مباحثه، تالار علمی فقاهت
«رجال» غلو؛ محمد بن سنان و قاسم بن ربیع صحاف و ریشه های جعل در زمان امام رضا علیه السلام - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش رجال (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=29)
+--- انجمن: قواعد رجال (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=30)
+--- موضوع: «رجال» غلو؛ محمد بن سنان و قاسم بن ربیع صحاف و ریشه های جعل در زمان امام رضا علیه السلام (/showthread.php?tid=2391)



غلو؛ محمد بن سنان و قاسم بن ربیع صحاف و ریشه های جعل در زمان امام رضا علیه السلام - صدرا - 17-دي-1400

استاد مددی:
قاسم بن ربیع صحاف
صحاف شبیه انتشاراتی‌های امروز ما بوده است در آن زمان به آن‌ها وراق [هم] می‌گفتند که انتشارات کتاب توسط این‌ها بوده است یک وراق عده‌ای را مثلاً دویست نفر را استخدام می‌کرد و یکی کتاب را برای آن‌ها می‌خواند و آن‌ها می‌نوشتند و وراق آن کتاب را منتشر می‌کرد. وراق‌ها در تاریخ علم نقش مهمی دارند که باید بیشتر روی آن کار شود. احتمال دارد که خط غلو این روایت را جعل کرده باشند، البته نسبت جعل خیلی مشکل است. من احتمال می‌دهم که این رساله کلاً کار قاسم بن ربیع صحاف باشد. البته خیلی بعید است که در خانه نشسته و حدیث جعل کرده باشد (مثل وهب بن وهب ابو البختری که نوشته‌اند شبها بیدار بوده و حدیث جعل می‌کرده اشت، یا مثل محمد بن سعید مصلوب که حتی از پیش خود اسم جعل می‌کرده است صد تا اسم برای او درست کردند تا شناخته نشود) در شیعه چنین چیزهایی نداریم. احتمالی که من می‌دهم این است که شخصی پیش او آمده و گفته که محمد بن سنان نامه‌ای به امام رضا نوشته‌اند و این سؤالات را پرسیده‌اند و او هم با حذف واسطه به صورت مستقیم از محمد بن سنان نقل می‌کند. مواردی مثل این روایت به نحو سماع نبوده و اصولاً مبنای عده‌ای در حدیث نقل چنین اخباری بوده است و این جزء عیوب خفی حدیث است که هر کسی نمی‌تواند به آن پی ببرد. بلکه ممکن است ما این رساله را مجعول بدانیم.

ریشه‌های جعل حدیث از زمان امام رضا ع
در زمان امام رضا ع با آمدن علوم یونان به دنیای اسلام، مباحث فلسفی و مباحثی مانند علل الشرایع رونق گرفت. مثلاً همین زکریای رازی خیلی اشکالات به دین و توحید دارد که ابو حاتم رازی گاهی از او با عنوان ملحد یاد می‌کند. مسألة تعلیل‌گرایی و کشف علت احکام و شرایع با ورود علوم دخیله به دنیای اسلام در میان مسلمانان شروع شد و دو سه اتجاه در برابر آن وجود داشت:
1. این که علم هر چه می‌خواهد بگوید ما کاری به آن نداریم و هرچه دین گفته همان را أخذ می‌کنیم. که این رویکرد امثال اشاعره بود.
2. حل کردن مسائل با تلاش بشری که اتجاه معتزله و برخی از اصحاب ما بود.
3. راه بینابین که یک اتجاه فکری هم این بود.
این رساله هم اینطور است همینطور کتاب علل الشرایع فضل بن شاذان هم بر اساس تفکر معتزله نوشته شده است (یا عطار نیشابوری آن را نوشته یا شخص دیگر) این رساله‌ها اصولاً مجعول است. دربارة رسالة محمد بن سنان هم با توجه به این که هم علی بن عباس را از خط غلو نوشته‌اند و هم این آقا را که صحاف است، و خط غلو اضافه بر این که خودش خیلی نقی نبوده، حدیثش هم خیلی نقی نبوده، پس این رساله کار یکی از این دو نفر باید باشد و بعید است که کار محمد بن سنان باشد. یکی از مشکلات حدیث این بوده است که سریع اعتماد می‌کردند. و لذا به ذهن می‌رسد که کل رساله مجعول است و عامل جعل به نظر ما محمد بن سنان نیست، هرچند در کتب ما او را تضعیف کرده‌اند و به او حمله کرده‌اند اما به نظر ما جاعل آن صحاف است و علت جعل هم شاید این بوده که یک واسطه‌ای این رساله را به امام رضا ع منسوب کرده و به دست صحاف داده است.
 From <http://www.ostadmadadi.ir/persian/book/11460/8654/>


RE: غلو؛ محمد بن سنان و قاسم بن ربیع صحاف و ریشه های جعل در زمان امام رضا علیه السلام - محمود رفاهی فرد - 18-دي-1400

شیخ صدوق در عیون، ج2، ص88 طرق متعددی برای مسائل ابن سنان ذکر کرده اند که در برخی از آن ها قاسم بن ربیع حضور ندارد. چه طور او را عامل جعل بدانیم؟
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مَاجِيلَوَيْهِ رَحِمَهُ اللَّهُ عَنْ عَمِّهِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي الْقَاسِمِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْكُوفِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ‏ سِنَانٍ‏ وَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِمْرَانَ الدَّقَّاقُ وَ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ السِّنَانِيُ‏ وَ عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْوَرَّاقُ وَ الْحُسَيْنُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ هِشَامٍ الْمُكَتِّبُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ قَالُوا حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْكُوفِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْعَبَّاسِ قَالَ حَدَّثَنَا الْقَاسِمُ بْنُ الرَّبِيعِ الصَّحَّافُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ وَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيُّ وَ عَلِيُّ بْنُ عِيسَى الْمُجَاوِرُ فِي مَسْجِدِ الْكُوفَةِ وَ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى الْبَرْقِيُّ بِالرَّيِّ رَحِمَهُمُ اللَّهُ قَالُوا حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ مَاجِيلَوَيْهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ أَنَّ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا ع كَتَبَ إِلَيْهِ فِي جَوَابِ مَسَائِلِه‏