مباحثه، تالار علمی فقاهت
ثمره مقدور بودن جامع بین مقدور و غیر مقدور - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=17)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=20)
+---- انجمن: اصول استاد قائینی (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=24)
+---- موضوع: ثمره مقدور بودن جامع بین مقدور و غیر مقدور (/showthread.php?tid=2256)



ثمره مقدور بودن جامع بین مقدور و غیر مقدور - مهدی خسروبیگی - 7-اسفند-1399

بین اینکه امر به جامع بین مقدور و غیر مقدور تعلق گرفته باشد و یا اینکه فقط به حصه مقدور تعلق گرفته باشد ثمراتی وجود دارد. مثلا در فرضی که مکلف در ابتدای وقت بر وضو قدرت دارد اما نمی‌تواند نماز بخواند (مثلا مایصح السجود علیه ندارد) اما در آخر وقت واجد ما یصح السجود علیه می‌شود اما قدرت بر وضو ندارد:
اگر امر به جامع تعلق گرفته باشد شخص در ابتدای وقت موظف است وضو بگیرد و بر آن تا آخر وقت که واجد ما یصح السجود علیه می‌شود تحفظ کند اما اگر امر به خصوص حصه مقدور تعلق گرفته باشد این شخص در ابتدای وقت امر ندارد و لذا وضو گرفتن و تحفظ بر آن لازم نیست و بعد که ما یصح السجود علیه پیدا کند تمکن از وضو ندارد و باید تیمم کند.
 


RE: ثمره مقدور بودن جامع بین مقدور و غیر مقدور - مسعود عطار منش - 20-فروردين-1400

بنده در اصل تصور اینکه چگونه میشود امر به جامع بین مقدور و غیر مقدور تعلق بگیرد مشکل دارم. معنای تعلق امر به جامع اینست که تحریک مولا لابشرط از خصوصیت حصص می باشد و به عبارت دیگر مولا می گوید من از تو می خواهم یک نماز بخوانی و برای تحقق خواسته من فرقی نمی کند که حصه غیر مقدور را بیاوری یا حصه مقدور را.
چگونه می شود مولای حکیمی که غفلت هم ندارد بگوید امر من نسبت به مقدوریت و لامقدوریت لابشرط است لذا هرکدام را خواستی بیاور. فکر می کنم چنین خواسته ای اصلا از موجود عاقل ملتفت متمشی نمی شود تا چه رسد به حکیم مطلق.


RE: ثمره مقدور بودن جامع بین مقدور و غیر مقدور - محمود رفاهی فرد - 24-آذر-1400

درباره مطلب آقای خسروبیگی:
متوجه نشدم که چه طور تعلق امر به خصوص حصه ی مقدوره موجب جواز ترک وضو در این مثال می شود. بالاخره نمازی که هم با وضو باشد و هم با سحده بر مایصح السجود علیه برای این شخص مقدور است (به این نحو که اول وقت وضو بگیرد و بر آن تحفظ کند و آخر وقت نماز بخواند) بنا بر این اگر امر، اختصاص به حصه ی مقدوره داشته باشد باید بگوییم که امر در حق این شخص به خصوص همین نماز است نه این که اول وقت اصلا امری ندارد. گویا تصور شده که اگر کسی آخر وقت می تواند نماز بخواند بنا بر اختصاص امر به حصه ی مقدوره، اول وقت امر ندارد در حالی که لازمه ی اختصاص به حصه ی مقدوره چنین چیزی نیست؛ اختصاص به حصه، متعلق را ضیق می کند نه حکم را.
درباره مطلب آقای عطار منش:
اتفاقا بنده تصور می کنم امر همواره به اعم از حصه ی مقدوره تعلق می گیرد. گویا شما مطلقات را به شکل جمع القیودی در نظر گرفته اید و الا اگر اطلاق را رفض القیود بدانیم که موونه ای ندارد که مولی طبیعی فعل را بر دوش مکلف بگذارد و یا بعث به آن بکند و محذور عقلی و عقلائی هم ندارد. بله اون طور که شما تعبیر کردید که موبی بگوید چه مقدور چه غیر مقدور، هر کدام را خواستی بیاور مشخص است که خلاف منهج عقلائی است.


