مباحثه، تالار علمی فقاهت
تأثیر عدم انتقال قرینه یا محتمل القرینیه بر عدم تحقق صغرای ظهور - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=17)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=20)
+---- انجمن: اصول استاد گنجی (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=23)
+---- موضوع: تأثیر عدم انتقال قرینه یا محتمل القرینیه بر عدم تحقق صغرای ظهور (/showthread.php?tid=3031)



تأثیر عدم انتقال قرینه یا محتمل القرینیه بر عدم تحقق صغرای ظهور - 105767 - 22-شهريور-1402

عامل عمده اجمال عبارتند از این که قرینه یا محتمل القرینه ای در زمان صدور بوده و مخاطب به ما نرسانده است.

مرحوم حاج شیخ اصفهانی جواب داده است فرموده است تکلیفی را که مخاطب شنیده است گاهی تکلیف عام است و اخری تکلیف خاص است. تکلیف عام را اینجا اگر ان تکلیف عام قرینه ای دارد همان طور که متکلم ان را بیان میکند وثاقت راوی هم اقتضا میکند که قرینه را بیان کند و الا خیانت کرده است. در اخبار عامه این مشکل کم است. قواعدی را ائمه فرمودند مطالب تکالیف عام است برای همه بیان کردند اگر یک قیدی داشت قیدش همانطور که امام میفرمود این هم بیان میکرد.

انما الکلام در تکالیف خاصه است. در این فرمودند شاید یک قرینه ای اعتماد کردند که در حق این بوده است خب تکلیف این را بیان میکرده است لازم نبوده است که تذکر بدهند که . فرموده است نه، اگر هم تکلیف خاص است ، بله بر متکلم لازم نیست بیان کند خصوصیت را چون این واجد است اما وقتی این میاید برای دیگری نقل میکند مقتضای وثاقت و امانت داریش این است که اگر قرینه ای بین او و متکلم بود ان راز را بیان بکند.

فرمایش مرحوم محقق اصفهانی درست است در جایی که ان قرینیت قرینه را مخاطب بفهمد. مشکل این است که گاهی اوقات قرینه بین متکلم و مخاطب هست در ان اقا قرینه هست ولی مخاطب قرینه را نمیفهمد. همه اینها که زراره نبودند که قرینه را بفهمند. خیلی از این روات ما عموم الناس بودند. عموم الناس چه بسا قرینه را نفهم ن د. وقتی قرینه را نمیفهمد خلاف وثاقت و امانت نیست.


RE: تأثیر عدم انتقال قرینه یا محتمل القرینیه بر عدم تحقق صغرای ظهور - مسعود عطار منش - 23-شهريور-1402

در تکمیل فرمایش استاد باید گفت:
حتی امثال زراره هم معلوم نیست التفات تفصیلی به قرینه بودن برخی نکات داشته باشد.
آنجایی که عامه سراغ فقهای خودشان می رفتند و یک فتوای عمومی مطابق دیدگاه عامه در جامعه مطرح بوده و حضرات ناظر به آن فتوا مطلبی را بیان می کردند، همه مخاطبین متوجه مقصود حضرت می شدند بدون اینکه التفات تفصیلی به قرینیت فقه عامه داشته باشند.
بطور مثال در ماجرای فتنه 88 اگر رهبری در یک خطاب بفرمایند: "سران فتنه باید حصر خانگی شوند" همه می فهمند مقصود از سران فتنه همان اشخاص محدود هستند بدون اینکه قرینیت فضای صدور را متوجه شوند. حال اگر همین کلام هزار سال بعد نقل شود مخاطبین آن تصور می کنند سران فتنه یک مفهوم عام است در حالیکه رهبری هرگز قصد افهام یک قاعده عام نداشته است.
لذا می بینیم امثال شهید صدر احتمال وجود قرائن عامه ای که مورد النفات تفصیلی مخاطب نیست را مخل به ظهور دانسته.
ما نیز این مطلب را پذیرفته و آن را منجر به انسداد می دانیم چون کسیکه اهل فحص باشد در متون قدیمی عامه و روایات و استعمالات عرب و... باشد متوجه می شود بسیاری از ظهورات زمان حاضر، با ظهورات زمان صدور متفاوت بوده و فکر می کنم برایش علم اجمالی کثیر در کثیر درست می شود.