مباحثه، تالار علمی فقاهت
توجیه نهى از حصه در عبادات مکروهه با تحفظ بر معنای حقیقی(حزازت و منقصت) - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=17)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=20)
+---- انجمن: اصول استاد قائینی (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=24)
+---- موضوع: توجیه نهى از حصه در عبادات مکروهه با تحفظ بر معنای حقیقی(حزازت و منقصت) (/showthread.php?tid=3098)



توجیه نهى از حصه در عبادات مکروهه با تحفظ بر معنای حقیقی(حزازت و منقصت) - محمد خداپرست - 8-آبان-1402

یکی از توجیهات در مواردی که مامور به صرف الوجود است و نهی تنزیهی از حصۀ آن شده‌است،  حمل نهی بر اقلیّت ثواب است.مثلا در نهی از نماز در حمام گفته شده ثواب نماز در حمام از نماز در خانه کمتر است. این توجیه خلاف ظاهر نهی است؛ زیرا ظاهر نهی وجود مفسده و حزازت در متعلق آن است(اعم از نهی تحریمی و تنزیهی).
در حالی که نیاز به این توجیه نیست و می‌توان نهی را به همان معنای ظاهر آن یعنی حزازت و منقصت ومفسده در متعلق آن دانست، در عین اینکه منافاتی با امر نیز نداشته باشد.
توضیح
حزازت و مبغوضیتی که مستفاد از نهی است گاهی موجب تقیید طبیعت مامور به می‌شود که این در دو صورت است؛
 ۱.موارد نهی ارشادی مثل؛ لاتصلّ فی وبر مالایؤکل لحمه. در این صورت نهی به دلالت مطابقی بطلان منهی را می‌فهماند.
 ۲.موارد نهی تحریمی یا تنزیهی که ثبوتا مفسدۀ مستفاد از آن مستقلّه از مصلحت مامور به نباشد. در این صورت به دلالت التزامی فساد منهی استفاده می‌شود.
 نظر مشهور که نهی تکلیفی(تحریمی) از حصّه موجب تقیید متعلق امر به غیرحصّۀ منهی است، از مصادیق این مورد است.
وگاهی نهی از حصّه موجب تقیید مامور به نیست و قابل جمع با مصلحت در مامور به است.یعنی ثبوتا کاملا معقول است که مفسده مستفاد از نهی، مستقلّ از مصحلت مامور به باشد. و یک حصه با اینکه مبغوضیت دارد تامین کنندۀ مصلحت موجود در مامور به باشد، و در مقام اثبات نیز با تمسک به اطلاق امر، اثبات می‌شود که مصلحت مامور به در مورد منهی نیز وجود دارد و در نتیجه نهی از این حصه، به جهت وجود مفسدۀ مستقلّه‌ای است که منافاتی با وجود مصلحت در مامور به ندارد.
بنابراین، موارد اجتماع امرو نهی که نسبت بین آنها عموم من وجه باشد مانند «صلّ و لاتغصب» یا عموم مطلق باشد مانند«صلّ و لاتصلّ فی الحمام» براساس تحلیل فوق توجیه می‌شوند، وفرقی نیست بین اینکه که نهی تنزیهی باشد یا تحریمی.
البته در مورد نهی تنزیهی برخی اصولیین این توجیه را دارند، نقطۀ فرق استاد با مشهور اصولیین در بحث نهی تحریمی از حصّه است،

برگرفته از درس خارج اصول استاد قائنی نجفی، ج ۲۳/ ۶ آبان ۱۴۰۲.



RE: توجیه نهى از حصه در عبادات مکروهه با تحفظ بر معنای حقیقی(حزازت و منقصت) - مسعود عطار منش - 9-آبان-1402

یک چیزی حل نشد.
شما به اطلاق امر تمسک کردید. تمسک به اطلاق امر یعنی امر شامل این حصه هم میشه.
امر که شامل این حصه بشه یعنی این حصه هم متعلق بعث و تحریکه.
اگر این حصه متعلق تحریک هست دیگر نمی تونه متعلق زجر و نهی باشه.
مگر این که مقصودتان از اطلاق امر، اطلاق ماده باشد نه هیأت که اون هم مشکلات خودش رو داره.