RE: ثمره مقدور بودن جامع بین مقدور و غیر مقدور - رضا اسکندری - 26-آذر-1400

(24-آذر-1400, 19:52)محمود رفاهی فرد نوشته: درباره مطلب آقای خسروبیگی:
متوجه نشدم که چه طور تعلق امر به خصوص حصه ی مقدوره موجب جواز ترک وضو در این مثال می شود. بالاخره نمازی که هم با وضو باشد و هم با سحده بر مایصح السجود علیه برای این شخص مقدور است (به این نحو که اول وقت وضو بگیرد و بر آن تحفظ کند و آخر وقت نماز بخواند) بنا بر این اگر امر، اختصاص به حصه ی مقدوره داشته باشد باید بگوییم که امر در حق این شخص به خصوص همین نماز است نه این که اول وقت اصلا امری ندارد. گویا تصور شده که اگر کسی آخر وقت می تواند نماز بخواند بنا بر اختصاص امر به حصه ی مقدوره، اول وقت امر ندارد در حالی که لازمه ی اختصاص به حصه ی مقدوره چنین چیزی نیست؛ اختصاص به حصه، متعلق را ضیق می کند نه حکم را.
درباره مطلب آقای عطار منش:
اتفاقا بنده تصور می کنم امر همواره به اعم از حصه ی مقدوره تعلق می گیرد. گویا شما مطلقات را به شکل جمع القیودی در نظر گرفته اید و الا اگر اطلاق را رفض القیود بدانیم که موونه ای ندارد که مولی طبیعی فعل را بر دوش مکلف بگذارد و یا بعث به آن بکند و محذور عقلی و عقلائی هم ندارد. بله اون طور که شما تعبیر کردید که موبی بگوید چه مقدور چه غیر مقدور، هر کدام را خواستی بیاور مشخص است که خلاف منهج عقلائی است.
مرادتان از حصه چیست؟ برای عملی مثل نماز ما بین زوال تا غروب، با در نظر گرفتن زمان مورد نیاز برای یک نماز چهار رکعتی، مکان و سایر خصوصیاتی که متصور است می ‌توان تعداد زیادی حصه در نظر گرفت. بنابراین مثلا چهار رکعت در چهار دقیقه اول بعد از زوال (اگر مثلا نماز چهار رکعتی چهار دقیقه وقت بخواهد) در خانه یک حصه است و نماز چهار رکعتی در چهار دقیقه اول بعد از زوال در مسجد حصه دیگری است و چهار رکعت در چهار دقیقه دوم در خانه حصه سومی است و ...
حال آیا نماز با وضو و بر روی ما یصح السجود علیه در چهار دقیقه اول بعد از زوال برای کسی که ما یصح السجود علیه ندارد، مقدور است؟!
خیلی روشن است که مقدور نیست چرا که ما یصح السجود علیه ندارد. پس این حصه از نماز برای او غیر مقدور است. شما من حیث لایشعر تعلق امر به جامع بین مقدور و غیر مقدور را تصور کرده‌اید و آن را به عنوان نقض مطرح کرده‌اید!
اما این جمله که فرموده اید: «اختصاص به حصه، متعلق را ضیق می کند نه حکم را» ناشی از همان نظری است که در جای دیگر هم بیان کرده اید که تکلیف غیر مقدور را نه تنها قبیح نمی دانید که حتی عقاب فرد بر امور غیر مقدور را هم قبیح نمی شمارید!



RE: ثمره مقدور بودن جامع بین مقدور و غیر مقدور - محمود رفاهی فرد - 26-آذر-1400

آیا این گزاره غلط است:
این شخص، قادر بر نماز با وضو و مشتمل بر سجده بر ما یصح السجود علیه هست.
وجدانا این جمله درست است (چون میتواند اول وقت وضو بگیرد و تحفظ کند و آخر وقت نماز با سجده بخواند). در حالی که اگر جمیع افراد این طبیعت (نماز با وضو و سجده بر ما یصح السجود علیه) غیر مقدور برای این شخص باشد طبیعت را هم نمیتوان مقدور این شخص دانست(جامع بین غیر مقدور و غیر مقدور که مقدور نمی شود) پس اگر طبیعت مقدور است که وجدانا هست حصه ی مقدوره ای هم باید باشد.
مطالبی هم که در انتها به بنده نسبت دادید قبول ندارم.


