مباحثه، تالار علمی فقاهت
دوران بین تقیه بودن کبری و تقیه بودن تطبیق آن - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=17)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=20)
+---- انجمن: اصول استاد سیدمحمدجواد شبیری (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=25)
+---- موضوع: دوران بین تقیه بودن کبری و تقیه بودن تطبیق آن (/showthread.php?tid=2233)



دوران بین تقیه بودن کبری و تقیه بودن تطبیق آن - مسعود عطار منش - 19-دي-1399

در برخی روایات حضرات معصومین علیهم السلام کبریاتی را به شکل کلی بیان می کنند که تطبیقش بر مورد تقیه ای است. در این موارد بحث اینست که آیا تقیه مذکور صرفا در تطبیق بوده یا در اصل کبری نیز تقیه رخ داده است.
برخی قایل شدند به این که تقیه در کبری مسلم نبوده و اصل عدم تقطه در مورد کبری جاری میشود چون دلیلی ندارد علاوه بر تطبیق، کبری را نیز حمل بر تقیه کنیم.
یکی از مثالهای احتمالی این بحث صحیحه ثالثه زراره است.
در این حدیث حضرت به لا تنقض تمسک نموده اند و در شک بین سه و چهار فرمودند باید یک رکعت دیگر اضافه کند.
برخی اشکال کردند که اقتضای لا تنقض اضافه کردن یک رکعت متصله است در حالی که امامیه خلافا للعامه قایل به اضافه کردن یک رکعت منفصله(نماز احتیاط) هستند لذا احتمال وقوع تقیه در کبری را مطرح کرده اند.
در پاسخ به این سوال برخی کفته اند حمل روایت بر تقیه منافاتی با صحت اصل کبری(لا تنقض) ندارد یعنی لا تنقض می تواند یک کبرای صحیح باشد که تطبیقش بر این مورد تقیه ای و خلاف واقع است چون دلیلی بر تقیه ای بودن اصل کبری نداریم.
استاد در رد این پاسخ فرمودند:
در اینجا علم داریم یک خلاف اصل رخ داده است که معلوم نیست در اصل کبراست یا در تطبیقش بر مورد و تعینی برای هیچ یک را طرفین وجود ندارد چون اگر تقیه در کبری باشد این گونه نیست که در تطبیقش نیز خلاف اصلی دیگر رخ داده باشد تا بگوییم خلاف اصل در تطبیق علی ای حال وجود دارد و در وقوع خلاف اصل در کبری شک داریم بلکه تنها یک خلاف اصل است که معلوم نیست در کدام طرف است.
اقول:
به نظر می رسد فرمایش استاد تنها در جایی درست باشد که معلوم باشد تطبیق مورد نظر خلاف واقع است یعنی اگر حضرت در پاسخ فرموده بودند رکعت متصله بخوان معلوم بود خلاف واقع است و می گفتیم این خلاف واقع یا در اصل کبری است یا در تطبیقش و اگر در یکی باشد در دیگری نیست لذا علم اجمالی داریم و...
ولی در ما نحن فیه پاسخ حضرت به اعتراف خود استاد (به قراینی همچون صدر روایت و...) ظهور در رکعت منفصله دارد و این خلاف مقتضای استصحاب است یعنی تطبیق لا تنقص تطبیق واقعی نیست بلکه تطبیق صوری است و این خلاف اصل است پس علی ای حال در تطبیق یک خلاف اصل وجود دارد و در ما زاد بر آن شک داریم که مرجرای اصل عدم تقطه است.
بله اشکال دیگری قابل طرح است که اصل عدم تقیه یک اصل تعبدی در مطلق موارد شک نیست بلکه لااقل باید کاشفیت نوعیه در آن لحاظ شود و در چنین موا دی که زمینه تقطه وجود دارد دیگر کاشفیت نوعیه ای در کار نیست ولی این اشکال ربطی به بیان استاد ندارد.