مباحثه، تالار علمی فقاهت
انواع تنزیل از منظر مرحوم خویی و تطبیق آن بر جعل علمیت - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=17)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=20)
+---- انجمن: اصول استاد گنجی (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=23)
+---- موضوع: انواع تنزیل از منظر مرحوم خویی و تطبیق آن بر جعل علمیت (/showthread.php?tid=3199)



انواع تنزیل از منظر مرحوم خویی و تطبیق آن بر جعل علمیت - خیشه - 20-آذر-1402

مرحوم خوئی در باب تنزیل میفرماید دو قسم تنزیل داریم؛ تارة شیئ‌ای را به منزله یک امر تکوینی تنزیل می‌کند مثل طواف البیت صلاة یا لاربا بین الوالد و الولد. باید قبلا ربا اثر داشته باشد و این را به منزله آن قرار می‌دهد که اثر داشته باشد. الجاهل الزاهد عالم، و این وقتی است که عالم اثری داشته باشد که فرموده اکرم العلماء.
اخری، همان منزّل را اعتبار می‌کند و نیاز به اثر قبلی منزل علیه شرعاً، نیست. خود همان منزل را به منزله یک امر تکوین تنزیل می‌کند تا خودش محقق شود نه به لحاظ اثرش. مثلا در الجاهل الزاهد عالم، نمی‌خواهد جاهل زاهد را عالم اعتباری قرار دهد بلکه می‌خواهد به منزله عالم تکوینی و به لحاظ اثرش قرار دهد، به خلاف خبر العادل علم که می‌خواهد خود این خبر را علم قرار دهد. خودش بالاعتبار محقق می‌شود و به داعی تحقق منزل، تنزیل می‌کند نه به داعی ترتب اثر منزل علیه.
گرچه ضابطه ندارد ولی این یک واقعیت است که بعضی موارد فقط فرد تکوینی دارد و فرد اعتباری ندارد. مثل خوردن و خوابیدن. مثلا خوردن زید را نمی‌توان خوردن خودمان اعتبار کنیم. اما در مثل نیابت، می‌شود کسی به نیابت منوب عنه، نائب شود و این وجود تنزیلی منوب عنه باشد. در ملکیت و زوجیت واضح‌تر است مثلا کسی سوار اسب شده و سلطه تکوینی بر آن دارد ولی در عین حال، یک ملکیت اعتباری نیز دارد مثل جایی که اسب در ملک آمده ولی نمی‌توان سوار آن شد چون چموش است. اینجا سخن از اثر نیست بلکه خود این امر اعتباری، حاصل شد.
مسلک مرحوم نائینی ادعا دارد که علم مثل زوجیت و ملکیت است و همانگونه آنها دو فرد دارند یک فرد تکوینی و یک فرد اعتباری، علم نیز دو فرد تکوینی و اعتباری دارد. مولی می‌گوید من تو را عالم اعتبار می‌کنم و این در وعاء اعتبار عالم است و نیاز نیست که اثری داشته باشد.
اگر ظن را علم اعتبار می‌کنیم، علم دارای اثر شرعی نیست بلکه اثر عقلی دارد، اما به محض اعتبار، در وعاء اعتبار علم می‌شود و اثر آن، معذریت و منجزیت عقلی است. باید این اعتبار لغو نباشد و یکفیه آثار عقلیه.
پس به مستشکل می‌گوییم نیازی نداریم که خبر عادل قبل از جعل، اثر شرعی داشته باشد بلکه می‌تواند هیچ اثری شرعی نداشته باشد ولی آن را علم اعتبار کنیم و این علم، خودش اثر شرعی ندارد ولی به اعتبار مولی، این فرد محقق می‌شود.