RE: ثمره مقدور بودن جامع بین مقدور و غیر مقدور - رضا اسکندری - 26-آذر-1400

(26-آذر-1400, 18:16)محمود رفاهی فرد نوشته: آیا این گزاره غلط است:
این شخص، قادر بر نماز با وضو و مشتمل بر سجده بر ما یصح السجود علیه هست.
وجدانا این جمله درست است (چون میتواند اول وقت وضو بگیرد و تحفظ کند و آخر وقت نماز با سجده بخواند). در حالی که اگر جمیع افراد این طبیعت (نماز با وضو و سجده بر ما یصح السجود علیه) غیر مقدور برای این شخص باشد طبیعت را هم نمیتوان مقدور این شخص دانست(جامع بین غیر مقدور و غیر مقدور که مقدور نمی شود) پس اگر طبیعت مقدور است که وجدانا هست حصه ی مقدوره ای هم باید باشد.
مطالبی هم که در انتها به بنده نسبت دادید قبول ندارم.

دقیقا همین جمله که می فرمایید اگر جمیع افراد این طبیعت غیر مقدور برای این شخص باشد طبیعت را هم نمی توان مقدور دانست اشاره به همین است که جامع بین مقدور و غیر مقدور، مقدور است!
و گرنه روشن است که نماز در ابتدای وقت با وضو و بر ما یصح السجود علیه برای این شخص غیر مقدور است!


RE: ثمره مقدور بودن جامع بین مقدور و غیر مقدور - 105767 - 27-آذر-1400

نماز با وضو در آخر وقت که مقدور هست با انجام وضو در اول وقت و تحفظ بر آن تا آخر وقت، پس همان حصه مقدوره در آخر وقت واجب است، ظاهرا این منظورآقای رفاهی هست.
البته چون تحفظ بر وضو تا آخر وقت در غیر نماز صبح امر مشکلی هست میره تحت شک در قدرت و از باب احتیاط در موارد شک در قدرت شاید واجب بشه.

ولی حل آقای رفاهی رو در جواب آقای عطارمنش متوجه نشدم. چرا مؤنه نداره؟ بله این بیان رو معمولاً در اطلاقات میفرمایند که اطلاق مؤنه ندارد، پس طبیعت باطلاقها شامل حصه غیر مقدور میشه و اشکال نداره، ولی چرا اشکال نداشته باشه؟
وقتی اهمال در مقام ثبوت محال باشه پس ما میفهمیم که مراد مولای حکیم همون حصه مقدوره است، چون بعث به حصه غیر مقدور که معنا ندارد. رفض القیود هم که باشه باز هم میگیم این طبیعت رو بیار ولو در این حصه غیر مقدوره.


RE: ثمره مقدور بودن جامع بین مقدور و غیر مقدور - محمود رفاهی فرد - 27-آذر-1400

"دقیقا همین جمله که می فرمایید اگر جمیع افراد این طبیعت غیر مقدور برای این شخص باشد طبیعت را هم نمی توان مقدور دانست اشاره به همین است که جامع بین مقدور و غیر مقدور، مقدور است!"
در متن آقای خسروبیگی، ادعای ثمره برای تعلق امر به جامع یا خصوص حصه ی مقدوره شده بود. بنده عرض کردم این ثمره را متوجه نمی شوم چون ولو امر به حصه باشد حصه ی مقدوره قابل لحاظ است و شاهدش این که جامع را مقدور میدانیم پس باید حصه ی مقدوره ای باشد. شما میفرمایید پس تو جامع بین مقدور و غیر مقدور را مقدور فرض کردی. خب بله مگر بحث (در متن آقای خسروبیگی) بر سر مقدور بودن جامع بود؟
بله در تیتر آقای خسروبیگی تعبیر به ثمره مقدور بودن جامع شده؛ اگر بحث این باشد، دیگر این شاهدی که آوردم قابل ارائه نخواهد بود هرچند در این بحث هم آن ثمره را مشکل میدانم