مباحثه، تالار علمی فقاهت
قرائت مرحوم اغا ضیا از ماهیت علم اجمالی و ترتب علیت بر ان - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=17)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=20)
+---- انجمن: اصول استاد گنجی (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=23)
+---- موضوع: قرائت مرحوم اغا ضیا از ماهیت علم اجمالی و ترتب علیت بر ان (/showthread.php?tid=2901)



قرائت مرحوم اغا ضیا از ماهیت علم اجمالی و ترتب علیت بر ان - خیشه - 15-اسفند-1401

مرحوم آغاضیاء این بیان مشهور را قبول ندارد و گفته اجمال برای خود علم است. چنین نیست که علم اجمالی به جامع تعلق گرفته باشد. علم اجمالی به همانی تعلق گرفته که مکلف می‌داند قطره در یکی از ظروف افتاده. اما علم یعنی وضوح ولی مراتب دارد و بر دو قسم است. یک قسم از علم، ‌شفاف است و تاری ندارد و صورت واضحه است که علم تفصیلی است. قسم دیگر علم اجمالی است که همان علم است اما یک اندماج و تاری دارد. چندان واضح نیست که بر یکی از دو طرف منطبق شود گرچه همان صورت واقعیه خارجیه است مثل آینه‌ای که صاف نیست و مقابلش قرار می‌گیرد، تصویر را نشان می‌دهد ولی به دلیل گرد و غبار، شفاف نشان نمی‌دهد. غبار که رفع شود، علم به خصوصیات آن بیشتر می‌شود. آن صورت اولی که غبار داشت، صورت همین فردی است که الان مشخص شده، ولی همه خصوصیات را نشان نمی‌داد. اگر علم اجمالی داریم یکی از اینها نجس است، به همان واقع اشاره می‌شود و به صورت همان ظرفی که قطره در آن افتاده، ‌اشاره می‌کنیم اما چون خصوصیات را نمی‌دانیم بر هیچکدام منطبق نمی‌شود.
آنچه که منجز به علم می‌شود، همان معلوم است. علم همان معلوم و صورت اجمالیه را که بر یک واقعیت منطبق است، تنجیز کرده پس اگر نجس همینجا باشد، این همانی است که علم به آن تعلق گرفته است نه یکی از اطراف جامع که به او تعلق گرفته است. اگر نجاست در طرف یسار باشد این همانی است که مکلف صورت اجمالیه آن را دیده و برای او منجز شده و اگر نجاست در طرف یمین افتاده باشد این همان معلوم بالاجمالی است که علم به آن تعلق گرفته، آغاضیاء می‌گوید علم منجز معلوم است پس هر کدام از این دو طرف، چون ممکن است منطبق علیه آن صورت باشد و اگر منطبق شد منجز است، پس هر کدام محتمل التنجز است نه اینکه یکی از اطراف و جامع منجز شده باشد و معصیت باشد.
از آنجا که حقیقت علم این است، لازمه‌اش این است که همانی که در آن نجاست افتاده، همان تنجس پیدا کرده نه جامع، به خلاف قائلین به قول مشهور که گفتند جامع منجز شده و احتمال انطباق بر آن وجود دارد. ولی مرحوم آغاضیاء می‌گوید احتمال دارد همین منجز شده پس ترخیص در این محال است چون محتمل المعصیة و التنجز است. تلاش مرحوم آغاضیاء برای این است که هر کدام از اطراف را محتمل المعصیة قرار دهد چون همان معلوم بالاجمال است و بگوید چنین نیست که جامع معصیت باشد و اطراف مصداق آن جامع باشند که اگر چنین بود و علم به جامع خورده بود، شارع مقدس می‌توانست به بعضی از اطراف ترخیص دهد.