مباحثه، تالار علمی فقاهت
«اصول» عدم مرجعیت حکم عقل به حسن عدل و قبح ظلم برای همه ی گزاره های عقل عملی - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=17)
+--- انجمن: مطالب علمی (اصولی) (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=28)
+--- موضوع: «اصول» عدم مرجعیت حکم عقل به حسن عدل و قبح ظلم برای همه ی گزاره های عقل عملی (/showthread.php?tid=2787)



عدم مرجعیت حکم عقل به حسن عدل و قبح ظلم برای همه ی گزاره های عقل عملی - a.p - 2-بهمن-1401

اشکال شهید صدر به مرجعیت قضیه ی قبح ظلم و حسن عدل برای هر گزاره ی عقل عملی
این ادعا که حکم عقل به قبح ظلم اساس همه ی احکام عقل عملی به قبح است و همه ی این گزاره هایی که یک فعلی موضوع آنهاست و (قبیحٌ) هم محمول آن گزاره هاست، تطبیق (الظلم قبیحً) هستند، سخن مشهوری است و در کلمات بزرگانی مانند مرحوم اصفهانی و دیگران متداول است.

اما شهید صدر فرموده است: این سخن هیچ معنای محصلی ندارد یعنی اصلا معنا ندارد؛ نه این که یک معنایی دارد و ما می خواهیم به ان اشکال کنیم، اصلا این سخن بی معناست که بگوییم الظلم قبیح مرجع همه ی این قضیه هاست.

برای روشن شدن این مطلب باید مفهوم ظلم را تحلیل کنیم؛ ظلم به معنای تعدی به حق دیگری است به تعبیر دیگر سلب الحق را ظلم می گویند، ایشان می فرماید حال که ظلم به این معناست بنابراین همیشه در مرتبه ی قبل از ظلم، باید ثبوت حقی را برای کسی فرض کنیم تا سلبش ظلم باشد؛ در حالی که ادراک حق، یکی از مدرکات عقل عملی است، عقل عملی ما درک می کند که این حق برای فلان شخص ثابت است پس چه طور می تواند همه ی مدرکات عقل عملی برگردد به قبح ظلم با این که در خود معنای ظلم ثبوت یک حق فرض شده که این ثبوت حق را قبلا باید عقل ادراک بکند؛
عدل هم همین طور است، عدل یعنی اعطاء کل ذی حق حقه، پس در مرتبه ی قبل از ادراک حسن عدل باید ابتدائا عقل ما حق کسی را درک بکند تا گفته شود که در صورت اعطاء آن حق به وی، عدل رخ داده است و در صورت سلب آن حق ظلم صورت گرفته است.
شهیدصدر فرموده است: کسی که نعمتی به انسان داده برای این که بفهمیم آیا ترک شکر وی، ظلم به او و قبیح است یا نه، باید ببینیم آیا حق شکر در مرتبه ی سابق برای این شخص ثابت هست یا نه، اگر حق شکر ثابت بود می گوییم ترک شکر سلب حق است و الا فلا؛ فلذا وقتی می گوییم منعم حق شکر دارد یعنی شکر منعم به قول خود آقای اصفهانی مما ینبغی ان یعمل است؛ پس حق بازگشت می کند به ادراک (ما ینبغی ان یعمل) و عدم حق شکر بازگشت می کند به عدم ادراک این چنین مطلبی؛ پس ادراک خود حق از احکام عقل عملی است و به قضایای حسن عدل یا قبح ظلم رجوع نمی کند.
پ ن: بحوث في علم الأصول، ج‏5، ص: 28
 الظلم عبارة عن سلب ذي حق حقه فلا بدّ من تشخيص الحق الّذي هو من مدركات العقل العملي نفسه في المرتبة السابقة عليه.