مباحثه، تالار علمی فقاهت
جریان ترتب در دو واجب طولی - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=17)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=20)
+---- انجمن: اصول استاد گنجی (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=23)
+---- موضوع: جریان ترتب در دو واجب طولی (/showthread.php?tid=2174)

صفحات 1 2


جریان ترتب در دو واجب طولی - خیشه - 8-آبان-1399

بحث معروف ترتب در دو تکلیفی که در عرض هم هستند مطرح است. حال یک سوالی شده است که اگر دو تکلیف در طول یکدیگر هستند ایا ترتب در انها هم جاری است؟ مثلا مکلف یک قدرت دارد و دو تکلیف دارد یکی انجام قیام متصل به رکوع و در عوض سجده اختیاری نمیتواند اتیان کند و باید اشاره اتیان کند. دیگری انجام سجده اختیاری (اشاره نکردن به سجده) و نشسته قیام متصل به رکوع را انجام دهد. این دو تکلیف در عرض هم نیستند بلکه سجده بعد از قیام است و قیام متصل به رکوع اهم است (لا صلاة لمن لا یقیم صلبه). حال اگر مکلف عمدا قیام متصل به رکوع را انجام نداد میتوان سجده اختیاری را امر دار کرد به وسیله ترتب یا نه؟

مساله سه صورت دارد: یا تکلیف اول اهم و تکلیف دوم مهم است و یا هر دو مساوی هستند و یا تکلیف دوم اهم و تکلیف اول مهم است.
نظرات اعزه؟؟؟


RE: جریان ترتب در دو واجب طولی - مهدی خسروبیگی - 8-آبان-1399

(8-آبان-1399, 00:38)خیشه نوشته: بحث معروف ترتب در دو تکلیفی که در عرض هم هستند مطرح است. حال یک سوالی شده است که اگر دو تکلیف در طول یکدیگر هستند ایا ترتب در انها هم جاری است؟ مثلا مکلف یک قدرت دارد و دو تکلیف دارد یکی انجام قیام متصل به رکوع و در عوض سجده اختیاری نمیتواند اتیان کند و باید اشاره اتیان کند. دیگری انجام سجده اختیاری (اشاره نکردن به سجده) و نشسته قیام متصل به رکوع را انجام دهد. این دو تکلیف در عرض هم نیستند بلکه سجده بعد از قیام است و قیام متصل به رکوع اهم است (لا صلاة لمن لا یقیم صلبه). حال اگر مکلف عمدا قیام متصل به رکوع را انجام نداد میتوان سجده اختیاری را امر دار کرد به وسیله ترتب یا نه؟

مساله سه صورت دارد: یا تکلیف اول اهم و تکلیف دوم مهم است و یا هر دو مساوی هستند و یا تکلیف دوم اهم و تکلیف اول مهم است.
نظرات اعزه؟؟؟
وجه اهمیت را نفهمیدم هر دو رکن نماز هستند. در این موارد واجبی که زودتر نوبتش می رسد باید انجام بگیرد و اگر انجام نداد به نظر نمازش باطل باشد چون رکنی را ترک کرده و ترک سهوی رکن موجب بطلان نماز است یعنی اول باید قیام را انجام دهد و سجده را ایماء انجام دهد


RE: جریان ترتب در دو واجب طولی - 1972392352 - 9-آبان-1399

سلام اولا که اهمیت روشن نشد زیرا سجود نیز اینگونه است که الصلاة ثلثه سجود و ثانیا) این مسئله از مصادیق تزاحم است و باید به اهم رجوع شود والا اگر اهمی در کار نباشد به نظر تخییر عقلی جاری است. ثالثا) مسئله ترتب در واجب مرکب قابل تصویر نیست، ترتب بین دو واجب متباین قابل تصور است والا در مرکبات به محض عصیان اهم، هیئت مرکب باطل شده و موضوعی برای ترتب و فعلیت امر به جزء بعدی باقی نمیماند.


RE: جریان ترتب در دو واجب طولی - خیشه - 16-آبان-1399

اقای خسرو عزیز بحث در مورد سهوی انجام دادن نیست حیث بحث این است که یک قدرت بیشتر ندارد و اگر عصیان کرد رکن اول را انجام نداد میتواند صرف قدرت در رکن دوم کند. ایا راهی برای تصحیح وجود دارد. هنر ترتب این است که این گونه موارد را علاج کند. دقت کنید یک قدرت بیشتر ندارد. اگر صرف قیام متصل به رکوع نکرد میتواند در سجده صرف کند یا نه؟ مثل ازاله و نماز. که هنر ترتب تصحیح وجود امر برای نماز بود.حالا بحث این است که ترتب چنین هنری دارد که امر برای رکن دوم درست کند و صرف قدرت در رکن بعدی کند یانه؟ آیا ترتب میتواند نماز را از شرف بطلان نجات دهد یا نه؟