RE: توجیه نهى از حصه در عبادات مکروهه با تحفظ بر معنای حقیقی(حزازت و منقصت) - علی آمنی - 15-آبان-1402

(8-آبان-1402, 18:32)محمد خداپرست نوشته:
یکی از توجیهات در مواردی که مامور به صرف الوجود است و نهی تنزیهی از حصۀ آن شده‌است،  حمل نهی بر اقلیّت ثواب است.مثلا در نهی از نماز در حمام گفته شده ثواب نماز در حمام از نماز در خانه کمتر است. این توجیه خلاف ظاهر نهی است؛ زیرا ظاهر نهی وجود مفسده و حزازت در متعلق آن است(اعم از نهی تحریمی و تنزیهی).
در حالی که نیاز به این توجیه نیست و می‌توان نهی را به همان معنای ظاهر آن یعنی حزازت و منقصت ومفسده در متعلق آن دانست، در عین اینکه منافاتی با امر نیز نداشته باشد.
توضیح
حزازت و مبغوضیتی که مستفاد از نهی است گاهی موجب تقیید طبیعت مامور به می‌شود که این در دو صورت است؛
 ۱.موارد نهی ارشادی مثل؛ لاتصلّ فی وبر مالایؤکل لحمه. در این صورت نهی به دلالت مطابقی بطلان منهی را می‌فهماند.
 ۲.موارد نهی تحریمی یا تنزیهی که ثبوتا مفسدۀ مستفاد از آن مستقلّه از مصلحت مامور به نباشد. در این صورت به دلالت التزامی فساد منهی استفاده می‌شود.
 نظر مشهور که نهی تکلیفی(تحریمی) از حصّه موجب تقیید متعلق امر به غیرحصّۀ منهی است، از مصادیق این مورد است.
وگاهی نهی از حصّه موجب تقیید مامور به نیست و قابل جمع با مصلحت در مامور به است.یعنی ثبوتا کاملا معقول است که مفسده مستفاد از نهی، مستقلّ از مصحلت مامور به باشد. و یک حصه با اینکه مبغوضیت دارد تامین کنندۀ مصلحت موجود در مامور به باشد، و در مقام اثبات نیز با تمسک به اطلاق امر، اثبات می‌شود که مصلحت مامور به در مورد منهی نیز وجود دارد و در نتیجه نهی از این حصه، به جهت وجود مفسدۀ مستقلّه‌ای است که منافاتی با وجود مصلحت در مامور به ندارد.
بنابراین، موارد اجتماع امرو نهی که نسبت بین آنها عموم من وجه باشد مانند «صلّ و لاتغصب» یا عموم مطلق باشد مانند«صلّ و لاتصلّ فی الحمام» براساس تحلیل فوق توجیه می‌شوند، وفرقی نیست بین اینکه که نهی تنزیهی باشد یا تحریمی.
البته در مورد نهی تنزیهی برخی اصولیین این توجیه را دارند، نقطۀ فرق استاد با مشهور اصولیین در بحث نهی تحریمی از حصّه است،

برگرفته از درس خارج اصول استاد قائنی نجفی، ج ۲۳/ ۶ آبان ۱۴۰۲.

با عرض سلام و ادب
مقصود استاد از اینکه مفسده مستفاد از نهی ثبوتا قابل تفکیک از مصلحت مامور به است اگر این است که چون عنوان منهی در واقع ملازم مامور به است مانند مکان برای نماز در نماز در حمام، که در حمام بودن خودش منقصت و حزازتی دارد و از طرفی نماز هم مصلحت خودش را دارد، بنابراین نماز در این مکان حزازتی دارد که نماز در غیر حمام ندارد، که به معنای این است که نماز در حمام اقل ثوابا از نماز در غیر حمام است و این مقدار را که استاد فرموده اند، مشهور هم ظاهرا به همین نکته حمل بر اقل ثوابا می کنند. والله العالم