مباحثه، تالار علمی فقاهت
بازنگری در نگاه های بسیط به رابطه لفظ و معنی - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=17)
+--- انجمن: سوالات علمی (اصولی) (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=41)
+--- موضوع: بازنگری در نگاه های بسیط به رابطه لفظ و معنی (/showthread.php?tid=2891)



بازنگری در نگاه های بسیط به رابطه لفظ و معنی - محمود رفاهی فرد - 12-اسفند-1401

استاد شهیدی به مناسبتی، مثال جالبی را مطرح کردند که توجه به آن می تواند در تلقی ما از رابطه ی لفظ و معنی و نیز هویت معنی تاثیر گذار باشد:
شخص بلال فروشی را در نظر بگیرید که قدری آب نمک در ظرفی درست کرده تا بلالها را در آن آماده کند. طبعا ما در مورد مایع داخل این ظرف می گوییم این آب نمک است نه آب. از طرف دیگر یک لیوان آب از دریاچه ارومیه (آن زمان که آب داشت) بر می داریم و می گوییم این آب است. مسلما شوری این آب بیشتر از شوری آب نمک آن بلال فروش است. پس چرا همچنان به این آب می گوییم و به آن آب نمک؟


RE: بازنگری در نگاه های بسیط به رابطه لفظ و معنی - مسعود عطار منش - 13-اسفند-1401

سوال جالبی است!
عجالتا احساس می کنم یکی از جهات دخیل در نحوه نامگذاری این دو آب غرض و هدفی است که نسبت به این دو آب وجود دارد. یعنی چون بلال فروش شور بودن آب برایش موضوعیت دارد و به آن عنایت و توجه دارد لذا می گویند آب نمک لذا اگر آب دریاچه ارومیه را بیاورند و در بلال فروشی از آن استفاده کنند باز هم گفته می شود آب نمک.
پس آب دریاچه ارومیه بودن یا نبودن موضوعیت ندارد بلکه عنایت و توجهی که در فضای بلال فروشی نسبت به شوری آب مطرح است موضوعیت دارد.
فتدبر جیدا.


RE: بازنگری در نگاه های بسیط به رابطه لفظ و معنی - 105767 - 13-اسفند-1401

شاید هم چون آب دریاچه نمک قاطیش نشده و شوری بدون اضافه شدن نمک است بهش نمی گیم آب نمک.
ولی آب شور عنوانی است که به هر دو گفته میشه چون حیث اضافه شدن نمک رو لازم نداره.


RE: بازنگری در نگاه های بسیط به رابطه لفظ و معنی - مخبریان - 14-اسفند-1401

مثال دیگری هم آقای مددی در درس بیان کردند که شاید به موضوع این بحث مرتبط باشد:

چند ده سال قبل، آدمها در خانه‌شان مرغ و خروس نگه‌ می‌داشتند و وقتی میهمان می‌آمد، یکی از آنها را سر می‌بریدند. فرض کنید که میهمان آمده. صاحبخانه به پسر می‌گوید برو آن خروس را بگیر تا سر ببریم. خلاصه خروس را آماده می‌کنند ولی سر سفره به میهمان می‌گوید: بفرمایید چلو مرغ میل بفرمایید! (با این که شاید اکثر مرغ‌هایی که می‌خوریم، خروس باشند)
در موقع گرفتن به پسرش نمی‌تواند بگوید که برو آن مرغ را بگیر و در سر سفره هم نمی‌گوید که ناهار چلو خروس داریم.

ظاهراً در همهٔ این موارد قرائن مقامیه نقش مهمی در معنای عبارات دارند.


ولی در هر حال در هر دو مثال عبارت عرف تسامحی دارد که اگر به آن توجه داده شود، عبارتش را دقیق می‌کند:
  • اگر پرسیده شود که آب دریاچه ارومیه، آب است یا آب نمک؟ خواهند گفت آب نمک است. (گویا عبارت «آبِ دریاچهٔ ارومیه» را برای رساندن آب نمک بودن آن کافی دانسته‌اند)
 
  • اگر میهمان بپرسد این چلو مرغ است یا چلو خروس؟ میزبان جواب می‌دهد چلوخروس است. (گویا چلو مرغ بودن را در مقابل چلو گوشت به کار برده است نه چلوخروس)



RE: بازنگری در نگاه های بسیط به رابطه لفظ و معنی - محمود رفاهی فرد - 20-اسفند-1401

ممنونم از مشارکت اعزه. یک مطلبی که ابتدا باید مشخص شود این است که این مسئله ناظر به مقام استعمال و لفظ است یا ناظر به مقام معنی و ماهیت و تطبیق بر مصداق، با قطع نظر از مقام استعمال.