توضیح: مشخص نبودن موضوع احکام بعد از تخصیص از جهت مرکب یا مقید بودن - نسخه قابل چاپ +- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir) +-- انجمن: بخش اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=17) +--- انجمن: مباحثات دروس خارج اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=20) +---- انجمن: اصول استاد سیدمحمود مددی (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=44) +---- موضوع: توضیح: مشخص نبودن موضوع احکام بعد از تخصیص از جهت مرکب یا مقید بودن (/showthread.php?tid=2504) |
مشخص نبودن موضوع احکام بعد از تخصیص از جهت مرکب یا مقید بودن - مخبریان - 22-اسفند-1400 یکی از بحثهایی که در عام و خاص مطرح است، بحث اجمال مصداقی مخصص است؛ مثلاٌ اگر مولا بگوید «اکرم کل فقیر» و در خطاب منفصل بگوید «لایجب اکرام الفقیر الفاسق» و در مورد زید-که فقیر است- ندانیم که فاسق هست یا نیست، چه باید کرد؟ بنا بر این که با ورود خطاب دوم، عام به دو حصه تبدیل میشود و در یک حصه (فقیر فاسق) دیگر حجت نیست، زید شبههی مصداقیهی برای هر دو دلیل میشود: «اکرم الفقیر غیر الفاسق» و «لایجب اکرام الفقیر الفاسق.» از جمله بحثهایی که اینجا مطرح شده، این است که آیا با استصحاب میتوان موضوع حکم را منقح کرد یا خیر؟ استصحاب به دو صورت میتواند جاری شود:
انحای موضوع در حکم شرعی در مورد موضوع وجوب اکرام، بدواً سه احتمال وجود دارد:
این فرق از حجت ندانستن اصل مثبت در اصل استصحاب نشأت گرفته است. کیفیت موضوع در تخصیص عام باید دید که موضوع عام بعد از ورود مخصص از کدام قسم است؟
عملاً برای موضوع وجوب اکرام چهار احتمال وجود دارد:
موضوع وجوب اکرام هر یک از چهار احتمال مذکور باشد، عرفی است که آن را با عام و تخصیصش بیان نمایند. نهایت بُعد در این احتمالات آن است که موضوع وجوب اکرام، فقیر عادل باشد (احتمال دوم). حتی در این صورت هم کاملاً عرفی است که موضوع با دو خطاب «یجب اکرام کل فقیر» و «لایجب اکرام الفقیر الفاسق» بیان شود. پس از این دو خطاب نمیتوان فهمید که موضوع، مرکب است یا مقید است؛ همچنین این که قید یا جزء مرکب، امر وجودی (مانند عدالت) یا عدمی (مانند عدم فسق) است، را هم نمیتوان فهمید. تنها میتوان فهمید که موضوع بسیط نیست. پس اصل منقح موضوع را نمیتوان جاری کرد. تذکر: در این بحث خطاب تشریع و تبلیغ فرقی با هم ندارند. برگرفته از دروس خارج اصول فقه استاد سید محمود مددی، بحث عام و خاص، جلسات 98 و 99، 30 بهمن و 1 اسفند 1400.
|