مباحثه، تالار علمی فقاهت
توضیحی پیرامون اصطلاع موضوع و متعلق حکم - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=17)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=20)
+---- انجمن: اصول استاد سیدمحمدجواد شبیری (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=25)
+---- موضوع: توضیحی پیرامون اصطلاع موضوع و متعلق حکم (/showthread.php?tid=2634)



توضیحی پیرامون اصطلاع موضوع و متعلق حکم - مسعود عطار منش - 9-شهريور-1401

جلسه 109 مورخ 7/3/1401
محقق نائینی اصطلاحی جعل نموده است به نام موضوع الحکم و متعلق الحکم که این اصطلاح از ابداعات خود ایشان بوده و سائر اصولیین بر اساس آن مشی ننموده اند.
موضوع حکم در مثال «وجب الحج علی المستطیع» استطاعت است که مفروض الوجود ملاحظه شده به این صورت که بر فرض وجود استطاعت حج واجب می شود و به تعبیر محقق نائینی با تحقق خارجی استطاعت، وجوب حج به مرحلۀ مجعول می رسد و با رسیدن به مرحلۀ مجعول نسبت به ایجاد متعلق (در اوامر) یا عدم ایجاد متعلق (در نواهی) باعثیت پیدا می کند.
اما متعلق الحکم حج است که تحقق آن شرط فعلیت حکم یا همان مرحلۀ مجعول نیست بلکه وقتی حکم به مرحلۀ مجعول رسید بر مکلف لازم است متعلق الحکم را ایجاد کند.
باید دانست مقصود محقق خراسانی از استصحابِ موضوعات خارجیه، موضوع الحکم به اصطلاح محقق نائینی است نه متعلق الحکم.
محقق نائینی متعلق الحکم را از موضوع الحکم تفکیک نموده است و برای هر کدام معنای خاصی در نظر گرفته است اما دیگران چنین تفکیکی را انجام ندادند لذا محقق خراسانی خیلی اوقات به متعلق الحکم نیز موضوع اطلاق می کنند چرا هر دوی اینها به یک معنا می تواند به اصطلاح منطقی، موضوع قضیه قرار گیرد و مثلا گفته شود «المستطیع یجب علیه الحج» یا گفته شود «الحج واجب للمستطیع» که در قضیۀ اول موضوع الحکم و در قضیۀ دوم متعلق الحکم به اصطلاح محقق نائینی موضوع قضیه قرار گرفته اند و وجوب حج بر آن ها حمل شده است.
لازم به ذکر است متعلق المتعلق لزوما موضوع الحکم نیست بلکه رابطه اش با موضوع الحکم عموم من وجه است چون موضوع الحکم امری است که مفروض الوجود بوده و تحریک ایجاد آن نمی شود ولی متعلق المتعلق ممکن است مورد تحریک واقع شود پس متعلق المتعلق می تواند موضوع باشد و می تواند موضوع نباشد؛ مثلا در قضیۀ اکرم العالم عالم بودن به دو نحو قابل ملاحظه است؛ یک وقت عالم را مفروض الوجود ملاحظه می کنیم در این صورت اگر عالم موجود باشد اکرامش واجب می شود ولی اگر موجود نباشد لازم نیست اول عالمی را ایجاد کنیم سپس او را اکرام کنیم بر خلاف جایی که مفروض الوجود دانسته نشود و مولا حتی به ایجاد خود عالم نیز تحریک کند.
فرض کنید شما نذر می کنید اگر بچه تان خوب شد صدقه بدهید که خوب شدن بچه مفروض الوجود است و در خود تصدق اخذ نشده است یعنی پس موضوع الحکم است ولی متعلق المتعلق نیست..
پس نه تمام موضوع الحکم ها متعلق المتعلق هستند و نه تمام متعلق المتعلق ها موضوع الحکم هستند لذا نسبتشان عموم من وجه است.
اصطلاح محقق نائینی اصطلاح خوبی است چرا که موضوع الحکم و متعلق الحکم به لحاظ جوهری با یکدیگر فرق دارند و شایسته است برای هر یک اصطلاحی جداگانه در نظر گرفت هر چند اعتراض اتباع محقق نائینی به امثال محقق اصفهانی مبنی بر این که چرا این دو را از هم تفکیک نکردید، اعتراض صحیحی نیست چرا که امثال محقق اصفهانی به اساس اصطلاح قوم بحث کرده اند و بر ایشان لازم نیست ب اسسا اصطلاح شخصی مققق نائینی مشی کنند ولی بهر حال جعل اصطلاح محقق نائینی جعل اصطلاحی به جا و مفید می باشد.