مباحثه، تالار علمی فقاهت
«رجال» نکاتی درباره استعمالات در فارسی کهن و روش تعریب آن - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش رجال (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=29)
+--- انجمن: قواعد رجال (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=30)
+--- موضوع: «رجال» نکاتی درباره استعمالات در فارسی کهن و روش تعریب آن (/showthread.php?tid=2918)



نکاتی درباره استعمالات در فارسی کهن و روش تعریب آن - سید حسین کشفی - 26-اسفند-1401

استاد سید محمدجواد شبیری زنجانی

در فارسی کهن خیلی از این ذال ها دال بوده است. شاذان هم همان شادان فارسی است.
شعری منسوب به خواجه نصیر الدین طوسی است:

آنان که به فارسی سخن می رانند
در معرض ذال دال را ننشانند
ما قبل وی ار ساکن جز وای بود
دال است وگرنه ذال معجم خوانند

قبل از حرف دال اگر صحیح (یعنی جز واو یاء الف) و ساکن باشد دال تلفظ می شود. مثل خورد، برد.
ولی اگر صحیح متحرک باشد مثل: بَرَد، یا حرف عله باشد مثل: شاد، بُود، بُوَد اینها ذال می شود: شاذ، بُوذ، بُوَذ، پاذشاه.

ساذج تعریب شده ساده است. علتش آن است که در فارسی قدیم دال ذال بوده و همزه غیر ملفوظ هم گ بوده و لذا جمع ساده می شود سادگان و نسبت آن هم می شود سادگی. و قتی معرب می شود "گ" جیم می شود، آن دال هم که در فارسی کهن ذال بوده، و لذا می شود: ساذج. دانستن این مطالب مفید است.

به تناسب بحث روایتی را نقل کنم. به امام صادق گفته می شود که بعضی می گویند: خداوند شب قدر، ثواب روزه ماه رمضان را به انسان می دهد. امام می فرماید: روزه ماه رمضان ثوابش شب عید فطر داده میشود. تعبیر امام صادق این است: "إِنَّ اَلْقَارِيجَارَ إِنَّمَا يُعْطَى أُجْرَتَهُ عِنْدَ فَرَاغِهِ وَ ذَلِكَ لَيْلَةُ اَلْعِيدِ"
(من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۱۶۷)

مرحوم شیخ بهایی در توضیح کلمه قاریجار مطلبی می گوید که کاملا درست است هرچند مرحوم میردامادآن را نپذیرفته است. می گوید: قاریجار تعریب شده کارگر است. ک در عربی ق می شود، گ جیم می شود، ر تبدیل به ری و حرکت فتحه الف می شود، روی هم می شود قاریجار .

حالا این شاذان همان شادان است. مجمع الرجال قهپایی شاذان ها را تبدیل به شادان کرده در حالی که اصل فارسی آن شاذان است و اینها به همان تلفظ قدیمی فارسی تلفظ شده است .

نکته دیگر آن که گاهی افرادی که اسمشان اسامی فارسی بوده، وقتی در محیط عربی می آمدند برای خود اسم عربی هم انتخاب می کردند. درباره جعفر بن محمد بن مسرور (استاد شیخ صدوق) با جعفر بن محمد بن قولویه (صاحب کامل الزیارات) بحث مفصلی است که آیا آنها یکی هستند؟ به نظر ما یکی هستند. یک احتمال این است که قولویه یک واژه فارسی و مسرور ترجمه عربی آن باشد، قولویه یعنی شادمان و مسرور.

درس خارج فقه کتاب زکات، ۹ اسفند ۱۴۰۱.