مباحثه، تالار علمی فقاهت
تفصیل بین موارد اصاله عدم التخصیص لاثبات التخصص - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش فقه (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=5)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج فقه (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=9)
+---- انجمن: فقه استاد شهیدی (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=14)
+---- موضوع: تفصیل بین موارد اصاله عدم التخصیص لاثبات التخصص (/showthread.php?tid=2278)



تفصیل بین موارد اصاله عدم التخصیص لاثبات التخصص - عرفان عزیزی - 25-فروردين-1400

یکی از منفردات امامیه استحباب هفت تکبیر در ابتدای نماز است.آنچه که مهم است این است که کدام یک از این هفت تکبیر تکبیره الاحرام است.مرحوم آقای داماد معتقدند که تکبیر آخر تکبیره الاحرام است ایشان فرمودند: ما در مقام دو روایت داریم یکی صحیحه حلبی «الامام یجهر بواحدة و یسرّ ستا» و دیگری موثقه ابی بصیر «ینبغی للامام ان یسمع من خلفه کل ما یقول» یعنی سزاوار است امام جماعت هر چه را که در نماز می گوید جهراً  بگوید.اگر بخواهیم تکبیر اول، تکبیرة الاحرام باشد شش تکبیر دیگر مصداق «کلما یقول فی الصلاة» خواهد شد و مستحب است به صورت جهری گفته شود؛ در حالی که صحیحه حلبی بیان نمود که امام جماعت یک تکبیر را جهری و شش تکبیر را آهسته می گوید و لازمه این که اولی را تکبیرة الاحرام و شش تکبیر بعد را مستحب قرار دهیم این است که موثقه أبی بصیر را تخصیص بزنیم که «ینبغی للامام ان یسمع من خلفه کلما یقول فی الصلاة» مگر این شش تکبیر.


با تمسک به اصاله عدم التخصیص اثبات می کنیم این شش تکبیر اول تخصصا از کل ما یقول فی الصلاه خارج است و تکبیر اخیر تکبیره الاحرام است.
 
اشکالی که بر کلام آقای داماد وارد شده است این است که اصاله عدم التخصیص لاثبات التخصص صحیح نیست هر چند شیخ انصاری آن را قبول کرده است. در ما نحن فیه هم ما می دانیم در این ستّ جهر مستحب نیست أما نمی دانیم تخصصاً خارج است یا تخصیصاً خارج است و جریان اصالة عدم التخصیص برای اثبات تخصص صحیح نیست.

استاد در دفاع از آقای داماد فرمودند:
دو گونه اصالة عدم التخصیص لاثبات التخصص داریم؛ یکی همین مثال است که می دانیم این زید معیّن واجب الاکرام نیست ولی نمی دانم این زید عالم است یا جاهل است؛ در اینجا مشهور بیان نموده اند که نمی توان با اصالة العموم در «اکرم کل عالم»، ثابت کنیم که خروج این زید، خروج تخصّصی است. أما اگر مولاخطاب اکرم العلماء را گفته بعد بگوید «لاتکرم زیداً» و نمی دانیم گفته است «لاتکرم زیداً العالم» که دوست ما است یا گفته است «لاتکرم زیداً الجاهل» که همسایه ما است، در اینجا همه باید قبول کنند که اصالة عدم التخصیص در «اکرم کل عالم» جاری می شود و بیان می کند که این زید عالم که دوستت است باید اکرام شود.ما نحن فیه هم اگر فرض کنیم «یجهر بواحدة» مجمل باشد کأنّه نمی دانیم صحیحه حلبی گفته است «یجهر بالاولی و یسرّ الست بعد ذلک» تا تخصیص باشد یا گفته است «یجهر بالاخیره و یسر الست قبل ذلک» تا تخصص باشد از این جهت که «ینبغی للامام این یسمعه من خلفه کلما یقول» شامل ما قبل تکبیرة الاحرام نمی شود. در این فرض گفته می شود که مقتضای اصالة عدم التخصیص این است که مراد از «یجهر واحدة»، «یجهر بالأخیره» باشد کما این که در مثال قبل می گفتیم مراد از «لاتکرم زیداً»، «لاتکرم زیداً الجاهل» است.

 استاد در انتها این دفاع را رد کردند به این بیان که دفاع مبتنی بر این بود که یجهر بواحده مجمل باشد اما  به نظر ما اجمالی ندارد بلکه  ظهورش در تخصیص «ینبغی للامام ان یسمع من خلفه کلما یقول» قوی است.۱۴۰۰/۱/۱۸