مباحثه، تالار علمی فقاهت
اشکال: اشکال بر تلقی مشهور از مفهوم نداشتن شرط مسوق برای تحقق موضوع - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=17)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=20)
+---- انجمن: اصول استاد سیدمحمود مددی (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=44)
+---- موضوع: اشکال: اشکال بر تلقی مشهور از مفهوم نداشتن شرط مسوق برای تحقق موضوع (/showthread.php?tid=2400)



اشکال بر تلقی مشهور از مفهوم نداشتن شرط مسوق برای تحقق موضوع - مخبریان - 19-دي-1400

کسانی که ادات شرط را واجد مفهوم دانسته‌اند، یک مورد را استثنا کرده‌اند: شرطی که مسوق برای بیان یا تحقق موضوع باشد. مثال معروف آن جمله‌ی «إن رزقت ولداً فاختنه» است. گفته‌اند این جمله مفهوم ندارد یعنی از آن استفاده نمی‌شود که اگر خداوند به تو پسری نداد، ختنه کردن واجب نیست.
 
بعد از تسلم این مسأله، در صدد یافتن علت مفهوم نداشتن این جمله و فرق آن با سایر جمله‌های شرطیه برآمده‌اند.
شهید صدر ضمن تحقیقی جوابی به این سؤال داده است: در جمله‌ی شرطیه، ادات شرط دال بر نسبت خاصی (نسبت توقفیه) بین حکم و شرط است. این نسبت بین حکم و شرط است نه بین حکم و موضوع؛ بلکه در جمله‌ی شرطیه بین حکم و موضوع همان نسبتی وجود دارد که در همه‌ی قضایا بین حکم و موضوعشان وجود دارد(نسبت استلزامیه). با این مقدمه، معلوم می‌شود که اگر شرط، خود موضوع قرار بگیرد، نسبت همان نسبت بین حکم و موضوع خواهد شد (نسبت استلزامیه) و گفته شد که در نسبت استلزامیه مفهوم وجود ندارد.

سؤال: آیا معنای ادات شرط در این دو نوع جمله‌ی شرطیه با هم فرق دارد؟

پاسخ: معنا یکی است و استعمال ادات شرط در نسبت استلزامیه، با قرینه است. (قرینه‌ی مناسبت بین شرط (موضوع) و جزا) 

نقد: به نظر ما توضیح شهید صدر صحیح نیست و در این توضیح بین مقام ثبوت و اثبات خلط شده است. بحث ما در دلالت است. می‌خواهیم ببینیم که آیا جمله‌ی «اذا لم تزرق ولداً لم یجب علیک ختانه» مدلول جمله‌ی «إذا رزقت ولداً فاختنه» هست یا نیست؟ وجود داشتن یا وجود نداشتن موضوع، دخلی در تلازم میان این دو جمله ندارد. مثل این که اشکالی ندارد که به کسی بگوییم وقتی پول نداری، چیزی نخر(نه نقد و نه نسیه). البته این جملات ممکن است لغو باشد (معلوم است که وقتی کسی پولی ندارد، نمی‌تواند چیزی بخرد) اما لغو بودن منافاتی با معنا داشتن آن ندارد. [اتفاقاً چون از آن معنایی می‌فهمیم می‌گوییم که این معنا لغو است]
به عبارت واضح‌تر اگر کسی به این مفهوم تصریح نماید، آیا جمله‌ی مورد تصریح، بی‌معناست؟! روشن است که «لایجب ختان الولد عند فقدانه» معنا دارد ولی لغو است.

این که در ناحیه‌ی مفهوم موضوع جمله‌ی مفهوم، محقق نیست، مربوط به مقام ثبوت است؛ اما دلالت جمله بر مفهوم مربوط به مقام اثبات است. لازم نیست هر مفهومی حکیمانه باشد. پس دلیلی ندارد که با توجه به مناسبت حکم و موضوع، معنای ادات شرط عوض شود، بلکه اینجا همان نسبت توقفیه بین حکم و شرط وجود دارد و این جمله هم مفهوم دارد ولی آن مفهوم لغو است چون بدیهی است.

سؤال: چرا علما متفق بر این بودند که این جمله مفهوم ندارد؟
پاسخ: گویا همین لغو بودن را دلیل بر این می‌دانستند که این جمله در معنای همیشگی به کار نرفته است و در حد جمله‌ی «إختن ولدک» است که مفهوم ندارد.

__________________
پی‌نوشت: علیرغم توضیح بالا، به نظر استاد شرط مسوق برای تحقق موضوع، مفهوم ندارد که توضیح آن در مطلب دیگری خواهد آمد.


برگرفته از دروس خارج اصول فقه استاد سید محمود مددی، بحث مفاهیم، جلسه‌ی 74، 18 دی 1400.