RE: جریان ترتب در دو واجب طولی - خیشه - 16-آبان-1399

خدمت برادر عزیزی که سه اشکال به فرض مساله داشتید، عرض میشود که اولا اهمیت روشن است زیرا نفس تقدم داشتن یکی از اسباب ترجیح و اهمیت است رجوع کنید به مرجحات. ثانیا بعضی از علمای بزرگ (ظاهرا اقای نائینی الان دقیق در ذهنم نیست) قائل هستند که تزاحم در دو واجب طولی مطرح نیست بلکه در دو واجب عرضی مثل روزه گرفتن و شیر دادن به بچه. ثالثا این که ترتب در واجبات ضمنیه (مرکبات یک واجب) جاری هست یا نه، در اصول مورد بحث قرار گرفته است و خیلی از اصولیون میگویند قاعده اولیه عدم جریان است ولی در بعضی واجبات مانند نماز به دست میاید که با قدرت نداشتن یک واجب ضمنی، امر به کل ساقط نمیشود و بعدش نوبت به بحث از جریان ترتب میرسد خواش میکنم به این ابحاث رجوع کنید تا مساله مقداری روشن شود.


RE: جریان ترتب در دو واجب طولی - 1972392352 - 16-آبان-1399

(16-آبان-1399, 16:04)خیشه نوشته: خدمت برادر عزیزی که سه اشکال به فرض مساله داشتید، عرض میشود که اولا اهمیت روشن است زیرا نفس تقدم داشتن یکی از اسباب ترجیح و اهمیت است رجوع کنید به مرجحات. ثانیا بعضی از علمای بزرگ (ظاهرا اقای نائینی الان دقیق در ذهنم نیست) قائل هستند که تزاحم در دو واجب طولی مطرح نیست بلکه در دو واجب عرضی مثل روزه گرفتن و شیر دادن به بچه. ثالثا این که ترتب در واجبات ضمنیه (مرکبات یک واجب) جاری هست یا نه، در اصول مورد بحث قرار گرفته است و خیلی از اصولیون میگویند قاعده اولیه عدم جریان است ولی در بعضی واجبات مانند نماز به دست میاید که با قدرت نداشتن یک واجب ضمنی، امر به کل ساقط نمیشود و بعدش نوبت به بحث از جریان ترتب میرسد خواش میکنم به این ابحاث رجوع کنید تا مساله مقداری روشن شود.

سلام خدمت برادر خیشه، پس طبق حرف شما قرائت از رکوع و سجده مهمتر است زیرا مقدم است؛ خواهش میکنم که شما و سایر اصولیون قدری بیشتر دقت کنید که فرض ترتب در جایی است که مکلف ابتدائا عامدا عصیان کرده و حالا بحث میشود که آیا امر مهم زنده میشود یا خیر؟ در حالیکه در بحث ما در فرض عصیان امر به فلان جزء أهم از نماز، دیگر نماز باطل شده و نوبت برای امتثال امر مهم باقی نمیماند. آیا تا کنون شنیده اید که اگر کسی مثلا عمدا حمد را نخواند نمازش صحیح باشد؟ مسئله رو الکی پیچیده ننمایید داداش


RE: جریان ترتب در دو واجب طولی - خیشه - 18-آبان-1399

خدمت دوستمان عرض میشود که اولا قیاس قرائت با قیام متصل به رکوع مع الفارق است یعنی مورد بحث تزاحم قیام متصل به ررکوع و سجده ها بود که هر دو رکن بودند و بعد بحث اهم بودن مطرح بود و الا اگر یکی از انها غیر رکن باشد که مطلب تغییر مکند ثانیا شما به این نکته دقت نکردید که در بعضی از مرکبات ما یک قاعده ثانویه داریم که با عجز از بعضی از اجزا هنوز امر به کل باقی است. (لطفا توجه کنید) فرض این است که مکلف قدرت بر مثلا اتیان نماز یازده جزئی را ندارد. امر دائر است بین این که قیام متصل به رکوع اختیاری را اتیان کنید و سجده اشاره یا سجده اختیاری و قیام متصل به رکوع. فرض این است که اهم مقدم است حال اگر کسی صرف قدرت در سجده کند ایا نماز صحیح است یا نه؟ ایا میتوان با امر ترتبی درست کردن برای سجده، نماز را بطلان نجات دهیم یا نه؟
به صرف عدم اتیان قیام متصل به رکوع، نماز باطل نمیشود زیرا امر ضمنی به سجده هم داعویت دارد و میگوید صرف قدرت در من بکن و قیام متصل به رکوع هم میگوید صرف قدرت در من بکن. ایا میتوان با ترتب بین دو امر ضمنی جمع کرد یا نه؟ (اگر ترتب در واجبات ضمنیه قبول شود فرقی با ازاله و نماز ندارد)
شما ممکن است بگویید که ترتب در واجبات ضمنیه جاری نمیشود. در جواب میگوییم خب این مساله اینجا اول کلام است و در مورد آن بحث میشود
البته بنده سوادم کم است و مسائل برای بنده پیچ دارد. معذرت میخواهم اگر باعث شده ام که وضوح مساله در ذهن شما خدشه دار بشود. ببخشید.


