مباحثه، تالار علمی فقاهت
برسی کلام اقای خویی در زکات مال التجاره و نظر استاد - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش فقه (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=5)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج فقه (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=9)
+---- انجمن: فقه استاد سیدمحمدجواد شبیری (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=51)
+---- موضوع: برسی کلام اقای خویی در زکات مال التجاره و نظر استاد (/showthread.php?tid=3094)



برسی کلام اقای خویی در زکات مال التجاره و نظر استاد - سید محمد نظام آبادی - 6-آبان-1402

در مسئله ی زکات مال التجاره مشهور قائل به استحباب اند ولی اقای خویی استحباب نیز نفی میکند. مبنای ایشان در تعارض این است که اگر دو روایت در یک کلام قابل جمع نباشند و سر از تناقض در بیاورند اگر در دو کلام بیایند نیز تعارض مستقر خواهند داشت. ایشان دو دسته روایات رو ذکر میکنند و می فرمایند:
و هاتان الطائفتان كما ترى متعارضتان، لأنّ قوله (عليه السلام): «فيه الزكاة» و قوله: «ليس فيه الزكاة» متهافتان في نظر العرف، و غير قابلين للتصرّف بالحمل على الاستحباب. إذن تستقرّ المعارضة هنا، فإمّا أن يُحمل ما دلّ على الزكاة على التقيّة كما لا يبعد أو تسقطان، و على التقديرين فلم يثبت الاستحباب الشرعي بعنوان الزكاة.نعم، لا بأس بعنوان مطلق البرّ و التصدّق.
استاد روایات را به سه طائفه تقسیم نمودند.
طائفه اول: لیس فی مال التجاره زکاة.
طائفه دوم: لیس علی المکلف فی مال التجاره زکاة.
طائفه سوم. روایات مثبته زکات که چهار تعبیر درش هست.
• علی المکلف فی مال التجاره زکاة.
• فلیزک مال التجاره. به نحو صیغه ی امر غایب.
• زک مال التجاره. امر حاضر.
• وجب فی مال التجاره الزکاة.
در این جا طائفه ی دوم و طائفه سوم – با تعبیر معروفش که علی المکلف فی مال التجاره زکاة است ـــ در تعارض هستند. یکی نفی است و یکی اثبات. آقای خویی میگویند نفی و اثبات باهم دیگر در یک جا جمع بشوند سر از تناقض در می آورند پس قابل جمع نیستند.
استاد تعارض رو به گونه ای حل می کنند که کار به تعارض و تساقط نرسد.
طائفه اول نص در عدم وجوب است و ظاهر در عدم استحباب و عدم مشروعیت. اما طائفه ی سوم که میگه علی المکلف فی مال التجاره زکاة. این علی در این که مشروع است صریح است. فوقش این است که حمل به استحباب موکد می شود ولی ظاهر در وجوب است. پس بین طائفه ی اول و طائفه ی سوم جمع عرفی وجود دارد. به قرینه صراحت طائفه سوم در مشروعیت از ظهور دلیل طائفه اول در نفی استحباب که نفی مشروعیت است رفع ید میکنیم و آن را حمل میکنیم برنفی وجوب صرفا. از آن طرف طائفه اول صریح در نفی وجوب است. به قرینه ی صراحت طائفه ی اول در وجوب از ظهور طائفه سوم رفع ید میکنیم. نتیجه این میشود که مشروع است ولی واجب نیست. طائفه دوم نیز نفی وجوب میکرد و طائفه سوم هم مفادش این میشود که مشروع است ولی واجب نیست. این طریق حل تعارض به وسیله شاهد جمع است نه این که انقلاب نسبت باشد.
بنا بر این طائفه سوم و طائفه دوم طبق مبنای اقای خویی تعارض مستقر دارند اما وقتی طائفه ی سوم را با طائفه اول می سنجیم این تعارض کاملا بر طرف میشود. نه این که تعارض مستقر تبدیل شود به تعارض غیر مستقر است. بلکه تعارض کلا بر طرف میشود. ۶آبان ۴۰۲ درس فقه
توضیح فرق بین شاهد جمع و انقلاب نسبت در لینک زیر
http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=3093