مباحثه، تالار علمی فقاهت
انکار تاخر حکم ظاهری از واقعی - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=17)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=20)
+---- انجمن: اصول استاد گنجی (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=23)
+---- موضوع: انکار تاخر حکم ظاهری از واقعی (/showthread.php?tid=2960)



انکار تاخر حکم ظاهری از واقعی - خیشه - 25-ارديبهشت-1402

اینکه معروف شده حکم ظاهری رتبة از حکم واقعی متأخر است، نادرست می‌باشد. تقدم و تاخر رتبه نیاز به ملاک دارد. البته در علت و معلول صحیح است که بگوییم علت به ملاک علیت بر معلول متقدّم است اما اینکه رتبه حکم ظاهری متأخر از حکم واقعی باشد، چنین نیست. به شاهد اینکه متأخر بودن یعنی حکم ظاهری بر شک متوقف است و شک متوقف بر حکم ذات است یعنی حکم ظاهری باید جایی باشد که حتما حکم ذات باشد. در حالیکه این خلاف وجدان است چون ملاک جریان کل شیئ لک حلال این نیست که در مورد یک ذات مشکوک، حکم واقعی باشد یا نه. درست است که حکم ظاهری از مشکوک الحکم متأخر است به دلیل تاخر حکم از موضوعش و باید در حرمت شک باشد که بگوییم حلال است اما اینکه شک در حکم واقعی از خود واقعی متأخر باشد، دلیل ندارد بلکه چه بسا اصلا حکم واقعی نباشد ولی شک باشد. چنین نیست که حکم واقعی، علت شک مکلف باشد بلکه حتی اگر او نباشد نیز مکلف در حکم واقعی شک می‌کند.
جلسه 126. تاریخ 25 اردیبهشت 1402


RE: انکار تاخر حکم ظاهری از واقعی - مسعود عطار منش - 29-ارديبهشت-1402

آیا استاد از این نکته نتیجه خاصی گرفتند؟


RE: انکار تاخر حکم ظاهری از واقعی - خیشه - 30-ارديبهشت-1402

خدمت شما عرض شود که این بحث را در لابلای مباحث جمع بین حکم واقعی و ظاهری مطرح کردند و ظاهر عبارت ایشان این بود که از باب تذکر بود. چون اون طوری که در ذهنم هست فرمودند البته به این نکته توجه داشته باشید ولی با توجه به مجموع مباحث من به ذهنم میاید که این نکته باعث میشود که بعضی از جمع های بین حکم ظاهری و واقعی خراب شود. (البته شاید مد نظر استاد هم این بوده است) مثلا یک جمع که منسوب به میرزای شیرازی است متوقف بر همین مطلب است چرا که همان طوری که در کفایه امده است ایشان جمع بین حکم ظاهری و واقعی به تعدد مرتبه مطرح کرده است و فرموده است مرتبه حکم ظاهری متاخر از حکم واقعی است با همان بیان معروف. لذا در مرتبه حکم ظاهری حکم واقعی نیست و بالعکس. خب اگر ما گفتیم تاخری وجود ندارد دیگر اختلاف مرتبه درست نمیشود و این جمع هم درست نیست


RE: انکار تاخر حکم ظاهری از واقعی - 105767 - 19-خرداد-1402

استاد دام عزه لکل واقعه حکم رو قبول نداشتند، آیا این کلام ایشان مبتنی بر انکار لکل واقعة حکم است؟
اگر ما گفتیم لکل واقعة حکم می توانیم بگوییم ممکن است شک بکنیم و حکمی هم نباشد؟


RE: انکار تاخر حکم ظاهری از واقعی - 09127498805 - 12-شهريور-1402

(25-ارديبهشت-1402, 20:07)خیشه نوشته: اینکه معروف شده حکم ظاهری رتبة از حکم واقعی متأخر است، نادرست می‌باشد. تقدم و تاخر رتبه نیاز به ملاک دارد. البته در علت و معلول صحیح است که بگوییم علت به ملاک علیت بر معلول متقدّم است اما اینکه رتبه حکم ظاهری متأخر از حکم واقعی باشد، چنین نیست. به شاهد اینکه متأخر بودن یعنی حکم ظاهری بر شک متوقف است و شک متوقف بر حکم ذات است یعنی حکم ظاهری باید جایی باشد که حتما حکم ذات باشد. در حالیکه این خلاف وجدان است چون ملاک جریان کل شیئ لک حلال این نیست که در مورد یک ذات مشکوک، حکم واقعی باشد یا نه. درست است که حکم ظاهری از مشکوک الحکم متأخر است به دلیل تاخر حکم از موضوعش و باید در حرمت شک باشد که بگوییم حلال است اما اینکه شک در حکم واقعی از خود واقعی متأخر باشد، دلیل ندارد بلکه چه بسا اصلا حکم واقعی نباشد ولی شک باشد. چنین نیست که حکم واقعی، علت شک مکلف باشد بلکه حتی اگر او نباشد نیز مکلف در حکم واقعی شک می‌کند.
جلسه 126. تاریخ 25 اردیبهشت 1402
انکار تاخر حکم ظاهری از حکم وافعی بسیار عجیب است ..........لطفا تز استاد بخواهید مقصود خودشان را بیان کنند و الا مثل اقایی می شود که نجف رفته بودند برای تحصیل در بازگشت گفتند من از همه اعلم بودم گفتند چرا گفت چون سخن هیچ کس را قبول نمی کردم ........ بهرحال ضروریات یک علم را نمی شود انکار کرد


RE: انکار تاخر حکم ظاهری از واقعی - 105767 - 13-شهريور-1402

بهتر و بلکه متعین است نسبت به علماء و اساتيد مؤدبانه صحبت کنیم!!
بیان روشن است اگر ابهام و اشکال دارید بیان بفرمایید.


RE: انکار تاخر حکم ظاهری از واقعی - 09127498805 - 16-شهريور-1402

آری اما من قصد بی احترامی نداشتم چون مطالب خود را تایپ می کنیم این برداشت برای خواننده ایجاد می شود که قصد بی احترامی داریم
ضمن اینکه اشکال من به برداشت شما از سخن استادتان بود که خوب بیان نشده بود برای نقل یک کلام کفایت نمی کند که بگوییم استاد ما فلان فلان...... گفت
من چند بار نقل قول شما را خواندم اما احساس می کنم مشکلی دارد و مراد استاد خود را بیان نمی کنید 
بهرحال مثالی هم که زدم از باب طلبگی و شوخی بود 
عفو بفرمایید