RE: جریان ترتب در دو واجب طولی - 1972392352 - 19-آبان-1399

(18-آبان-1399, 21:04)خیشه نوشته: خدمت دوستمان عرض میشود که اولا قیاس قرائت با قیام متصل به رکوع مع الفارق است یعنی مورد بحث تزاحم قیام متصل به ررکوع و سجده ها بود که هر دو رکن بودند و بعد بحث اهم بودن مطرح بود و الا اگر یکی از انها غیر رکن باشد که مطلب تغییر مکند ثانیا شما به این نکته دقت نکردید که در بعضی از مرکبات ما یک قاعده ثانویه داریم که با عجز از بعضی از اجزا هنوز امر به کل باقی است. (لطفا توجه کنید) فرض این است که مکلف قدرت بر مثلا اتیان نماز یازده جزئی را ندارد. امر دائر است بین این که قیام متصل به رکوع اختیاری را اتیان کنید و سجده اشاره یا سجده اختیاری و قیام متصل به رکوع. فرض این است که اهم مقدم است حال اگر کسی صرف قدرت در سجده کند ایا نماز صحیح است یا نه؟ ایا میتوان با امر ترتبی درست کردن برای سجده، نماز را بطلان نجات دهیم یا نه؟
به صرف عدم اتیان قیام متصل به رکوع، نماز باطل نمیشود زیرا امر ضمنی به سجده هم داعویت دارد و میگوید صرف قدرت در من بکن و قیام متصل به رکوع هم میگوید صرف قدرت در من بکن. ایا میتوان با ترتب بین دو امر ضمنی جمع کرد یا نه؟ (اگر ترتب در واجبات ضمنیه قبول شود فرقی با ازاله و نماز ندارد)
شما ممکن است بگویید که ترتب در واجبات ضمنیه جاری نمیشود. در جواب میگوییم خب این مساله اینجا اول کلام است و در مورد آن بحث میشود
البته بنده سوادم کم است و مسائل برای بنده پیچ دارد. معذرت میخواهم اگر باعث شده ام که وضوح مساله در ذهن شما خدشه دار بشود. ببخشید.

سلام خدمت برادر عزیز، باز هم که تکرار مکررات و مصادره به مطلوب کردید داداش، مگر فرض این نیست که مثلا ما کشف کردیم که امر به قیام متصل به رکوع، اهم از امر به سجده است و قیام  اهم و سجده مهم است؟ طبق این فرض وظیفه مکلف این است که قدرتش را در قیام مصرف کند نه سجده؛ بنابراین اگر عامدا قیام را ترک کند، عصیان کرده و با عصیان نماز باطل میشود و نوبت به امر مهم یعنی سجده نمیرسد. واقعا فهم این نکته این قدر سخته که چند بار باید تکرار کنم برادر عزیز؟


RE: جریان ترتب در دو واجب طولی - خیشه - 20-آبان-1399

فرض این است که یک قدرت دارد و همان طوری که امر به قیام متصل به رکوع داعویت دارد امر به سجده هم داعویت دارد هر چند که قیام متصل به رکوع اهم باشد. دقیقا مانند ازاله و نماز. در این جا همان طوری که ازاله مطلق است و داعویت دارد امر به نماز هم داعویت دارد و مطلق است بعد که قدرت واحد بود با ترتب میگفتیم چون ازاله اهم است ما اطلاق نماز را رفع ید میکنیم و میگویم اگر ازاله ترک شد نماز بخواند. در این جا نیز از اطلاق امر به سجده به خاطر اهمیت قیام متصل به رکوع رفع ید میکنیم و مقید میشود به این که اگر عصیان قیام متصل به رکوع شد سجده بخواند.


RE: جریان ترتب در دو واجب طولی - 1972392352 - 20-آبان-1399

(20-آبان-1399, 00:55)خیشه نوشته: فرض این است که یک قدرت دارد و همان طوری که امر به قیام متصل به رکوع داعویت دارد امر به سجده هم داعویت دارد هر چند که قیام متصل به رکوع اهم باشد. دقیقا مانند ازاله و نماز. در این جا همان طوری که ازاله مطلق است و داعویت دارد امر به نماز هم داعویت دارد و مطلق است بعد که قدرت واحد بود با ترتب میگفتیم چون ازاله اهم است ما اطلاق نماز را رفع ید میکنیم و میگویم اگر ازاله ترک شد نماز بخواند. در این جا نیز از اطلاق امر به سجده به خاطر اهمیت قیام متصل به رکوع رفع ید میکنیم و مقید میشود به این که اگر عصیان قیام متصل به رکوع شد سجده بخواند.

سلام ممنون از سعه صدر شریفتان؛ولی الکلام الکلام، مگر فرض این نیست که فعلا به حسب ادله فهمیدیم که تکلیف مصلی اتیان اهم(قیام) است؟ یعنی تکلیفش اتیان اجزای مرکب به علاوه قیام است؛ نتیجه این است که اساسا لازمه جزئیت قیام که فرض بحث است، بطلان نماز عند عدم الاتیان للقیام است و الا خلف جزئیت قیام میشود. فتأمل